هفتمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای مجازی کنگره۶۰ ویژه همسفران شعبه اسلامشهر با دستورجلسه «قضاوت و جهالت» با استادی همسفر اعظم برگزار شد.
سخنان استاد؛
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن
خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن
خداوند را هزاران بار شاکر هستم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش ببینم. دستورجلسه این هفته "قضاوت و جهالت" میباشد. چه خوب است که انسان همیشه بتواند جایگاه خودش را در زندگی درک کند، فرقی ندارد در چه سمتی باشد. وقتی من بدانم که در جایگاه خودم باید از حد خودم نگذرم و به دیگران بیحرمتی نکنم آن موقع میتوانم خودم را درک کنم. حال شاید بگوییم این درک جایگاه چه ارتباطی به این دستورجلسه دارد؟ شاید بتوانم ربطش را در این ببینم که اگر من بدانم جایگاه قضاوت در من کجا است، بتوانم درست از آن استفاده نمایم. همانطور که میدانیم انسان برای اینکه بتواند در مورد چیزی یا کسی یا موقعیت اظهارنظر کند یا همان قضاوت را انجام دهد باید دارای آگاهی، علم و یا شرایطی باشد. یک قاضی برای قضاوت سالها علم و دانش میآموزد تا در امر قضاوت به علم و آگاهی برسد و در مورد چیزی که باید در آن قضاوت کند، تحقیقات انجام میدهد و باز هم شاید نتواند صددرصد قضاوت درست انجام دهد؛ ولی میشود که یک انسان ندانسته و از روی ظاهر و یا چیزی که فقط در حد دیدن است کسی را مورد قضاوت قرار میدهد و خیلی بااعتماد به حرف خود، نظر بیان میکند که درست در همین نقطه بر روی صندلی جهالت که بهنظر من درست کنار صندلی قضاوت میباشد، مینشیند.
انسان میتواند با یک اشتباه سقوط و یا یک انتخاب صعود کند که جهالت همان سقوط منزلت انسان و صعود همان انتخاب صراط مستقیم میباشد. وقتی خداوند بر انسان قدرت اختیار داد و به دنبال آن حق انتخاب داد، همان موقع حق قضاوت را هم داد؛ ولی قضاوت در چه موضوع و یا چه کس و یا چه چیز؟ خداوند حق قضاوت را در مورد خودمان به ما داد تا ما خود را قضاوت کنیم. وقتی خداوند انسان را بر سر دو راهی خیر و شر قرارداد آنموقع حق قضاوت را داد تا خودم را در این دو راهی قضاوت کنم تا بدانم کدام راه مستقیم (نور) و یا کدام راه کج (تاریکی) است. من میتوانم امروزم را با خود دیروزم، کار خوبم را با کار بدم، موقعیت الانم را با موقعیت قبلم قضاوت کنم. من اگر این را بدانم میتوانم قاضی خوبی باشم در حق خودم نه دیگران. وقتی از روی ناآگاهی، خودخواهی، جهالت، خود بزرگبینی و خیلی از چیزهایی که در آن مورد آگاهی ندارم، ولی با اعتمادبهنفس کاذب خود وارد امر قضاوت و نظردهی میشوم، آنوقت یک انسان به تمام معنا جاهل میشوم.
جهالت نیازی به علم، دانش، آگاهی، تحقیق و یا خیلی چیزهای دیگر ندارد. جهالت فقط با یک چیز کامل میشود و آن فقط در تاریکیبودن است و نیاز به شرایطی ندارد. من باید بدانم که جایگاه قضاوت بسی بزرگ و سخت میباشد که اول از آن برای قادر مطلق و بعد برای افراد خاص میباشد که در این امر صاحب علم هستند و نباید در مورد دیگران قضاوت کنم، تنها کسی هم که مورد قضاوت من است خودم هستم که بتوانم راه درستم را انتخاب کنم و با قضاوتهای بیجا چه دلها که نشکنم و چه بدبختیهایی را که به بار نیاورم و امروز از خدای خودم سپاسگزار هستم که در کنگره۶۰ با دستورجلسههای هفتگی میتوانم به آگاهی برسم، بدانم که با بیحرمتی به خود و یا به دیگران ضربه نزنم. از جناب آقای مهندس سپاسگزارم که با علم و دانش خود و انتقال آنها با راهنمایان عزیز، من را به راه مستقیم هدایت میکنند و در آخر از راهنمای خودم خانم فاطمه عزیز تشکر میکنم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند.
نویسنده: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فاطمه لژیون (هفتم)
ویرایش: راهنمای تازهواردین همسفر مریم
عکاس خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا لژیون (سوم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر خدیجه
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
155