قبل از ورودم به کنگره میدانستم قضاوتکردن عمل پسندیده و زیبایی نیست، میدانستم قضاوتنکردن و غیبتنکردن از فرامین الهی است. هزاران نکته دیگر که در مورد ناپسند بودن غیبتکردن و قضاوتکردن بود را شنیده بودم اما هرگز به دانایی کامل نرسیده بودم.
من در کنگره آموختم شخصی که دیگری را قضاوت میکند (چه در حضور افراد دیگر و چه در ذهن خود) وارد چه چرخه مخربی خواهد شد. من وقتی شخصی را مورد قضاوت قرار میدهم، حس و انرژی خود و آن فرد را تخریب کرده و در عوض حس منفی را بینمان جاری خواهم کرد، در واقع یک جنگ نامرئی را شروع میکنم.
من وقتی فرد یا افرادی را قضاوت کردم، نگرش و نوع ارتباطم با آن افراد تغییر میکند. وقتی با نگرش منفی و افکاری آلوده با فردی صحبت میکنم و به صحبتهای او گوش میکنم هم برداشتهای منفی نسبت به صحبتهای او خواهم داشت و هم واکنشهای منفی به او نشان خواهم داد؛ پس حس منفی من و رفتار نامناسبم بر او اثر خواهد کرد و او نیز با من وارد یک رابطه مخرب و سمی خواهد شد.
ارتباط من با یکی از اقوام همسرم در اوایل ازدواج بسیار آزاردهنده شده بود و مدام درگیریهای کوچک و بزرگ بین ما رخ میداد. بعد از اینکه وارد کنگره شدم متوجه شدم باید نوع نگاهم را تغییر دهم و سخنان و رفتارهای او را تفسیر، تعبیر و ترجمه نکنم؛ در واقع رفتارها و عملکرد او را برای خودم قضاوت نکنم. وقتی با ذهنیتی که از او دارم، عملکرد و سخنانش را قضاوت میکنم واکنش و پاسخی خواهم داشت که شروع یک دلخوری و درگیری خواهد شد.
دانستم قضاوتکردن فقط این نیست که بنشینم و با افراد دیگر در حال تخمه شکستن شخص سومی را قضاوت کنیم و در مورد او حکم صادر کنیم. من میتوانم بهتنهایی و در ذهنم دیگری را قضاوت کنم، حکم صادر کنم و واکنش نشان دهم. ما برای قضاوتکردن نیازمند مدارک و مستنداتی هستیم که بتوانیم چربونرم و دلچسب دیگری را قضاوت کنیم؛ پس گاهی ناجوانمردانه دست به تجسس در زندگی دیگری میزنیم و گاهی کار به جاهای باریکی خواهد کشید که عواقب برگشتناپذیری خواهد داشت.
متأسفانه من هم از این قاعده مستثنی نبودم و به نحوی در زندگی همسرم تجسس کردم تا متوجه شوم که آیا مواد مصرف میکند یا خیر. یکی نبود بگوید دختر عاقل! برای هر چیزی یک حدی باید قائل شد و این بیپروایی در تجسس، غیرعقلانی و ناجوانمردانه است. نتیجه تجسسهای من این بود که بهقولمعروف مچ همسرم را گرفتم اما غافل از اینکه چقدر به زندگیمان، اعتمادمان، عشقمان و روح و روان خودم آسیبزدهام. من نباید تا این حد به تجسس میپرداختم و وارد تمام جنبههای زندگی او شوم.
![](/EditorFiles/Image/Picsart_24-06-28_23-21-46-036.jpg)
من امروز از کنگره یاد گرفتم باید به حریمها احترام بگذارم و تجسس در زندگی حتی نزدیکترین فرد زندگیام هم کار ضدارزشی است. بسیار مواردی بوده که فردی را قضاوت کردم اما بعد از مدتی متوجه شدم چهقدر اشتباه میکردم و یاد گرفتم از روی گفتار، کردار و اعمال لحظهای انسانها آنها را قضاوت نکنم؛ زیرا من فقط همان یکلحظه را میبینم و نمیدانم در گذشته بر او چه گذشته و در آینده چه چیزهایی را تجربه خواهد کرد.
در محیط کاری و خانوادگی با چند تن از افراد جمع میشدیم و در مورد شخص سومی غیبت و قضاوت میکردیم، برای اینکه داستانمان زیباتر شود و پیازداغش را زیاد کنیم دروغهایی را میگفتیم و یک کلاغ، چهل کلاغ میشد. امروز آموختم قضاوتکردن با خودش دروغ به همراه دارد.
بعد از آنکه در مورد آن فرد باآبوتاب صحبت میکردیم و مجلس قضاوتکردن ما تمام میشد، وقتی با او چشم در چشم میشدم اگر حرفی میزد یا رفتاری از خود نشان میداد مدام دلهره داشتم که شاید چیزی متوجه شده و شخص دیگری به او سخنی گفته باشد؛ لذا در برقراری ارتباط با او سرد میشدم و از او دوری میکردم؛ پس قضاوتکردن سردی و دوری با خود به همراه دارد.
گاهی مجبور شدم به اشخاصی که در جمعشان از فرد دیگر سخنی گفتم و قضاوتش کردم باج یا حقالسکوت بدهم تا آنها را سمت خودم نگه دارم و آنها کلامی از سخنان من نگویند؛ پس قضاوتکردن برایم گران تمام شده و تاوانهای سنگینی برایش پرداخت کردم و خیلی موارد دیگر که در این مطلب نمیگنجد و از گفتنشان قاصر هستم.
قضاوتکردن عواقب بسیار زیاد روحی، روانی، جسمی، ارتباطی و ... به همراه دارد که من از آنها غافل و نسبت به آنها جاهل بودم؛ پس وقتی میگویند قضاوتکردن یک عمل ضد ارزشی است دلایلی دارد که اگر علمش را نداشته باشم ساده از آن خواهم گذشت.
در کنگره متوجه شدم چقدر جهل و نادانی میتواند سخت و سنگین باشد و با دانایی و آگاهی میتوان ساده و با آرامش زندگی کرد. امروز وقتی از قضاوتکردن دوری میکنم با آرامش بیشتر و با روحیه بهتری زندگی میکنم و در ارتباطاتم سنجیدهتر و عاشقانهتر رفتار میکنم. امروز دیگران را بیشتر دوست دارم و میدانم هم من و هم انسانهای دیگر میتوانیم از لحظات با هم بودنمان بدون قضاوتکردن لذت بیشتری ببریم.
نویسنده: راهنما همسفر نازنین، دنور
رابط خبری: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر خندان، عضو لژیون سردار
ویراستاری، تصویرگری و ارسال: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
129