English Version
English

مصاحبه با راهنمای محترم آقای علی

مصاحبه با راهنمای محترم آقای علی

با قوت گرفتن از قدرت مطلق الله و تشکر از شما که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید

لطفاً خودتان را به‌رسم کنگره معرفی نمایید.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
آنتی ایکس تزریق هروئین 13 ماه 10 روز سفر کردم به روش DST با داروی OT رشته ورزشی بسکتبال نام راهنما آقای احمد حکیمی در حال حاضر 14 سال و 4 ماه رها هستم. در ادامه یک سال سفر نیکوتین کردم به راهنمایی آقای بهمن حدود 11 سال از نیکوتین آزاد رها هستم.
در چه جایگاه‌هایی خدمت کرده‌اید؟
در کنگره مثل تمام کسانی که می‌مانند و خدمت می‌کنند در مرحله دبیری، نگهبانی، در جلسات باز و بسته، مشاور تازه‌وارد، البته قبلاً به این شکل حال حاضر نبود و قسمت مرزبانی، مدیریت سایت، وبلاگ نویسی، نگهبان ورزش، در رشته بسکتبال و خدمت‌هایی که مرسوم است، در جایگاه راهنمایی در قسمت مواد مخدر و همین‌طور در قسمت راهنمایی در قسمت سیگار
رمز پایداری و ماندگاری شما در کنگره 60 چه بود است؟
تا جایی که توانستم سعی کردم حرمت‌ها را رعایت کنم روابطم را دسته‌بندی کنم مسائل کاری، و مسائل کنگره 60 و خانواده‌ام را هماهنگ باهم پیش بروم و سعی کردم همیشه عمل سالم را انجام دهم.
خدمت در کنگره 60 به زندگی شخصی شما لطمه‌ای وارد نکرده است؟
طبیعتاً کسی که در کنگره 60 خدمت می‌کند اگر نتواند مثلث کار، کنگره 60 و خانواده را به‌نوعی تعادل در آن به وجود آورد قطعاً ادامه دادن برایش مشکل است و خیلی مهم هست که شخص به همان اندازه که به کنگره اهمیت می‌دهد در خانواده و در شغل به همان اندازه جدیت داشته باشد. هماهنگی این سه ضلع با یکدیگر نیازمند آموزش و درک بیشتر مفاهیم کنگره 60 و درک بیشتری از خدمت داشتن است. آیا شخصی که در کنگره 60 خدمت می‌کند واقعاً به چه کسی خدمت می‌کند؟ آیا به کنگره 60 خدمت می‌کند؟ یا به اشخاص دیگر خدمت می‌کند؟ یا خودش؟ اگر نگرش درستی شخص نسبت به خدمت داشته باشد قطعاً این مسائل و مشکلات و مانع‌هایی که جلودار وی هست به‌خوبی مانع‌ها را کنار می‌زند.
برای این‌که یک تازه‌وارد سفر سالم بدون حاشیه را طی کند و به رهایی برسد چه آیتم‌هایی را باید رعایت کند؟
بسیار سؤال خوبی است. یک تازه‌وارد برای این‌که سفر سالم داشته باشد اولین قضیه این است که خواسته داشته باشد برای رهایی مسئولیت سفرش را خود شخص بپذیرد اگر این خواسته اول مسیر برایش اتفاق افتد برای سفرش از تفکر خوبی برخوردار باشد قطعاً حرکت، حرکت روبه‌جلو خواهد بود در ادامه چند پارامتر هست که عمده‌ترین آن خوردن سروقت و به‌اندازه دارو است نکته دیگر بحث آموزش است که اگر این دارو با بالا رفتن سطح جهان‌بینی و با کمک آموزش‌ها منابع آموزشی، سی‌دی‌ها، شرکت در جلسات، مطالعه کردن کتاب‌ها و جزوه‌ها اگر این‌ها نباشد قطعاً سفر، سفر خوبی نخواهد بود. پس نکته مهم این است که شخص دارو را سروقت مصرف کند، در کلاس‌ها سروقت شرکت کند و آموزش پذیر باشد و در یک کلمه رهجو باشد. یعنی مسئولیت سفر خود را به عهده بگیرد و درنهایت نکته خیلی مهم که می‌تواند شخص را به مقصد برساند و پرونده مواد مخدر را برای همیشه ببندد رعایت قوانین و حفظ حرمت‌ها است. انشالله همه ما بتوانیم در این قسمت عمل سالم را انجام دهیم.
برای آینده کنگره 60 ازنظر علمی چه جایگاهی را متصور هستید؟
یک‌ضرب المثل هست که می‌گوید مشت نمونه خروار است این‌که در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد نمونه‌هایش در حال حاضر در حال اتفاق افتادن هست موفقیت‌هایی که در کنگره 60 در قسمت درمان اعتیاد، درمان اضافه‌وزن و درمان سیگار و درمان خیلی از بیماری‌هایی که بشر تاکنون نتوانسته درمانی پیدا کند. قطعاً این‌ها مقدمه‌ای هست برای این‌که بگوییم کنگره 60 افق خیلی روشنی پیش رویش است و رشد علم کنگره 60 و انتقال آن از مرزهای ایران و کشور خودمان غیرقابل جلوگیری هست و این در چند سال آینده به‌زودی اتفاق خواهد افتاد و ما باید خیلی خوشحال باشیم خداوند را خیلی شاکر باشیم. در عصری هستیم که به‌عنوان یکی از اعضای کنگره 60 شاهد موفقیت‌ها هستیم و حال آموزش دیدن این تفکر هستیم.
جمله یا عبارتی از آقای مهندس دژاکام بوده است که روی شما خیلی تأثیر گذاشته باشد یا به‌قول‌معروف ملکه ذهن شما شده باشد؟
من اگر بخواهم با یک خاطره این را بگویم که خیلی تأثیرگذار بود برای من، من یک روزی حال خیلی بدی داشتم به رهایی رسیده بودم شاید 3،4 ماه بعد از رهاییم بود و به خاطر این‌که در یکسری مسائل ازلحاظ فکری و درونی گیر افتاده بودم و حال خوبی نداشتم در آن روز تصمیم گرفتم که بروم خدمت آقای مهندس و در جلسه‌های چهارشنبه‌ها که آن زمان بعدازظهرها تشکیل می‌شد در ساختمان آکادمی حاضر شدم. اصلاً آن زمان حال خوبی نداشتم وجودم پر از آشفتگی بود و شاید یکی از گزینه‌هایم برای رفع این حال بد مصرف مواد بود و در ذهنم مصرف مواد مخدر دائماً تکرار می‌شد؛ و همین‌که رفتم و رسیدم به ساختمان آکادمی، هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود در حیات ساختمان آکادمی صدای آقای مهندس که در سالن صحبت می‌کردند پخش می‌شد و من یکجایی از حرف‌های آقای مهندس رسیدم که دقیقاً این جمله را می‌گفتند: کسی که عمل ضد ارزش انجام می‌دهد تشبیه کردند به انسانی که بر روی شاخه درخت نشسته است و در حال بریدن آن شاخه درخت است و این برای من خیلی تأثیرگذار بود و آن روز جوابم را گرفتم و حال خیلی خوبی پیدا کردم و با همین یک جمله خوب و خوش به خانه برگشتم
طرح سؤال و ارسال به سایت: مسافر رضا لژیون پنجم
مصاحبه و تایپ گزارش: مسافر امید لژیون یکم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .