دوازدهمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی رازی؛ با استادی ایجنت محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر حمیدرضا و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه << قضاوت وجهالت >> در روز شنبه تاریخ نهم تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر، خوشحالم باز در این جایگاه قرار گرفتم اما قرار بود دیدهبان محترم امروز اینجا حضور داشته باشند که متأسفانه نتوانستند تشریف بیآورند، در مورد دستور جلسه قضاوت و جهالت و اینکه قضاوت جه اثری روی زندگی میگذارد، مثال اینکه اگر من در زندگی و افکار دیگران زندگی کنم نشانه جهالت من میباشد، این نشان نبود دانایی و تاریکی مطلق است، وقتی من در نادانی باشم راحت میتوانم دیگران را متهم کنم و به راحتی در ذهن خودم آنها را قضاوت و متهم کنم، غافل از اینکه چیزی که در من وجود دارد درون دیگران هم وجود دارد، مثلاً احساس میکنم یک نفر میخواهد کار بدی کند یا حرف بدی بگوید این احساس درون دیگران هم است، موفقیت یک راهنما در لژیون این است که تمام این حسها را میشناسد، من به عنوان یک راهنما موقعی که به عنوان تازه وارد به کنگره آمدم سراسر ضد ارزش بودم، هر ساختار منفی را در درون خودم داشتم که آمدم کنگره و شروع کردم به درمان شدن، اعتیاد خود را درمان کردم و شروع کردم به آموزش جهان بینی تا بتوانم یکی یکی مشکلاتم را برطرف کنم و در مسیر این موضوع در حرکت هستم، تمام توجه من این است که این ساختارهای بد تبدیل به ساختارهای خوب شود، اگر شخص دروغگویی بودم سعی کنم ذره ذره این موضوع را تغییر بدهم و راستگو شوم، یا اگر نفرت داشتم سعی کنم عشق را یاد بگیرم تا آن نفرت از بین برود، آقای امین دژاکام میگویند که هیچ تغییر ناگهانی پایداری ندارد و انسان باید ذره ذره تغییر کند، راهنما کنگره ۶۰ ناخالصی رهجویش را میشناسد چون خود در گذشته این ناخالصی را داشته است، برای همین است که میگویند اعتیاد تنها بیماری است که هیچ دکتری نمیتواند برای درمان به آن کمک کند، من مسافر وقتی وارد کنگره میشوم و راهنما انتخاب میکنم او میتواند به طور منظم و مرتب به من کمک کند، من زمان مصرف وقتی پیش دکتر میرفتم و میگفتم میخواهم ترک کنم او میگفت باشد از فردا مصرف نکن و یک سری دارو تجویز میکرد اما این موضوع یک هفته بیشتر دوام نداشت و دوباره شروع به مصرف میکردم، هیچ وقت نمیتوانست به من کمک کند چون آن لذت و ذلت مصرف مواد مخدر را نمیدانست، شاید از به هم ریختگی یک مصرف کننده اطلاعی نداشت و تا به حال خماری پس نداده است، اما در کنگره ۶۰ یک راهنما مینشیند و تمام تلاش خود را میکند تا ناخالصیهای من را بگیرد و شروع به آموزش دادن میکند، پس همه این مسائل به نداشتن دانایی برمیگردد، شاید یک سری احساس میکنند با حضور در جلسات و نوشتن سی دی همه چیز را به خوبی یاد گرفتهاند و یا افرادی هستند که احساس میکنند کار آنها بیهوده است، این دو گروه خیلی زود نابود میشوند، افرادی هستند که همین الان درگیر این موضوع خیلی بزرگ هستند، من همیشه یاد گرفتم که در مورد کنگره قضاوت نکنم، من آمدم کنگره که درمان شوم و حالم خوب شود، این حال خوب قیمت ندارد شاید یک سفر اولی متوجه نشود اما من به عنوان سفر دومی کاملاً متوجه هستم، پس باید برای درمان شدن تمام خودم را بگذارم و از الگوهای کنگره ۶۰ استفاده کنم از کسی استفاده نکنم که تازه دو ماه وارد کنگره شده و هیچ اطلاعی ندارد، همه ما یک سری تجربیات عجیب و غریب از ترک خود داریم و نباید این را در اختیار دیگران قرار دهیم، شما برای خودتان زحمت بکشید و وارد باتلاق آنها نشوید، من به خاطر اینکه نمیخواستم درس بخوانم کارم به اینجا کشیده است و وقتی وارد کنگره شدم متوجه شدم که چند سال از زندگی عقب افتادهام، خدا را شکر یک بستری وجود دارد که آموزش میدهد تا من زودتر از رهجویم در شعبه باشم، امروز باید یک سری مسائل و قوانین را رعایت کنم تا بتوانم کنار دیگران زندگی کنم، امیدوارم تمام اعضا در این زمینه تلاش خود را بکنند تا کار خود را به بهترین شکل انجام بدهند، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b9_%db%b1%db%b8%db%b2%db%b6%db%b1%db%b0.jpg)
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b9_%db%b1%db%b8%db%b4%db%b8%db%b1%db%b3.jpg)
تایپ: مسافر بهمن
بارگذاری: مسافر نادر
مرزبان کشیک: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
102