بمناسبت هفتمین سال رهایی راهنمای محترم، مسافر حسن و همسفر گرامیشان، همسفر، راهنما نرگس، گفتگویی را با ایشان ترتیب داده ایم لطفا با ما همراه باشید.
سلام و احترام
با عرض تبریک هفتمین سال رهائی تان به شما و همسفر گرامی تان، لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان حسن هستم مسافر،
تخریب ۲۳ سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیشه، الکل، متادون، حشیش، کراک، مدت سفر ۱۰ ماه و بیست و هفت روز، روش درمان dst، داروی درمان ot، ورزش در کنگره والیبال، راهنما درمان مسافرکریم، رهایی ۷سال و ۷روز.
روزی که وارد کنگره شدید، آیا تصور می کردید که روزی راهنمای درمان مسافران شوید؟
من قبل از ورودم، هشت ماه پشت درب بودم، فقط به این فکر بودم با ورودم به داخل، درمان خود را انجام دهم، بروم به زندگی خود برسم، حقیقت به فکر راهنما شدن و خدمت کردن نبودم.
چه عامل یا اتفاقی باعث شد، شما در آزمون شرکت کنید و حس شما بعد از قبولی و تحویل گرفتن لژیون چه بود؟
وقتی وارد کنگره60 میشویم و سفر میکنیم، با یک سری واژههایی آشنا میشويم مثال: آموزش گرفتن و خدمت کردن، کمک به خودت و کمک به دیگران که این موارد باعث میشود، پا در جای پای بزرگان بگذاریم و در این آزمون شرکت کنیم، تا ما هم از این آرامش و برگشت نعمت به زندگی بی نصیب نمانیم.
وقتی هم که به من اطلاع دادن در آزمون قبول شده ام، یک حس غریب و لذت بخشی داشتم، کمک کردن به انسانهایی که با آنها درد مشترک داریم، برای حل و درمان این مشکل حس خوبی به انسان دست میدهد، که با زبان شاید نتوانم احساس آن روزم را برای شما بیان کنم.
انتظار شما از رهجو هایتان چیست؟
حرمت کنگره60 و حداقلهایی که سیستم برایشان در نظر گرفته را رعایت کنند، تا به آرامش، درمان و رهایی که هدف ماست برسند.
![](/EditorFiles/Image/32123.jpg)
گفتگو با همسفر، راهنما خانم نرگس
مسافر شما چه تخریبهایی در زندگی شما ایجاد کرده بودند؟
سلام دوستان نرگس هستم همسفرحسن، تخریب زیاد بود و یکی دو تا نبود که بخوام در موردش توضیح بدم،
تخریب خیلی بالا بود هم در زندگی شخصی، خانواده و اطرافیان، جالب اینجا بود که با ورود به کنگره و آموزش گرفتن تازه تخریبها را متوجه شدیم، آسیبهایی که به خانواده و خودمان خورده است دقیقا همینجاها بود که متوجه میزان و شدت تخریبها شدیم.
یک همسفر در زندگی شخصی خود، نقشهایی همچون مادر، همسر و... دارد چه نیرویی شما را به خدمت کردن ترغیب می کرد؟
خب، یک همسفر همانطور که شما گفتین در جایگاه همسر هست در جایگاه مادر هست شاید خواهر باشد شاید مادر باشد و مسئولیتهای زیادی را بر عهده داشته باشد ولی وقتی که من از خودم بخواهم بگویم چون وارد کنگره که شدم حس و حال خوبی که دریافت کردم از کنگره همین خودش باعث شد که بخواهم مثل بقیه خدمتگزارها در کنگره، این راه را ادامه بدهم و در واقع با این خدمت کردن بخواهم حال خودم را خوب تر کنم و به خودم کمک کنم. به هر حال همسفر هم یک خسارتهایی به خودش و به خانوادهاش زده است و خیلی فرصت خیلی خوبی بود که جناب مهندس به ما همسفرانداده اند و اجازه دادند که همسفرها هم در این راستا و در کنار مسافرانشان سفر و خدمت کنند.
درپایان، اگر حرفی سخنی باقی مانده لطفا بفرمائید:
خب، من جا داره اول از آقای مهندس خیلی خیلی تشکر کنم از خانم آنی بزرگ تشکر کنم که این مسیر را برای ما همسفران باز کردند تا ما هم بتوانیم در یک مکانی به آرامش برسیم به حال خوش برسیم و بتوانیم آموزش بگیریم و در زندگیمان این آموزشها را به کار ببریم و زندگی در صلح و ارامش را تجربه کنیم. من فکر نمیکردم روزی به درمان برسند، در گذشته هم عنوان کرده ام که بیشترین تخریب مسافر من، مصرف نیکوتین و سیگار بود که برای من بسیار بسیار آزار دهنده بود به قدری مصرف سیگار برای من زجرآور و دردآور بود که مصرف مواد اینطور نبود البته تخریب سیگار و آسیب های ان بسلامتی، صدها برابر مواد مخدر هست. امروز بسیار خوشحال هستم که مسافرم آزاد و رها هستند و این مشکلات را توانسته ایم که پشت سر بگذاریم. آرزو می کنم تمام کسانی که قدم در این راه میگذارند، این روزهای خوب را نظارهگر باشند و به این حال خوش برسند. تمام اینها را مدیون این خدمتگزاران هستیم، مدیون جناب مهندس و خانواده محترمشان و همه عزیزانی که اینجا بودند و کمک کردند تا ما به حال خوش برسیم؛ الان هم وظیفه خود میدانیم که این را به عنوان یک ارزش برای خودمان حفظ کنیم و در ادامه ما هم بتوانیم به دیگران که در بند این تاریکیها هستند کمک کنیم تا آنها هم طعم روشنایی را حس و تجربه کنند. مرسی ممنون
ممنون و سپاسگزارم از هر دو عزیز بابت وقتی که برای این گفتگو گذاشتید.
مرزبان خبری: مسافر رحیم
تهیه گزارش: مسافر حسین لژیون یکم
ویرایش و تایپ، مسافران محمدرضا لژیون دهم و مسافر احمد لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
207