نهمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: "حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه مالی، کاری و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" با استادی: راهنما مسافر میثم، نگهبانی: راهنما مسافر حسین و دبیری: مسافر سعید در روز پنجشنبه مورخه 07/04/1403 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
![](https://pictures60.s3.ir-thr-at1.arvanstorage.ir/1403%2F%D8%AA%DB%8C%D8%B1%2F1403-04-07%2F02.jpg?versionId=)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شکر میکنم برای اینکه زنده هستم، زندگی میکنم و در این مکان حضور دارم تا آموزش بگیرم. در ابتدای صحبتم تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و استاد عزیزم آقا سینا که در رسیدن به این جایگاه و این نقطه، کمک بسیار زیادی به من کردند.
در مورد دستور جلسه حرمت کنگره و ارتباط کاری و خانوادگی در بیرون از کنگره است. ما در ابتدا باید معنی کلمه 'حرمت' را بدانیم و اینکه 'حرمت' چیست؟
حرمت از حریم و مرز میآید و به نظر من تمامی بایدها و نبایدهای هر مجموعه، هر کشوری و هر خانوادهای را قانون یا حرمت میگویند. شاید نقض قانون کمی راحتتر باشد ولی نقض حرمت به خاطر کلمه حرمت و احترامی که دارد یک مقدار سخت میباشد. تمامی واژهها، کلمات و قوانین کنگره، همراه با حکمت و هدفمند هستند.
در ابتدای متن حرمت کنگره ۶۰ خوانده میشود که کنگره مکان مقدس و امنی میباشد و در این مکان مقدس باید حرمتها حفظ شود. وقتی که یک تازهوارد به کنگره میآید با قوانین و حرمت کنگره ۶۰ آشنا نیست و بایدها و نبایدهای این مجموعه را نمیداند و به همین دلیل است که تا سه جلسه اجازه مشارکت به او داده نمیشود.
نقش راهنما با حرمت کنگره ۶۰ رابطه مستقیم دارد. وقتی که شخصی وارد لژیون میشود تمامی حرمتهای کنگره ۶۰ و قوانین آن را در لژیون و از استاد خود فرا میگیرد و اولین ضدارزشی که در حرمت نام برده شده، دروغ گفتن است. مثلا من نمیتوانم به راهنمای خودم که میخواهد به من کمک کند تا به درمان برسم دروغ بگویم. ما در لژیون، هیچ موقع علیه کسی سخن نمیگوییم چون هم لژیونیها مثل برادر برای ما هستند. ما با آموزشی که از راهنمای خود میگیریم میفهمیم که باید دوربینمان روی خودمان باشد و به رفتار و کارهای خودمان توجه کنیم نه دیگران. ما در لژیون از استاد اجازه میگیریم و بعد سخن میگوییم و حرف یکدیگر را قطع نمیکنیم و همه این مسائل، مرحله به مرحله به من آموزش داده میشود و هر روز جایگاه جدیدی در مورد آگاهی برای من ایجاد میشود.
در کنگره هیچ چیزی روز اول از من خواسته نمیشود اول به من آموزش داده میشود و بعد از من خواسته میشود و این نقش مهم راهنما را میرساند که تمام آموزشها و بایدها و نبایدهای مسیر درمان برای من توسط راهنما و در لژیون شکل میگیرد و این من هستم که باید از تمام این لحظات استفاده کنم و فرصت را غنیمت بشمارم تا بهترین آموزشها را بگیرم و به درمان برسم. حرمت و قوانینی که در کنگره به من یاد داده میشود در زندگی شخصی من خیلی مهم است و الان که نگاه میکنم تفاوت بایدها و نبایدهایی که الان میدانم و بایدها و نبایدهایی که قبلاً میدانستم را به خوبی احساس می کنم.
یک مورد دیگر در مورد تلفن دادن و تلفن گرفتن بیرون از کنگره است یعنی اینکه وقتی وارد کنگره میشویم نباید با کسی ارتباط داشته باشیم و ارتباطها باید به صورت هدفمند باشند و مثل زمانی که مصرف کننده بودم با هر کسی ارتباط نگیرم و قبل از برقراری ارتباط حتماً روی آن فکر کنم و چه بسا مصرف کننده شدن خیلی از ما به خاطر همین ارتباط گرفتن با دوستان نامناسب بوده است. در کنگره ارتباط من با راهنمای خودم برای درمان و آموزش من است و این یعنی ارتباط هدفمند و ارتباط مثبت و مفید.
به نظر من در بیرون از کنگره ارتباط کاری و خانوادگی با هم لژیونی و با افراد کنگره مربوط به توقعات می شود. یعنی وقتی افراد بیرون از کنگره ارتباط کاری یا خانوادگی میگیرند، توقع در آنها ایجاد می شود و این توقعات میتوانند باعث خراب شدن سفر خودم و یا خراب شدن سفر طرف مقابلم شود. اگر من در حال درمان باشم و یک روز حالم خوب نباشد با فردی که در کنگره هست ارتباط بگیرم باعث می شود حال آن شخص نیز خراب شود یا ممکن است حرفی بزنم که در سفر او خلل ایجاد شود. در بعضی مواقع، این توقعات میتوانند شروعی باشند برای پا گذاشتن در مسیر ضد ارزشها و بعد از آن انتظارهای بی جا به وجود میآید.
در آخر میخواهم از همه شما تشکر کنم که با سکوت زیبای خود به صحبت های من گوش کردید و کمک کردید تا انرژی بگیرم و حال خوبی داشته باشم.
![](https://pictures60.s3.ir-thr-at1.arvanstorage.ir/1403%2F%D8%AA%DB%8C%D8%B1%2F1403-04-07%2F03.jpg?versionId=)
عکس: مسافر منصور
تایپ: راهنما مسافر میثم
ویرایش و بارگزاری: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
63