English Version
English

قضاوت، منبع اصلی به‌هم ریختگی انسان

قضاوت، منبع اصلی به‌هم ریختگی انسان

همسفر زهره
در کنگره همه چیز یک صور پنهان و یک صور آشکار دارد ممکن است صفت ضدارزشی در من باشد و به صورت آشکار آن را ببینم مثل دروغ گفتن و قضاوت کردن، گاهی هم ممکن است به صورت پنهان در من وجود داشته باشد. اگر صفتی را در کسی مشاهده کردم و از آن صفت بدم آمد یعنی من هم آن صفت را دارم در غیر این صورت نمی‌توانستم حسش کنم و ببینم پس آن صفت در وجود من هست، فقط باید شرایط فراهم شود تا به مرحله ظهور برسد حالا ممکن است در یکی کمتر در یکی بیشتر باشد.

خداوند انسان را از سایر موجودات متمایز کرده، به انسان قدرت اختیار داده تا بر سرنوشت خودش حاکم باشد. اصلاً ساختار انسان قاضی‌گونه خلق شده یعنی از زمانی که از مادر متولد می‌شود همین که به عقل و فهم می‌رسد، می‌بیند که برای انجام کارهایش بر سر یک دو راهی قرار گرفته که کدام راه را برود و آنجاست که قضاوت کردن شروع می‌شود مثلاً ادامه تحصیل بدهد یا ندهد، فلان جا برود یا نرود. قضاوت در مورد کارهای خودمان خوب است و هر چه بیشتر تفکر کنیم می‌توانیم بهترین تصمیم و قضاوت را نسبت به خودمان داشته باشیم، اما زمانی مشکل‌دار می‌شود که ما در مورد زندگی دیگران که هیچ ربطی به ما ندارد به قضاوت و داوری می‌پردازیم و حکم هم صادر می‌کنیم حتی در مورد همسر یا فرزند خودمان که در یک زندگی مشترک هستیم نباید قضاوت کنیم.
نقطه مقابل قضاوت، جهالت است یعنی جایی که به ما مربوط نیست قضاوت کنیم. قضاوت کار هر کس نیست و نباید در مورد دیگران به قضاوت و داوری نشست. برای قضاوت سه رکن اساسی باید داشته باشید؛ جمع‌آوری اطلاعات، پالایش اطلاعات، نتیجه‌گیری و اجرای حکم. کسی که قاضی یا وکیل مدافع است با این‌که دروس زیادی در این رابطه خوانده، اطلاعات و مدارک زیادی هم جمع‌آوری کرده ممکن است اشتباه کند، مثلاً یکی که همه شواهد بر علیه او بوده را محکوم به اعدام کردند بعد از چند سال شخصی پیدا می‌شود و می‌گوید مجرم من بودم و می‌بینیم که آنها هم با این همه اطلاعات و آگاهی اشتباه کرده‌اند. برای قضاوت باید علم و آگاهی و هم‌چنین نسبت به آن موضوع دانایی کامل داشته باشیم، اما در مورد جهالت هیچ پیش‌نیازی وجود ندارد و تنها کسی که می‌تواند قضاوت عادلانه انجام دهد خداوند و سیستم کائنات است که مو را از ماست بیرون می‌کشد و هیچ‌کس نمی‌تواند قسر در برود.
وقتی من در مورد کسی قضاوت می‌کنم در صور پنهان با او وارد جنگ می‌شوم، حس بدی به او دارم و او را مجازات می‌کنم، به محض این‌که حکم صادر کردم درست مثل این است که با موشک به سمت او شلیک کردم باعث می‌شوم در او ناراحتی و احساس بدی به وجودآید. این موشک‌ها چون از قلب و اندیشه یک انسان رها شده حتماً به آن فرد اصابت و تخریب و ویرانی ایجاد می‌کنند. از قضاوت کردن باید دوری کرد برای این کار می‌توانم روی خودم تمرکز کنم دوربینم روی کارها و اعمال خودم باشد، چون هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی. اگر فرآیند قضاوت متوقف شود من می‌توانم ناخالصی‌های درونم را ببینم و جایی که انسان ویژگی تاریکی را در خودش دید پنجاه درصد پالایش را روی خودش انجام داده و هر کسی بتواند در مورد دیگران قضاوت نکند روش و نگاه زندگی او مانند دانشمندان و علما است.

همسفر شهناز
در کنگره ۶۰ یاد گرفتم که قضاوت و جهالت رابطه مستقیمی با هم دارند، هر چه قضاوت بیشتر، جهالت هم بیشتر می‌شود. قضاوت در جامعه یک شغل است و یک رسالت بسیار سنگین و پرمسئولیت که برای آموختن آن باید کلی تلاش کرد و درس خواند تا شاید به مسند قضاوت و قاضی بودن رسید. حضرت علی می‌فرمایند: اگر مردم می‌دانستند که چقدر کار قضاوت دشوار، سنگین و پرمسئولیت است حتی پشکل شتری را هم قضاوت نمی‌کردند. در قرآن آیات متعددی در مورد قضاوت آمده و از آن‌جا که قضاوت رابطه مستقیمی با حقوق انسان‌ها دارد پس قاضی باید علم به قضاوت‌ را داشته باشد و بر پایه عدل و عدالت قضاوت کند. آقای مهندس و استاد امین سی‌دی‌های متعددی در مورد قضاوت دارند تا به منِ همسفر استفاده از این صفت را که خداوند در فطرت من برنامه‌ریزی کرده بیاموزند و یاد بدهند که قضاوت فقط در مورد خودم خوب و عادی است، خداوند زمانی که به انسان اختیار داد قدرت قضاوت کردن هم به او آموخت. من اگر شغلم قضاوت کردن نیست و در دستگاه قضایی کار نمی‌کنم پس باید بدانم به هیچ‌وجه حق قضاوت دیگران را ندارم. آقای مهندس می‌گویند قضاوت کردن سه رکن اصلی و اساسی دارد؛ جمع آوری و پالایش اطلاعات، بی‌طرف بودن، صادر کردن حکم و اجرای آن که با وجود همه این‌ها باز ممکن است حکم اشتباه باشد. وقتی من در مورد کسی صحبت می‌کنم و یک صفت را به کسی ربط می‌دهم به گفته استاد امین یعنی این‌که آن صفت در خود من وجود دارد، اگر من همسفر این موضوع را بپذیرم می‌توانم به آن تزکیه و پالایش ذره‌ذره دست پیدا کنم مثلاً ممکن است بگویم من حسود نیستم بله ممکن است این حسادت در صور پنهان من باشد و بتوانم با پذیرش این موضوع روی خودم کار کنم و از صفات زشت و تاریک فاصله بگیرم. برای جهالت و انجام کارهای ضد‌ارزشی نیاز به هیچ تلاش و آموزشی نیست اما قضاوت هزینه دارد، عواقب دارد که بسیار هم سنگین است. به نظر خود من اگر قضاوت در جامعه شغل نبود شاید حرام‌ترین کار بود چون تمام ضد‌ارزش‌ها در دل همین یک کلمه نهفته است. قضاوت کردن باعث دروغ، غیبت، تهمت، حسادت، کینه، نفرت، بخل و شرارت می‌شود. قضاوت منبع اصلی به‌هم ریختگی انسان است. این دستور جلسه به منِ همسفر می‌آموزد در موضوعاتی که به من مربوط نمی‌شود دخالت نکنم تا انرژی‌ام هدر نرود و بتوانم با افکار و اندیشه مثبت جرقه‌ایی از نور را ببینم و مطالب را بهتر و زیباتر درک کنم و بفهمم تا به آرامش برسم.

گردآوری و ویرایش: رابط سایت همسفر زهره، راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
نمایندگی همسفران گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .