دستور جلسات و آموزشهای کنگره۶۰ همواره راهی است به سوی شناخت خویش؛ لذا هرچه بیشتر در این مسیر قدم برداریم، آموزشهای بسیاری دستگیرمان میشود و به خودشناسی میرسیم. یکی از مهمترین مسائلی که در آموزشهای جهانبینی مطرح میشود، مبحث قضاوت است که بلافاصله بعد از آن واژه جهالت میآید؛ در واقع میتوان گفت قضاوت و جهالت به صورت زنجیرهای عمل میکنند. اگر خوب به این مفاهیم دقت کنیم، میبینیم که قضاوت با جهالت همسنگ و برابر است؛ چراکه ما در جایگاه قضاوت کردن دیگران نیستیم اما به عنوان یک قاضی به خود اجازه میدهیم که انسانها را از دیدگاه خودمان مورد بررسی قرار دهیم، قضاوتشان کنیم و سپس برای آنها حکم صادر نماییم. تمامی اینها نشاندهنده جهالت یک انسان است؛ زیرا انسان دانا و خردمند هرگز وارد این بازی نمیشود که با قضاوت انسانهای دیگر آرامش و تعادل وجود خود را برهم بزند. قضاوت انسانها فقط به کلام یا آشکار بودن آن نیست و زمانی که شخص سعی میکند آگاهانه یا ناآگاهانه دیگران را مورد قضاوت قرار دهد، تخریب را در درون خود یا همان صور پنهان آغاز میکند. قضاوت به این صورت عمل میکند که ابتدا فرد قضاوتکننده صفتی در ذهن خود برای شخص دیگر تعیین مینماید و سپس در مرحله بعد میخواهد در مورد آن با دیگران صحبت کند پس شروع به غیبت و قضاوت در رابطه با موضوعی که به او ارتباطی ندارد میکند؛ چه بسا نظر مسموم خود را به عدهای دیگر انتقال میدهد و حس دیگران را هم خراب میکند. به همین ترتیب است که ذرهذره آرامش را از وجود خود گرفته و رو به زوال میرود.
آقای مهندس میفرمایند: هر انسان به منزله یک کتاب است که شما فقط یک صفحه از آن را میبینید؛ بنابراین چگونه میشود یک کتاب هزار صفحهای را با خواندن یک صفحه از آن تحلیل نمود؟! پس با این وجود چطور به خودمان اجازه میدهیم که انسانها را از روی یک رفتار، صحبت یا ظاهر آنها بررسی یا قضاوت کنیم و برایشان حکم صادر نماییم؟! آن هم در صورتی که بسیاری از قضاوتها نابجا و نادرست است و حس و حال بدی را برای خودمان به دنبال دارد. قضاوت فقط زمانی صحیح است که من خودم را قضاوت کنم و آنچه آموختهام را کاربردی و بر روی خود اجرا نمایم. به بیانی دیگر میتوان گفت که ابتدا تاریکیهای وجود خود را ببینم و پالایش را شروع کنم؛ زیرا من بیشتر از هر شخصی به ویژگیهای خود آگاه هستم. نکته دیگری که وجود دارد این است که قضاوت دیگران و تجسس در زندگی آنها به من اجازه باز کردن گرههای درونیام را نمیدهد و به همین دلیل روزبهروز بیشتر در عمق تاریکیها فرو خواهم رفت که این همان خواسته نیروهای منفی و نفس اماره است تا انسان تاریکیهای خود را نبیند و طبیعتاً اقدامی برای تغییر ننماید.
در نهایت اگر میخواهم هیچگاه مورد قضاوت قرار نگیرم بایستی این باور را داشته باشم که اگر دیگران را قضاوت کردم، خودم نیز مورد قضاوت قرار میگیرم پس دیگر این عمل ضدارزشی را انجام نخواهم داد و روی نیروهای درونی خود متمرکز خواهم شد تا از تاریکیهای وجودم به سوی روشنایی سوق داده شوم؛ همچنین از ضدارزشها کنارهگیری کنم تا به جهالت و ویرانی کشیده نشوم.
نویسنده: راهنمای لژیون هفتم همسفر امیره
ویراستار: همسفر حمیده لژیون راهنما همسفر صفورا (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال مطلب: همسفر مریم خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
368