English Version
English

حال خوش خریدنی نیست

حال خوش خریدنی نیست

سلام دوستان علی هستم یک مسافر؛
با عرض سلام به خانواده بزرگ کنگره ۶۰ و تمام اعضای نمایندگی ایران در این دلنوشته از حس و حالم وتغییراتی که در زندگی من رخ‌داده است چنین شروع کنم که:
قبل از آشنایی با کنگره نسبت به زندگی و آینده کاملاً اعتماد و امید خود را ازدست‌داده بودم و خودم را در اعماق تاریکیها می‌دیدم و این‌گونه تفکری داشتم که همه‌چیزم را ازدست‌داده‌ام و دیگر قادر به بازگرداندن هیچ‌چیزی نیستم و به‌واسطه مصرف مواد مخدر که یک نوع خمر است؛ حتی خداوند هم از من روی برگردانده‌اند، اما با ورود به کنگره ۶۰ فهمیدم که هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. سرفصل همین وادی دوباره به من امید داد و خداوند را هزاران بار شکر که با اجرایی کردن همین وادی الآن حالم خیلی خوب است و روزبه‌روز به خواسته‌هایم نزدیک‌تر می‌شوم.
« حال خوش خریدنی نیست با خواسته و تلاش دست‌یافتنی است »
آرزوی بهترین‌ها را برای شما عزیزان دارم و از راهنمای عزیزم آقا بهرام بسیار متشکرم، از همسفرم کمال قدردانی را دارم که در این مسیر زیبا مرا همراهی می‌کند و تشکر ویژه‌ای هم از جناب مهندس و تمام خدمتگزاران کنگره 60 دارم.

نگارنده: مسافر علی لژیون دوم
تنظیم: مسافر شمس‌الدین لژیون یکم
نمایندگی ایران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .