در وادی چهارده استاد از عشق و محبت صحبت میکنند و عشق مترادف با توحید و یگانگی میباشد؛ یعنی انسان زمانی میتواند به توحید و یگانگی برسد که سرشار از عشق و محبت بر مبنای آگاهی و دانش باشد. وقتی از کجیها صحبت میکنیم، آنها نیرومندتر شده و هستی را منهدم میکنند. قبل از آموزش همه یکسان هستند و باید تحت آموزش قرار بگیرند تا متوجه شویم که چه فردی انسان است و چه فردی انساننما. در پایان خطابه "عقاب سفید" از این موضوع صحبت میشود که بدون عشق نمیتوان از عشق صحبت کرد و بدون راستی نمیتوان از راستی صحبت کرد. خطابه سوم تحت عنوان زنجیرههای عشق از "استاد رعد" میباشد.
عشق یعنی چه؟ برای عشق توصیفهای زيادي در وادی چهارده آمده که چند تا از آنها را بیان میکنم: عشق به معنی گذشتن از خویش، آنچه او به شما داده؛ یعنی خداوند. پرواز در بیکران، گذشتن با آگاهی که از عصاره جان هر یک از ماست، عشق یک شعبده بازی است در بهشتِ فردوس هم نمیتوان مثل عشق که ظرفِ پر از محبت است یافت، عشق قامتها را راست، اندیشهها را پاک و جهان را برای گزینش بهتر آماده میکند، مثل زمانی که عاشق کسی هستیم، برای هدیه دادن به او بهترین هدیه را انتخاب میکنیم در مقابل او تعظیم میکنیم و به او تقدیم میکنیم. دو نوع عشق داریم: عشق عام و عشق خاص که در اینجا درباره عشق عام و بدون توقع صحبت میکنیم. خدمت کردن از عشق میآید و عشق با محبت آغاز میشود و محبت صورت مسئله است که حل آن میشود، عشق که بیانتهاست و معرفش انفجار باروت است.
خلاصهای از سیدی وادی چهارده، بخش4
ویرایش: همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم)
تصویرگر: همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر گندم، رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
123