قضاوت چیست؟ قضاوت یعنی تحلیل رفتار و گفتار دیگران، قضاوت کردن صرفاً تلاش ما برای ایجاد یک طبقهبندی از بهتر و بدتر، خوب و بد، درست و غلط و تعریف ارزش برای همه و هر چیزی است که میبینیم. دیدگاه ما به اتقاقات و انسانها ممکن است درست یا غلط باشد؛ به همین دلیل گرفتار قضاوت میشویم.
قضاوت به این معناست که براساس افکار، احساسات و شواهد درباره کسی یا چیزی نظر بدهیم. اغلب این اتفاق در همان لحظات اولیه ملاقات با افراد پیش میآید. ناگفته نماند که قضاوت کردن برای بقای انسان ضروری است و انسان اولیه براساس همین ویژگی میتوانست زنده بماند.
قضاوت یکی از کارکردهای طبیعی مغز ماست؛ بنابراین نمیتوانیم قضاوت نکنیم. وقتی فردی را قضاوت میکنیم، درواقع در حال ارزیابی شخصیت او هستیم تا مطمئن شویم که او امن است یا خیر؟ این کار در سطح ناخودآگاه انجام میشود؛ زیرا مغز اطلاعاتی را دریافت میکند تا تصمیم بگیرد که آیا در خطر هستید یا خیر. این برای بقای ما مهم و غریزی است.
دلایل زیادی وجود دارد که ما را به سمت قضاوت کردن سوق میدهد؛ فکر کردن دشوار است؛ به همین دلیل است که اکثر مردم قضاوت میکنند. از طرفی قضاوت آسان است و به تفکر و استدلال زیادی نیاز ندارد.
قضاوت نیاز به پیشنیازهایی مثل فرمان عقل و خودشناسی وایمان و... میباشد. جهالت نیاز به پیشنیاز ندارد یعنی عدم نور یعنی تاریکی و ظلمت میباشد، وقتی چیزی نیست یعنی نادانی؛ قضاوت رابطه مستقیمی با جهالت دارد، در جهان بینی، مثلث جهالت مقابل مثلث دانایی قرار دارد، مثلث جهالت از سه ضلع تشکیل شده است: ترس، منیت، ناامیدی؛
وقتی جهالت باشد ترس، ناامیدی و منیت میآید، اگر جاهل باشی و خرافاتی باشی نتیجهاش نداشتن امنیت و آسایش است. حرص، بخل، خودخواهی زاییده جهالت است، در واقع صفات منفی ما میوه جهالت است؛ مثل اعتیاد یعنی؛ چون که جهل و ناآگاهی بود به سمت مواد کشیده میشویم.
انسان وقتی خلق شد خداوند اعلام کرد چنین موجودی خلقشده و تمام ساکنین آسمان جمع شدند و خداوند فرمود: انسان را از خاک آفریدیم و فرمود من میدانم آنچه شما نمیدانید و یک ویژگی به نام اختیار به انسان داد؛ انسان خود راه فسق و فجور یا تقوا را پیش میگیرد. پس وقتی به انسان اختیار داده شد قدرت قضاوت هم به انسان داده شد و این قضاوت راجع به خود و زندگی خودش است. انسان لحظه به لحظه در حال قضاوت است؛ مثل آیا به کنگره بروم یا نروم؟ پول را اینجا خرج کنم یا نکنم؟
اگر ظن و گمان بد به کسی بردی و در مورد دیگران تجسس کردی، بعد وارد مرحله سرزنش میشوی و شروع به غیبت کردن میکنید در واقع وارد جهالت میشوی. وقتی ما وارد کاری بشویم که به ما مربوط نباشد و ما داوری بکنیم، یعنی قضاوت کردیم و این ریشه در جهالت دارد؛ پس در مورد چیزهایی که به ما مربوط نیست دخالت نکنیم، افکار و اندیشههایمان را مثبت بکنیم دوربین را به سمت خود بگیریم نه دیگران.
زمانی که در مورد دیگران قضاوت می کنیم باعث می شود انرژیمان از بین برود، انرژی که باید صرف کارهای خودمان از جمله درمان و آموزش شود، قضاوت کردن در مورد انسانها در ما تخریب ایجاد میکند و آرامش و آسایش ما سلب میشود. انسان همیشه بر سر دو راهی قرار می گیرد و با اختیار خود راه خویش را انتخاب می کند و در هر جایگاه و مقامی دائما در حال قضاوت میباشد؛
بهطور خلاصه، بزرگترین بهایی که ما برای قضاوت دیگران میپردازیم، تنهایی در خفاست. اغلب ما به خاطر قضاوتهای دیگران خودمان را دیگر دوست نداریم؛ بنابراین معلوم میشود قضاوت کردن دیگران واقعاً قیمت بالایی دارد.
همه ما هر وقت به افراد یا رفتارهایی که دوست نداریم برخورد میکنیم، آنها را غلط تلقی میکنیم. مثلا اگر کسی در خیابان ناگهان جلوی ما بپیچد، او را احمق خطاب میکنیم.
همه ما قضاوتکننده هستیم؛ هیچکس نمیتواند ادعا کند که قضاوت نمیکند؛ زیرا این کارکرد طبیعی مغز ماست، کاری که میتوانیم انجام دهیم، متوقف کردن قضاوت نیست؛ متوقف کردن قضاوت مثل درخواست فکر نکردن است؛ زیرا مغز ما ماشین وجایگاه تولید فکر است، اما کاری که میتوانیم انجام دهیم، این است که بر مبنای قضاوت خود رفتار نکنیم، یاد بگیرم تا با کفش کسی راه نرفتم؛ راه رفتنش را قضاوت نکنم. با نگاه کردن به زندگی کسی، او را قضاوت نکنم، ما دلایل انتخابهای او را نمیدانیم.
همانطور که گفتم قضاوت از جهالت و نادانی ما است و ریشه در قیاس دارد برای اینکه ما قضاوت نکنیم باید آگاهی و دانایی خود را بالا ببریم و به مرحله دانایی موثر برسیم، زمانی که آگاهیتان افزایش پیدا کند، میتوانید در لحظه متوجه قضاوتهای خود شوید و با کمی مکث تلاش کنید بر مبنای قضاوتهایتان رفتار نکنید.
برتراندراسل میگوید؛ معمولاً کسانی که نادان و کم اطلاع هستند با قاطعیت نظر میدهند و قضاوت میکنند و آنها که هوشمندتر و داناتر هستند، تردید را تجربه کرده و جرأت قضاوت پیدا نمیکنند. بنابراین جهان اطراف ما را قضاوتها و تصمیمات نادرست دیگران میسازد و مدیریت میکنند.
ما گوش نمیدهیم؛ بلکه فقط میشنویم! بین گوش دادن و شنیدن تفاوت از زمین تا آسمان است. ما قضاوت میکنیم، چون گوش نمیدهیم و فقط میشنویم. شنیدن عملکرد گوش است؛ اما گوش دادن یک فرآیند ذهنی است. اگر جزء افرادی هستید که جملههای دیگران را کامل میکنید یا قبل از اینکه دهان باز کنند، حدس میزنید چه میخواهند، در حال قضاوت کردن هستید؛ تلاش کنید به مردم گوش دهید، حدس نزنید، کنجکاو باشید و در پی کشف.
ما وقتی دیگران را قضاوت میکنیم آنها را نه، بلکه خودمان و صفات درونی خودمان را تعریف میکنیم. قضاوت و پیشداوری درباره یک شخص، مشخص نمیکند او کیست؛ مشخص میکند شما کیستید…!
ما نباید در موقعیت و مکانی که در آن نبودیم، نیستیم و قرار نداشتیم قضاوت کنیم. اگر بخواهیم دائما دیگران را قضاوت کنیم فرصت با هم بودن، دوست داشتن و خیلی فرصتهای طلایی را از دست میدهیم. در واقع با قضاوت کردن، جهنم را برای خودمان در این دنیا درست کردهایم.
گاهی قضاوتهای نادرست میتواند مسیر زندگی دیگران را تغییر دهد و یک بار و حس منفی به وجود میآورد، تا قضاوت کردید سریع به خودتان بگویید؛ تو چه کارهای؟ چرا قضاوت میکنی؟ اصلاً به تو چه ربطی دارد؛
چرا دیگران را قضاوت میکنیم؟
پنهان کردن ناتواناییها و ضعفهای خود؛ افراد ناتوان و ضعیف سعی میکنند با قضاوت و تحقیر کردن، توجه و ذهنها را به سمت دیگران برده و ناتواناییهای خود را بپوشانند.
حسادت؛ آدمهای حسود به دلیل ویژگی اخلاقی و ضعف شخصیتی که دارند نمیتوانند موفقیت و محبوبیت دیگران را ببینند و سعی میکنند با قضاوتهایشان افراد را از چشم دیگران بیاندازد.
دور شدن از عیوب خود؛ عدهای از افراد هستند که مدام در پی عیب و رفتارهای غلط دیگران بوده و اصلاً فکر نمیکنند که خودشان هم در شرایط و مکانهای مختلف خالی از عیب و اشکال نیستند.
درک نداشتن؛ کسانی که قدرت درک ندارند، با دیدن هر رفتاری از دیگران به جای اینکه شرایط طرف مقابل را درک کرده و خود را جای او بگذارند شروع به قضاوت میکنند.
عجول بودن؛ در بسیاری موارد قضاوتها ناشی از عجله و بیتوجهی به منبع مطلب و کلام اتفاق می افتد.
اعتماد به نفس پایین؛ افرادی که اعتماد به نفس پایین دارند، به جهت اینکه نظر دیگران برایشان مهم بوده و جزء باورهایشان قرار میگیرد، درباره دیگران بیشتر قضاوت میکنند.
در بالا چند مورد از علتهایی که ما قضاوت میکنیم را آوردهام ولی همه این موارد و موارد بسیار زیاد دیگر همه و همه از جهالت و نادانی ریشه میگیرد.
تا اینجا میدانیم که قضاوت امری است که برای هدایت انسان لازم و ضروری است. اما مثل تمام امور دیگر ممکن است از این قدرت در جهت منفی هم استفاده شود و آن زمان است که دچار اشتباه و گمراهی میشویم.
به هر حال نتیجهای که ازاین دستور جلسه میگیریم این است که ما هرچه به سمت دانایی حرکت میکنیم قضاوتمان و توجهمان و تمرکزمان از روی دیگران برداشته میشود و معطوف خودمان میشود.
یک سفر اولی در کنگره ۶۰ بایستی تمام انرژی و توان خود را صرف این مسئله کند که خوب سفر کند و کاری به سفر اولیهای دیگر نداشته باشد. و همینطور یک سفر دومی و یا هر کس دیگری اگر توجهاش روی عملکرد خودش باشد از انرژی خود بجا و درست استفاده کرده است و در غیر اینصورت این انرژی و توان هرز میرود.
شاید عامل بسیاری از حال خرابیها همین قضاوتهای نادرست و نابجا باشد که اگر از زندگی ما خارج شوند روی آرامش و صلح را خواهیم دید و گرنه تا زمانی که چشمانمان روی اشتباهات دیگران زوم شده و دائماً دیگران را ارزیابی میکنیم و خودمان را بنده مخلص و معصوم خداوند میدانیم، بدانیم که در رنج و عذاب خواهیم بود.
جالب است که بنیان کنگره ۶۰ میگویند؛ وقتی شما اشتباهات دیگران را خیلی پررنگ میبینید و حساس میشوید روی اشتباهات دیگران، معنی آن این است که خود شما دچار همان وضعیت هستید و خودمان از همان جنس هستیم.
کنگره ۶۰ اهمیت زیادی برای این مسئله قائل است و کسانی که بخواهند در مورد دیگران قضاوت کنند و حکم صادر کنند. در مورد دیگران و امور شخصی دیگران تجسس نمایند ازنظر کنگره ۶۰ چیزی از آموزشهای کنگره دریافت نکرده است و قطعاً به تعادلی که مورد نظر کنگره ۶۰ است نخواهند رسید. پس قضاوت کار دشواری است و هیچکس نمیتواند به معنای واقعی عدالت و قضاوت را رعایت کند و تنها کسی که قضاوت و عدالت را رعایت میکند خود سیستم کائنات یا سیستم الهی است که مو را از ماست بیرون میکشد.
به هر حال همه ما و حتی خودمان در معرض قضاوت و قضاوت کردن هستیم پس بهتر است که تحت تأثیر حرفهای دیگران قرار نگیریم و برای آرامش خودمان، زندگی کنیم.
پروردگارا…
قاضی تویی
کمک کن هیچوقت
قضاوت نکنیم..
دلی که میشکنیم ارزان نیست...
منابع:
مقاله قضاوت چیست و چرا قضاوت میکنیم؟
مقاله چرا دیگران را قضاوت میکنیم؟
سیدی قضاوت و جهالت
مقالات آقای علی خدامی
تایپ، ویرایش و ارسال: همسفر اعظم مرزبان خبری
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
255