ظلمت به اندازه منشا نور است. هر گاه در مسئله نادانی و دانایی چیزی نباشد نادانی به وجود میآید؛ یعنی برای قضاوت پیشنیازهایی لازم است و بر عکس برای جهالت هیچ پیشنیاز لازم ندارد. وقتی که جهالت وجود داشته باشد، ناامیدی میآید. اگر جهالت باشد، نتیجهاش نداشتن امنیت است و خودخواهی زاییده جهالت و نادانی است. باید یاد بگیریم که هر چیزی را همانطوریکه است، بپذیریم و بدانیم که قضاوت منبع اصلی بههمریختن انسان است. قضاوتکردن یعنی حکمکردن، که نیاز به علم، آگاهی و عدالت دارد که جایگاه بالایی است. با قضاوتکردن دیگران، وارد دروازه تاریکی که از روی جهل، نادانی و ناآگاهی است، میشویم که خود باعث ورود به جنگ میشود و هزینه زیادی را به دنبال دارد و باعث میشود که فرصت دوست داشتن را از یکدیگر بگیریم. اگر صفت بدی را در کسی مشاهده کردیم و در ما احساس نفرت و بدبینی به وجود آمد، نتیجه میگیریم که آن صفت نیز در ما به صورت آشکار یا پنهان وجود دارد. مشکل بزرگ و اساسی ما انسانها از ذهن و افکارمان شروع میشود که مدام نگران و پریشان است و همیشه منتظر است تا پیشداوری و قضاوت زودهنگام انجام دهد. برای دوری از قضاوتکردن باید به سمت آموزش و دانایی برویم تا قضاوت نکنیم. اگر میخواهیم به آرامش برسیم باید از قضاوت کردن دور بمانیم.
به قلم: همسفر سامره، راهنما همسفر روزیتا (لژیون هفدهم)
ویرایش: همسفر صدیقه، راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر زینب (لژیون یکم)
نمایندگی همسفران نیمایوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
75