جلسه اول از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم، با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه (قضاوت و جهالت) روز یکشنبه مورخ ۱۰ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b3%db%b0_%db%b1%db%b8%db%b0%db%b8%db%b4%db%b6.jpg)
سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم، از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و از نگهبان محترم تشکر میکنم و همچنین از راهنمای محترم درمانم تشکر میکنم بابت این اعتمادی که به من کردند. درباره دستور جلسه از تجربه شخصیام میگویم؛ وقتی وارد کنگره ۶۰ شدم راهنمای تازهواردین اول میگوید تا دو ماه بدون هیچگونه قضاوت حضور پیدا کنم، من بعد از اولین حضورم در جلسه کنگره ۶۰ در راه بازگشت هم کنگره و هم اعضای کنگره ۶۰ را قضاوت کردم، اما برادرم در جواب گفت؛ دوماه نه، بلکه فقط چند جلسه بدون هیچ قضاوتی در کنگره ۶۰ حضور پیدا کن، و این کار باعث شد که شناخت تقریباً مناسبی نسبت به کنگره ۶۰ پیدا کنم و در حال حاضر کنگره ۶۰ را با هیچ جایی عوض نمیکنم، همین که در کنگره ۶۰ حال همه ما خوب است دلیل بر این است که جای خوبی آمدهایم برای درمان اعتیاد و آموزش گرفتن.
در مورد قضاوتکردن عرض کنم که اولین چیزی که در قضاوتکردن دیگری به ذهن ما میآید، نقاط منفی شخص است. اگر من آگاهی لازم را داشته بشم هرگز با قضاوتکردن دیگران در حق خودم ظلم نمیکنم، استاد امین میگویند؛ که قضاوتکردن مثل این میماند که شما دست در کورهای بردهاید و زغال گداختهای برداشتهاید و مجبورید به دست دیگری بدهید. خیلی مواقع است که ما قضاوت میکنیم و به کسی ضرری نمیرسد و ضررش به خودمان برمیگردد و خیلی مواقع کسی را قضاوت میکنیم که در آن حد نیستیم و جناب مهندس میفرمایند؛ باید در حد حافظ باشیم تا حضرت حافظ را نقد کنیم، حتی ممکنه راهنمایی را قضاوت کنیم و حس منفی را به شخص دیگری منتقل میکنیم و در لژیون 10-20 نفر هستند و با این کار آنها ممکن است نامید شوند درصورتی که میتوانستند راه و روش زندگی را یاد بگیرند اما این حس بد که به شخص دیگری منتقل شد باعث می شود زندگی او به روش دیگری رقم بخورد و این گفته شده انسانی که دیگری را قضاوت کند، نمیمیرد تا آن جایگاهی که قضاوت کرده است را تجربه کند و جهالت علت این قضاوتها میباشد. قضاوت فقط مخصوص خداوند است به قول راهنمایم علی آقا، در خیلی از کارها و مسائلی که برایمان پیش میآید فقط کافیه بگوییم به من چه، این حرف وقتی بیاید وسط مطمئنا خیلی مسائل را حل میکند، وقتی چیزی به من مربوط نمیشوم خب به من چه، من صبح تا شب بخاطر زندگی خودم و خانوادم و آسایشمان زحمت میکشم و این زحمت را هم خود و هم خدایم دوست داریم چون صراط مستقیم است، ولی وقتی قضاوت میکنم مثل این میماند که من وزنههایی روی دوش خود گذاشتهام و مدام در حال حمل این وزنهها هستم و فقط خود را خسته میکنم، قضاوت فقط کار خدا است چون خداوند عادلترین است و مهربانترین و وقتی قضاوت میکند مو را از ماست میکشد، و از مادر مهربانتر است و در مشکلات و سختیها چیزهایی سرم میآید که ممکنه من فکر کنم لعنته اما نباید این را فراموش کنم که خداوند خیلی مهربان است و این اتفاق یا امتحان است یا درسی برای من دارد که باعث پیشرفت من میشود، باید بدانم که خداوند بهترین است و به او اعتماد کامل داشته باشم و چرا نیاورم، من با بیشترین ناامیدیها به کنگره آمدم و این شعر را همه ما شنیدهایم و همیشه دوست داشتهام وقتی استاد جلسه شدم این شعر را بخوانم، بنظرم خیلی فرق میکند اینکه چه کسی این شعر را بخواند چون وقتی جناب مهندس خواندند خیلی به دل من نشست و امیدی در دلم زنده شد:
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
این سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
دور گردان گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b3%db%b0_%db%b1%db%b8%db%b0%db%b9%db%b1%db%b6.jpg)
برگزاری آزمون داخلی:
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b3%db%b0_%db%b2%db%b2%db%b1%db%b2%db%b5%db%b4.jpg)
تهیه و تنظیم: گروه وبلاگنویسان مسافران محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
152