English Version
English

قضاوت کردن دیگران، بزرگترین اتلاف وقت برای انسان

قضاوت کردن دیگران، بزرگترین اتلاف وقت برای انسان

جلسه‌ی هفتم از دوره بیست و هشتم کارگاه‌های آموزشی، عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی رودهن با استادی راهنمای محترم مسافر قاسم، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز شنبه 9 تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.



خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که بار دیگر می‌توانم در این جایگاه خدمت کنم. امروز علاوه بر دستور جلسه، یک تولد هم داریم که مربوط  به علی عزیز می‌شود.
در این زمان کوتاهی که به من داده‌شده تا زندگی کنم، باید سعی داشته باشم تا ناخالصی‌های درونم را بیابم و آن را حل نمایم، اما خب از طرفی دیگر هم زمان زیادی را برای زتدگی در اختیار نداریم و مانند چشم برهم زدن عمرمان سپری خواهد شد. این فرصت آن قدر محدود است که یک شخص بعد از هشتاد سال زندگی می فهمد که کاری از پیش نبرده و هنوز ناخالصی های بسیاری دارد.
ایراد گرفتن از دیگران تنها وقتمان را تلف خواهد کرد، به‌نوعی اجازه نمی‌دهد تا مسیر پیشرفت و ترقی را طی نماییم. مسئله مهم بعدی این است که ما نباید خود را بالاتر از دیگران ببینیم و فکر کنیم که تافته جدا بافته هستیم، ما بالغ‌بر پانصد ساعت در طول سفر اول آموزش دیده ایم و به این واسطه شاید کمی مغرور گردیم، اما باید بدانیم که این افکار چیزی به‌جز یک تله نیست.



همه انسان‌ها فکر می‌کنند که مسیر درست را می‌روند، شلید کم‌تر کسی بگوید مسیر من اشتباه است، این موضوع خود دلیلی بر قضاوت کردن است و همچنین نشان می‌دهد که هنوز در جهل به سر می‌بریم. ما باید از خودمان بپرسیم که دیگران به ما چه‌کار دارند و یا ما به دیگران چه‌کار داریم، ما خود آنچه را برداشت می‌کنیم که کاشته‌ایم، اگر شخصی را قضاوت کنیم، با او بجنگیم و فرکانس‌های منفی به سویش بفرستیم، باعث می‌شود تا از خود هیچ خروجی مثبتی نداشته باشیم.
در مورد علی عزیز هم نیازی به توضیح زیادی نیست، زیرا همه او را می‌شناسید، علی شخصی خدمتگزار، پرانرژی و بسیار بامحبت است. روزی که به کنگره آمد، مسیرش را به‌درستی انتخاب کرد، در این مسیر ثابت‌قدم ماند و به موفقیت دست‌یافت. من به ایشان و همسفران محترمشان تبریک می‌گویم و برایشان آرزوی سلامتی و پیشرفت روزافزون را دارم.

در ادامه برگزاری جشن تولد پنج سال رهایی مسافر علی، رهجوی راهنمای محترم مسافر قاسم:



اعلام سفر متولد:

سلام دوستان علی هستم یک مسافر، تخریب سیزده سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره خوراکی، مدت ده ماه و ده روز سفر کردم، با روش DST و داروی درمان شربت OT، راهنمای سفر اولم آقا قاسم، راهنمای سفر دوم، آقا رحیم، ورزش در کنگره باستانی، رهایی با دستان پرتوان آقای مهندس حسین دژاکام، پنج سال و سه ماه و بیست و دو روز.

سخنان متولد:
امروز برای من روز زیبایی است، آرزو دارم تمام مسافرانی که اینجا حضور دارند، روزی این جایگاه را تجربه کنند. از آقای مهندس دژاکام بسیار متشکرم که با فراهم کردن این بستر راه درمان اعتیاد را برای ما فراهم نمودند، همچنین از راهنمای سفر اولم آقا قاسم و همچنین آقا رحیم که راهنمای سفر دوم من بودند.
روی صحبت من با سفر اولی هایی است که امروز باحال خرابی من را می بینند و شاهد پنجمین سال رهایی ام هستند، من هر زمان که در جایگاه استادی قرار دارم، میگویم که امروز یک تازه‌وارد، دیروز من علی بود و امروز من هم فردای یک تازه‌وارد است، البته اگر خودش بخواهد.
این تولدها سندی است بر درست بودن کنگره و درست بودن راه درمانی که طی می‌شود، من هم شش سال پیش همچون کشتی به‌گل‌نشسته ای بر روی این صندلی‌ها بسیار ناامید نشسته بودم و دیگر جایی برای خطا نداشتم، چون اگر اشتباهی می‌کردم شاید امروز دیگر اثری از من نبود.



سخنان راهنمای محترم هم‌سفر ابوالفضل:

من هم به علی عزیز این روز را تبریک می‌گویم و بسیار خوشحالم که ایشان را در این جایگاه می‌بینم، اگر بخو اهم کمی در مورد همسفر ابوالفضل صحبت کنم، باید بگویم که در ابتدا کمی برایشان سخت بود که به لژیون همسفران بیایند، اما پس از گذشت زمان توانست این مسئله را درک کند.

سخنان ایجنت محترم همسفر نیره:
در ابتدا این جشن را به جناب آقای مهندس، خانواده‌شان و به‌کل هستی تبریک عرض می نمایم، این جشن اولین جشن آزادمردی است که تجربه می‌کنم، همچنین خدمت جدیدی را به عهده‌دارم، رضوان عزیز از همان ابتدا یک رهجوی مرتب و منظم بود و باپشتکار بالا در حال حرکت در مسیر خود بود، امروز هم با گذشتن از امتحانات متعدد توانست به موفقیت دست یابد.

سخنان راهنمای محترم تازه واردین، همسفر رضوان:
خدا را شاکرم که امروز در این جایگاه حضور دارم و از آقای مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم نمود تا بتوانم آموزش ببینم و روزبه‌روز جایگاه‌های بهتری را تجربه کنم، همچنین از خانم نیره عزیز، آقا قاسم و آقا رحیم کمال تشکر را دارم. مسافرم برای من معجزه کنگره 60 است.

سخنان همسفر ابوالفضل:
بنده در رأس از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و همچنین از راهنمایان عزیز تشکر می‌کنم. پدر من سیزده سال تخریب داشت و حالا پنج سال است که رهاشده، من الان مدتی است که دارم خاطرات خوبم را با پدرم تجربه می‌کنم، به نظرم هر چه از این رهایی می‌گذرد این خاطرات خوب بیشتر می‌شود. امیدوارم که در این راه خدمتگذار خوبی باشم.

سخنان همسفر اسرا:
من از آقای مهندس و تمامی راهنمایان به‌ویژه آقا قاسم، آقا رحیم و خانم نیره تشکر می‌کنم و خیلی خوشحالم که اینجا حضور دارم.

عکاس: مسافر علی
تایپ و ویرایش: مسافر نصرالله
تنظیم و ارسال: مسافر امیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .