انسانها همیشه در مواجه با اتفاقاتی که برایشان میافتد دیگران را مقصر میدانند و همیشه دنبال مقصر میگردند، در صورتی که خود انسان ریشه اکثر اتفاقات زندگیاش میباشد. انسان باید روی خودش متمرکز شود. حیات بحری است بی کران، غمی است بی پایان، شادیها زودگذر و کوتاه هستند اما غمها طولانی میباشند، ممکن است یک رنج سالها با ما باشد. غم انسان را میسازد، درد حکایت از دانش کشف نشده است و ما برای برطرف کردن رنجها باید دانش خود را بیفزاییم. زمانیکه ما رمز و راز حقیقت را پیدا نکنیم دچار رنج و سختی میشویم، حتی غذا پختن دانش دارد. دانستن، بیکران و بیانتها میباشد.
ترس از دست دادن و ترس از آينده باعث رنج بسیار میشود. توکل، ایمان و امید بسیار به انسان کمک میکند، حرکت در صراطمستقیم حمایت الله را دربر دارد. هر انسانی جایگاهی دارد که باید به آن نظر بیندازد تا به آن جایگاه برسد. ما جزئی از هستی میباشیم، قدرت و توان کلاه گذاشتن سر هستی را نداریم و اگر فساد کنیم هستی یقه ما را خواهد گرفت. در جهان مادی پاک و مطهر بودن مانند تجارت در بین دزدان و سارقان میباشد، انسانهایی که واقعا حق و رب را دوست داشته باشند فرمان الهی به آنها داده میشود که با اجرای فرامین، امواج مخصوص به آنها القا و الهام میشود. زندگی بر مبنای خواست، تقدیر و فرمان الهی میباشد. انسان باید بداند همه چیز در دست او امانت میباشد و باید در هر زمینه و هر خدمتی درست عمل کند.
کم فروشی فقط مختص دکان دارها نیست پدر، مادر، همسر و... میتوانند جزء کم فروشان باشند مثال پدر با کوتاهی کردن در خدمت به همسر و فرزندان کم فروشی میکند یا مادر با شیر ندادن به فرزندش کم فروشی میکند. زمانیکه معنای واقعی کلمات در روح و جان شما حک شود، جان با عقل جفت میشود و محبت در خانه شما صورت میپذیرد.
تایپ: همسفر معصومه رهجوی همسفر سمیرا (لژیون ششم)
ویراستار و ارسال: همسفر گلناز رهجوی همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
47