دومین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزش مجازی همسفران نمایندگی باغستان کرج به استادی همسفر دریا رهجوی راهنما همسفر نیره با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز شنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
قضاوت به معنای حکم کردن و جهالت به معنای ندانستن و ناآگاهی است و قرار دادن این دو موضوع کنار هم به این معنا است، که از قضاوتهایی که برمبنای جهالت و ندانستن است باید پرهیز کرد.
قضاوت و جهالت با یکدیگر رابطه مستقیم دارند، منظور از قضاوت کردن در این دستور جلسه قضاوتهایی است که بر اساس شک و تردید شروع میشوند و در آخر هم به پیشداوری و حکم صادرکردن غلط میرسند.
ما انسانها حتی خداوند را قضاوت میکنیم، دیگران را قضاوت میکنیم، گاهی اوقات خودمان را هم قضاوت میکنیم، نمیدانیم که پشت این اتفاقی که افتاده چه چیزی نهفته است و شروع میکنیم به قضاوت خداوند و اطرافیان و در آخر هم خودمان را قضاوت میکنیم. به چه دلیل ما شروع به قضاوت نادرست میکنیم؟ به این دلیل که آگاهی نداریم، چون قضاوت و جهالت باهم رابط مستقیم دارند، اگر جهالت نباشد قضاوت نادرست هم نیست. شخصی که میخواهد قضاوت کند، باید آگاهی و دانایی داشته باشد تا بتواند قضاوت درست انجام دهد.
به نظر من سختترین شغل، قاضی بودن است، یک قاضی باید عادل و درست کار باشد، باید از آگاهی و دانایی زیادی بر خوردار باشد، چون اگر قضاوت نادرست انجام بدهد باعث نابودی یک فرد، یا یک خانواده میشود. ما وقتی خودمان را قضاوت میکنیم، باعث ناامیدیمان میشود، البته از یک طرف هم خوب است چون باعث میشود به نقاط ضعف خودمان پی ببریم. من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، در دنیای ذهنم، اطرافیانم را قضاوت میکردم و جلوجلو حکم صادر میکردم، حتی برای مسافرم که چقدر انسان بیاراده و بیغیرتی است که نمیتواند اعتیادش را ترک کند، کار به این راحتی را نمیتواند انجام دهد، ولی الان با آگاهی که گرفتم و بیماری اعتیاد را شناختم دیگر شخص مصرفکنندهای را قضاوت نمیکنم.
در کنگره با جهانبینی آشنا شدم، این که مثلث جهالت چیست؟ ترس، منیت و ناامیدی. برای اینکه از جهالت، تاریکی، ناامیدی و ترس خارج شویم باید تجربه به دست بیاوریم، آموزش بگیریم، تفکر کنیم تا بتوانیم آموزشهایمان را در زندگی کاربردی کنیم. درگذشته کتابی را خواندم، بهنام ((هفت قانون معنویت و موفقیت)) که میگفت: انسانها در جایگاهی نیستند که انسانهای دیگری را قضاوت کنند حتی اگر آن شخص خلافکار باشد، چون من تا جای آن شخص نباشم نمیدانم دلیل اینکه مسیر زندگیاش رو به تاریکی رفته چه بوده. من تمام تلاشم را در زندگی میکنم که قضاوت نکنم، تا مورد قضاوت قرار نگیرم. هرچه انسان داناتر و آگاهتر باشد کمتر قضاوت میکند و آرامش بیشتری در زندگی دارد و هرچه انسان در جهل و نادانی باشد و دائما درحال قضاوت کردن دیگران باشد آرامش کمتری دارد.
در آخر ترس، منیت و ناامیدی است و همیشه در مقابل مثلث دانایی قرار میگیرد که تفکر، تجربه و آموزش اضلاع آن را تشکیل میدهند و این را هم خوب میدانیم که هدف اصلی نیروهای بازدارنده توقف فرایند دانایی است. سپاس از خدمتگزاران سایت.
رابط خبری و ویراستاری: همسفر بهار رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون اول)
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
112