نهمین جلسه از دوره چهل و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی حر، به استادی دیدبان محترم مسافر احمد، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه " پرسش و پاسخ " روز شنبه نهم تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر، شاکر خداوند هستم که امروز توفیق داد در جمع شما عزیزان در این نمایندگی حضور داشته باشم و از این بابت خرسندم و به همه خدمتگزاران در این نمایندگی خداقوت میگویم، امیدوارم عزیزان خدمتگزار از خدمتی که انجام میدهند انشالله بهره لازم را ببرند، دستور جلسه امروز پرسش و پاسخ است.
۱- مسافر من دو سال پیش در کنگره آمد و درست سفر نکرد و انضباطی شد و از کنگره رفت و الان یک سال است که متادون مصرف میکند و همیشه در حال اشباع است و پودرهای چاقکننده هم مصرف میکند و به حدی چاق شده که تمام بدنش را چربی گرفته است، چگونه میتوانیم به آن کمک کنیم؟
ما اصولا به افرادی کمک میکنیم که ابراز کنند نیاز به کمک دارند ما بدانیم تا خود فرد به نتیجهای رسیده باشد که بداند نیاز به کمک دارد و در آن زمینه آگاهی ندارند و خودش توانایی حل آن موضوع را ندارد و از طرفی به نقطهای رسیده باشد که فرمان پذیر باشد این افراد در هر مسئلهای مشکل داشته باشند محکوم به پیروزی هستند، ما به افرادی میتوانیم کمک کنیم که به نقطه تسلیم برسند.
۲- چگونه با نیرو های منفی و نفس اماره برخورد کنیم؟
همواره انسان با این مسئله روبرو است که ما داریم تمرینی را انجام میدهیم که خیلی طاقتفرساست و خیلی زمانبر است که با نفس اماره و نیروهای اهریمنی سرشاخ بشویم که کارهای منفی انجام ندهیم این یک جنگ است یک مقابله است، حالا ما باید چه کار کنیم؟ نقطه مقابل این است که اگاهی کسب کنیم باید شناخت پیدا کنیم نسبت به خودمان، هر چقدر که انسان به نیروهای درونی خود بیشتر شناخت پیدا کند و کاری که نفس اماره همیشه انجام میدهد همیشه از ترفند و تلههایی برای ما استفاده میکند که ما تجربه آنها را نداریم و به خاطر همین در تلههای مختلف میافتیم که تجربه کسب کنیم همانطور که میگوید اگر تاریکی را تجربه نکنید نور برای شما معنی پیدا نمیکند بنابراین اگر میخواهیم کنشهای کمتری با این نیروها داشته باشیم باید در صراط مستقیم حرکت کنیم، انجام صراط مستقیم فقط در واقع دانستن یک سری اطلاعات است که مثلا دروغ نگوییم یا خیلی از کارها را انجام ندهیم اما این باید به فعل تبدیل بشود و اگر به فعل تبدیل شود ما کمکم تسلط پیدا میکنیم که نفس اماره فرمان میدهد ما گوش کنیم و حس هم در ما ایجاد میشود تصویر ذهنی هم برای ما به وجود میآید اما ما توانایی داریم به آن عمل نکنیم و آن کار را انجام ندهیم،
۳- رهجویی که هفت ماه سفر است هنوز دیر به جلسه میآید و غیبت هم میکند و به مسافرت هم میرود چه باید کرد؟
من در زمانی که دوره راهنمایی را گذراندهام این کار را میکردم با آنها مدارا میکردم فردی که درست سفر نمیکند مثل این است که سر شاخه نشسته و ته شاخه را دارد میبرد شما چندین بار به آن تذکر میدهید که این کار را انجام ندهد وقتی انجام میدهد بگذارید بیافتد اما در حال حاضر قوانين تغییر کرده است اگر رهجوی غیبت میکند سی دی نمینویسد و مرتب نیست آن را به مرزبانی معرفی کنید و بگویید این رهجوی خوبی است و من از همه نظر از این رهجو راضی هستم ولی من ننیتوانم با این رهجو کار کنم اصلا نمیخواهد پیش مرزبان آن را خراب کنید، فقط تحویل مرزبانی بدهید چون فردی که به این نقطه میرسد قطعا سیگار مصرف میکند اگر فردی بعد از دو ماه سفر به لژیون ویلیام وایت برود اصلا این کارها را نمیکند ما در لژیون ویلیام افراد نامنظم نداریم.
4-من مسافر سفر اول هستم و در ماه سوم سفر من راهنمای من به پایان دوره خدمت رسید و لژیون را عوض کردم و این جابهجایی مشکلاتی را برای من ایجاد کرد آیا این تغییر راهنما ایرادی ندارد؟ یا راهنما چند ماه آخر رهجو نگیرد؟
من یک مثالی میزنم شاید مثال خوب نباشه ولی منظور را میرساند، شما از تهران سوار یک اتوبوس میشوید، این اتوبوس یک شرایطی را برای شما فراهم میکند و شرایط راحتی را برای شما فراهم میکند شما را از یک مبدا به یک مقصد میساند شما این اتوبوس را خیلی دوست دارید و خیلی خوش میگذرد ولی وسط راه این اتوبوس خراب میشود حالا مسافران باید چهکار کنند؟
این اتوبوس یک هفته طول میکشد درست شود، شما میگویید عیبی ندارد به ما وسایل بدهید همینجا میمانیم تا اتوبوس درست بشود؟! شما باید به مقصد برسید، آنجایی که میگوید راهنما انگشت اشاره است و آنجایی که دارد نشان میدهد را نگاه کنید، من میآیم خودِ انگشت را نگاه میکنم.
5-چرا فردی که میآید به کنگره دیگر نمیتواند از کنگره جدا بشود؟
محبت، بند عشق، مگر در پیام پیام سفر اول نمیخوانیم که میگوید بندی عشقی است که بین تو و قدرت مطلق الله برقرار خواهید گردید، این پیوند است.
6-من نه ماه دارم سفر میکنم و خدا را شکر سفر خوبی دارم اما نمیدانم چهکار کنم که سفر سیگار خوبی داشته باشم، بعد از دو ماه ورود به سفر سیگار، سیگار کشیدن را شروع میکنم، لطفا راهکار بدهید.
من توصیهام این است که سیگار بکش ول کن، باید سیگار بکشی و خدایی نکرده مریض بشوی و بیماری های عجیب غریب بگیری و تخریب سیگار را درک کنی، هنوز تخریب سیگار را نمیدانی، هنوز نمیدانی که چهکار کنی، اگر یکی از من بپرسد که مواد بکشم یا سیگار بکشم؟ من میگویم که بهتر است هیچکدام از اینها را استفاده نکنی ولی اگر مجموعه مواد را استفاده کنی به گرد پای تخریب سیگار هم نمیرسد، چون هنوز برای انسان ها پنهان است، نمایان نشده است، اما برای ما کاملا روشن است، راه روشن است، اگر به هدف نگاه کنید هیچگاه شکست نمیخورید، شما کار سخت را انجام میدهید و از آن عبور میکنید و فقط مسئله جهانبینی است؛ چون جسم شما نیازی به نیکوتین ندارد و فقط مسئله جهانبینی است، اگر خراب میکنید دلیلش جهانبینی است.
7-رمز ثابت قدم بودن و ماندن در کنگره چیست؟
رمز ماندن در کنگره ۶۰ حس کردن ارزش رهایی است اگر من امروز اینجا نشسته هستم این رهایی که ۲۲ سال پیش آقای مهندس فرمانش را داد هیچ موقع از یادم نرفته است و نخواهد رفت هیچ موقع تازگیش را از دست نداده است و همیشه صبح به صبح که بیدار میشوم خدا را شکر میکنم که من سالم و رها هستم
8-کسی که پنج ماه از شروع سفرش میگذرد ولی هنوز پاهایش درد دارد چکار باید بکند؟
اگر سیگار مصرف میکند که این امر بخاطر سیگار است اما اگر سیگار مصرف نمیکند با راهنمایش باید صحبت کند امکانش هست بخاطر اضافه وزن باشد امکان دارد غلظت خون داشته باشد و خون درست در پاها جریان نداشته باشد و اکسیژن نمیرسد این علت درد پا است.
9-مصرف من شیشه بوده و تخریب زیادی داشتم و الان اخر سفر هستم هنوز رفتار من مورد قبول همسفرم نمیباشد و به من شک میکند چکار باید بکنم؟
باید صبر کنید فکر میکنید تغییر انسان ساده است الان شما یک ماشین را نگاه میکنید در حال حرکت زن و مرد جلو و بچه ها عقب نشستهاند بزرگتر خانواده شیشه را پایین میآورد و زباله را پرت میکند بیرون و بچه اون رو میبینه میدانيد چقدر باید روی آن بچه کار کنید تا آن تصویر را فراموش کند و به این باور برسد که این کار اشتباه است حالا یه فردی که سالها مواد مصرف کرده ماه میخواهیم یک یا دو سال بشود یک انسان کامل این اتفاق رخ میدهد اما زمان خواهد برد.
10-الارقم وجود پتانسیل های لازم در کنگره چرا اقدامات بیشتری در جهت معرفی کنگره به جامعه صورت نمیگیرد؟
ما اصلا تبلیغات نداریم اعتقاد کنگره این است چونکه فرد با دستهای خودش با انتخاب خودش با خواست خودش با نفس خودش یک عمل شیطانی را نسبت به خودش انجام میدهد برای بیرون آمدن از آن نیاز به فرمان دارد هر کسی فرمان بیرون آمدن از تاریکی را ندارد چرا فرمان؟ توی یکی از سیدی های استاد امین هست میگه این قضایا یا مجازات و عذاب است یا آموزش و ترفیع است برای ما که اینجا نشستهایم آموزش و ترفیع است ولی برای یک سری انسان ها اینطور نیست ممکنه برای آنها مجازات باشه که بتوانند یک سری انسان ها در پس آن مجازات که او دارد متحمل میشود آنها در آرامش زندگی کنند به خاطر همین بیرون آمدن از تاریکی فرمان میخواهد پس ما نمیتوانیم تبلیغ کنیم بگوییم هر کسی توی ماده ۱۶ است بیاوید ما درمان کنیم.
تایپ: مسافر احمد_مسافر مهدی
بارگذاری: مسافر محمود
مرزبان کشیک: مسافر عیناله
- تعداد بازدید از این مطلب :
154