حرمت یعنی چیزی بالاتر از قانون

دلنوشته ؛
دستور جلسهٔ حرمت کنگره ۶۰
واژهٔ حرمت هم‌خانوادهٔ کلماتی چون حریم حرام و ... است. حرمت یعنی چیزی بالاتر و پراهمیت‌تر و خاص‌تر از قانون کنگره ۶۰ مکانی مقدس است چون مسافرانی و همسفرانی که در تاریکی و ضدارزش‌ها غرق بودند و به معنای واقعی مردگانی متحرک بودند را به طرف ارزش‌ها، سلامتی، صلح، آرامش و احیا و زنده شدن دوباره رهنمون می‌دارد. همچنین کنگره ۶۰ مکانی امن است چون افراد با مشکلات زیادی می‌آیند و در سایهٔ حرمت‌ها و قوانین کنگره ۶۰ که عامل محافظت‌کننده و نگه‌دارندهٔ ما در برابر آسیب‌ها هستند، در کمال امنیت، آموزش می‌بینند درمان می‌شوند و به آرامش می‌رسند. واقعاً چگونه است که افراد زیادی که هرکدام هزار و یک مشکل‌دارند و همچنین هرکدام دارای اعتقادات و باورهای متفاوتی هستند این‌گونه در جلسات کنگره ۶۰ کنار هم جمع می‌شوند و بدون هیچ تنش و اختلاف‌نظری و با صلح و صفا و محبتی مثال‌زدنی به‌صورت جمعی به آموزش می‌پردازند؟ آیا دلیل آن چیزی غیر از تبعیت تمام اعضا از یک قانون مشترک است؟ قانون خاصی که درکنگره به‌عنوان حرمت شناخته می‌شود و برگرفته از بایدها و نبایدهای است که موردقبول خرد جهانی است و تمام افراد حتی هر خدا ناباور یا بی‌دینی هم این قوانین را تأیید می‌کند. روزی را به خاطر می‌آورم که برای آمدن به کنگره، سوار تاکسی شدم. راننده پرسید: مقصدتان کجاست؟ گفتم: می‌خواهم به ساختمان کنگره ۶۰ بروم. راننده با لحن نامناسبی پرسید: کنگره کجاست؟ نکند همین‌جا که معتادها می‌روند را می‌گویید؟! گفتم: بله دوباره با تعجب پرسید: حالا چرا شما که یک خانم هستید می‌خواهید بین این‌همه آدم معتاد بروید و با چه اعتباری این کار را می‌کنید؟! گفتم: کنگره جای بسیار خوب و امنی است و آن طور که شما فکر می‌کنید نیست، درست است که به قول شما، معتادها به آنجا می‌آیند اما می‌آیند که به درمان برسند و سالم شوند. راننده باحالت خاصی که انگار حرف‌های من برایش قابل‌باور نبوده است گفت: خدا کند که سالم شوند! ما که بخیل نیستیم ...! در آن لحظه من به فکر فرو رفتم که با راستی من همسفر بااینکه خود به‌خوبی، ترس‌ها و رنج‌های بودن در کنار یک مصرف‌کنندهٔ شیشه و هروئین را لمس کرده‌ام و بااینکه هنوز هم وقتی یک مصرف‌کننده را در خیابان می‌بینم می‌ترسم و سعی می‌کنم تا آنجا که می‌شود از او فاصله بگیرم حالا چه می‌شود که با پای خود و با اشتیاق فراوان به مکانی می‌آیم که به قول آن راننده تاکسی، جایی است که پر از انواع و اقسام مصرف‌کننده است و من در این مکان در کمال احترام و امنیت و آرامش و آسایش در جلسه می‌نشینم و آموزش می‌گیرم و به حال خوب می‌رسم و تاکنون حتی سرسوزنی احساس ترس و اضطراب ناامنی نکرده‌ام. بی‌شک این آرامش و امنیت و این حال خوب، حاصل قوانین و حرمت‌های خاص کنگره ۶۰ است در پایان از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز هم در قسمت مسافران و هم در قسمت همسفران، که مجریان این قوانین و مراقبان امنیت و آرامش در شعبهٔ عزیز خمین هستند کمال تشکر را دارم. به امید رهایی

نویسنده :همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ‌پنجم)
ویرایش:همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ویراستار:همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
عکاس خبری: همسفر الهام
ارسال:همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون پنجم)