جلسه دوم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنما محترم مسافر آرش، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر رضی، با دستورجلسه "قضاوت و جهالت" یکشنبه 10 تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/%d8%a7%d8%b1%d8%b4%202.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان آرش هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که اجازه داد که یک بار دیگر در خدمت شما باشم. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، راهنمای لژیون سوم مسافر ابراهیم تشکر میکنم که فرصت خدمت گزاری به بنده دادند.
اما دستور جلسه " قضاوت و جهالت " امروز به کاربردی بودن آموزشها و درسهای کنگره فکرمیکردم در صورتی که در مدرسه ودانشگاه مطالبی را میآموزیم که کاربردی در زندگی ندارد، اما آموزشهای کنگره در هر روز از زندگی ما نقش دارند؛ مخصوصا دستور جلساتی نظیر قضاوت وجهالت که همه انسانها هر روز بارها انجام میدهند. زیرا ما ذهن، دانایی، منیت و ترس داریم که همه انسانها نیز این مشخصهها را دارند و در حال قضاوت حرفها و رفتارهای خود و دیگران هستیم.
قضاوت و جهالت در کنار هم آمدهاند چون نقطه مقابل همدیگر میباشند. قضاوت هم مانند هر مسئلهای میتواند هم خوب باشد هم بد، تا زمانی که خود را قضاوت کنم خوب است؛ مثلاً اگر شش ماه است توی کنگره میآیم باید ببینم آیا به اندازه شش ماه نتیجه گرفتهام یا نه که این نوع قضاوت خیلی خوب است. زمانی قضاوت خوب نیست که در مورد شخص دیگری باشد، اما باز هم قابل بخشش است زیرا به دلیل ترس و منیت از حال خوبی برخوردار نیستیم؛ اما بدترین قسمت این مسئلهای است که قضاوت خود را برای دیگران تعریف کنیم.
من بسیار دیدم که یک نفر در لژیون به بغل دستی خود گفته است که فلان شخص مواد مخدر مصرف کرده است. و این حرف بین افراد میچرخد و حس یک لژیون به یک نفر بد میشود، ممکن است یک خانم و آقا را در حال صحبت با یکدیگر دیده شوند و شخصی این مسئله را برای همه تعریف کند اما بعداً متوجه شود که خودش اشتباه کرده حال چگونه میخواهد همه افراد را پیدا کرده و به آنها بگوید که اشتباه کرده است؛ من اگر بیاموزم که در مورد دیگران قضاوت نکنم بسیاری از مشکلاتم حل میشود نکات منفی درون همه وجود دارد و هیچکس بی نقص نیست. مثلاً شخص تازه وارد از در که وارد میشود مرزبان و ایجنت را قضاوت میکند. این مسائل ضد ارزش است اما زمانی که برای دیگران بازگو شود تخریب بیشتری دارد، و ممکن است یک حرف سرنوشت یک انسان را تغییر داده و شخص بخاطر یک حرف برای همیشه از کنگره برود.
من در آزمون و خطاهای میآموزم که خودم را با خودم مقایسه کنم من اگر خود را هم اندازهٔ بزرگترها ببینم اشتباه است البته تا حدی خوب است به شرطی که از شخص بزرگتر از خودم الگوبرداری کنم و سعی کنم شبیه آن شخص باشم من در کنگره همیشه به افرادی همچون عباس آقایی، اکبر علیرضایی نگاه میکنم و از آنها آموزش میگیرم. من عملکرد خود را در کنگره قضاوت میکنم و متوجه نواقص خود میشوم و سعی میکنم از شخصی که عملکرد خوبی دارد آموزش بگیرم.
اگر جهالت در وجود من زیاد باشد شروع به قضاوت کرده و قضاوت خود را برای دیگران هم تعریف میکنم؛ قضاوت فقط برای خود فرد نسبت به زمانی که در کنگره گذرانده است میباشد که حتی خودش را با برادر دو قلوی خود نمیتواند مقایسه و قضاوت کند.
مقایسه و قضاوت خودم با دیگران باعث میشود هر روز حالم بد باشد و این مسئله ممکن است به قضاوت راجب عزیزانمان منجر شود، زمانی که ما حرفهایمان را نزنیم باعث قضاوت شده و در نهایت تبدیل به کینه و کدورت میشود. امیدوارم بعد از این دستور جلسه یاد بگیرم که خودم را فقط با خودم مقایسه کنم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
![](/EditorFiles/Image/%d8%a7%d8%b1%d8%b4%203.jpg)
تایپ:مسافر محمدجواد لژیون دوم و مسافر احمد لژیون سوم
ویراستاری: مسافر صادق
ارسال خبر: مسافر اسماعیل
تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
148