English Version
English

دژ قدرتمند

دژ قدرتمند

جلسه دهم از دوره چهلم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین با استادی راهنما مسافر حمید، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه " حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع است؟ " پنجشنبه 7 تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
قبل از صحبت‌هایم از مرزبانان عزیز تشکر می‌کنم و همچنین به مرزبانانی که در انتخابات رأی آوردند تبریک می‌گویم و یک خدا قوت هم به ایجنت قسمت همسفران می‌گویم و عرض تبریک به ایجنت جدید دارم و امیدوارم که همه ما بهره لازم را از قسمت از جایگاه خدمتی ببریم. آقای مهندس برای اینکه ساختار کنگره روزبه‌روز قوی‌تر شود یک سری قواعد، قوانین و حرمت‌ها را برای آن در نظر گرفته‌اند تا کنگره در چهارچوب آن به راه خود ادامه دهد. همانگونه که می‌دانیم به علت اهمیتی که این حرمت‌ها دارند، نگهبان جلسه دو بار آن را در جلسات می‌خوانند. به عقیده من این حرمت‌ها مانند یک دژ قدرتمند در برابر سختی‌ها و مشکلات که در طول سفر با آن‌ها مواجه هستیم و در ابعاد بزرگ‌تر که کنگره باشد، عمل می‌کند. امنیت و تقدیسی که در حرمت کنگره 60 به آن اشاره‌شده است همانا همان جایگاه مقدسی است که در آن‌یک نفس در امنیت، از تاریکی‌ها نجات پیدا می‌کند. هنگامی‌که من وارد کنگره شدم و قبول کردم که در این جایگاه باشم باید این حرمت‌ها را حفظ کنم. اگر به صحبت‌های آقای مهندس در روز چهارشنبه دقت کرده باشید، ایشان نکته به نکته حرمت‌های کنگره 60 را مرور کردند و همچنین در این مورد سی دی موجود است که می‌توانید استفاده کنید.

قسمت دوم دستور جلسه؛ جشن آزادمردی راهنمای تازه واردین مسافر هادی:
کنگره یک هنرکده است که هنر درست زندگی کردن را به ما آموزش می‌دهد. تمامی انسان‌ها در درونشان تمایل به الماس شدن رادارند؛ بستر استخراج سنگ گران‌بها در کنگره وجود دارد. هادی هم یکی از افرادی بود که به این مورد دست پیدا کرد. هادی هنگامی‌که وارد لژیون شد، دارای خواسته قوی بود و سفر بسیار خوبی داشت و در سفر دوم از خدمتگزاران بود و جایگاه‌های مختلف خدمتی را تجربه کرد و در حال حاضر هم با شال تازه واردین در حال خدمت کردن است و همچنین در قسمت مالی در تهران نیز مشغول خدمت کردن است. بهترین صحبتی که در مورد هادی می‌توانم بگویم همان محبتی است که ایشان در مورد تمام موجودات دارد و همچنین می‌توان گفت که هادی جز افرادی است که من به بودنش در لژیون افتخار می‌کنم. در پایان صحبت‌هایم این روز را به ایشان، ایجنت محترم، مرزبانان، آقا کوروش عزیز، خودم و تمامی خدمتگزاران کنگره 60 تبریک می‌گویم.

آرزوی مسافر:
آرزو می‌کنم تمام کسانی که خواسته رهایی دارند، راهشان را پیدا کنند و به درمان برسند.

سخنان راهنمای تازه واردین مسافر هادی:
خیلی خوشحال هستم که در کنگره هستم و به قول حمید آقا خوشحالم که امروز در هوای کنگره نفس می‌کشم. امروز می‌خواهم از تجربیاتی که در کنگره داشتم و چیزهایی که کنگره به من داده صحبت کنم؛ من در دوران قبل از ورود به کنگره و به‌واسطه مصرف مواد، حال خرابی داشتم به‌طوری‌که خانواده‌ام دیگر من را به‌عنوان یکی از اعضای آن قبول نداشتند؛ ولی مادرم در آن حال همیشه دلگرمی من بود و برایم دعا می‌کرد. به‌واسطه حضور در کنگره مواردی در زندگی من به وجود آمد که افرادی که تا قبل از آن به من اعتماد نداشتند، با اعتماد کامل با من معامله می‌کنند؛ نگاه مردم به من تغییر کرد و کنگره شخصیت را به من برگرداند. قبل از ورود به کنگره من خدا را نداشتم و به قول آقا رضا ترابخانی، چه خوب است که ما در نزد خداوند باادب باشیم. همه آنچه کنگره به من داد را من به‌صورت دست خداوند بر روی دوش خودم حس کردم. من همیشه شاکر راهنمای عزیزم، آقا حمید هستم و مدیون ایشان هستم. در پایان صحبت‌های از تمام اعضای شعبه کاسپین تشکر می‌کنم.

مرزبان کشیک: مسافر داود
تایپ: مسافر سعید
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیه شده در نمایندگی کاسپین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .