زمانی که سیدی قضاوت و جهالت را گوش میکردم کلمات زیادی به گوش من آشنا آمد، مثل رفعت، خودخواهی، خودشناسی، برای هر کار و عملی یکسری پیشنیاز احتیاج است و برای قضاوت در همان لحظات اول، کلمه آموزش به ذهنم خطور کرد. من آموزش ندیده بودم و مسافرم را قضاوت میکردم. هیچوقت با کفشهای او راه نرفته بودم تا بتوانم حس و حال او را درک کنم؛ پس میتوانستم او را همانطور که خودم دلم میخواست، ببینم و در نهایت این همان قضاوت بیجا و ناعادلانه بود.
با آموزشدیدن در کنگره ۶۰ متوجه شدم من فقط میتوانم خودم را قضاوت کنم، همانگونه که در بدو تولد این اختیار به من داده شده که میتوانم به راه تاریکی و ظلمت بروم و یا در راه نور و روشنایی حرکت کنم. به گفته جناب مهندس انسان به وجود آمد تا دائم در حال قضاوتکردن باشد و حال این من هستم که باید بدانم هر موقع توانستم خودم را درست و با آگاهی کامل قضاوت کنم آن وقت میتوانم باتوجهبه فرمان عقل دیگران را مورد قضاوت قرار بدهم. جهالت نیازی به پیشنیاز ندارد و فقط میتوانیم ثمره جهالت را بینیم.
کلمه جهالت هم خانواده جهل است و معنای نادانی و ناآگاهی میدهد . زمانی که مسافرم را قضاوت میکردم ناخودآگاه در راه جهالت قدم میگذاشتم. من میخواستم او را به راه روشنایی و روبهجلو هل بدهم، غافل از اینکه نهتنها حرکتی روبهجلو نداشتم؛ بلکه با قضاوتهایی بیجا و جهالت، خودم را به راه تاریکی میکشاندم. هر چقدر من دیگران را قضاوت میکنم بیشتر در منجلاب غرق میشوم و نتیجهاش میشود رویآوردن به خرافات و تعصب بیجا و حتی مشکلات جسمی مانند بیخوابی و یک زندگی کسالتآور.
نکته دیگر که باز هم به نداشتن آموزش برمیگردد منیت است. اصلاً من خودم چه کسی هستم، من چه برتری نسبت به فلان شخص دارم که اجازه دارم او را مورد قضاوت قرار بدهم. در یک برهه زمانی روی خودم کار میکردم که دیگران را قضاوت نکنم؛ اما با کوچکترین مسئلهای سریع وارد حریم شخصی آن شخص میشدم و با دیدگاه خودم شروع به تجسس در زندگی او میکردم.
آنجا بود که متوجه شدم زمانی که این حال به من دست میدهد تمام حسهای خوب درونم خالی میشود و به جایش حس حسودی، بخل، کینه، تنفر تمام وجودم را میگیرد. پس از نظر من حسها نقش مهمی روی قضاوتکردن دیگران میتواند داشته باشد. آموزشهای کنگره به من یاد داد هر کسی جایگاهی دارد و من نمیتوانم خودم را در جایگاهی قرار بدهم که برایش آموزش نگرفتهام و وقتی آموزشی در امور قضاوت و عدالت ندیدهام نمیتوانم در آن جایگاه بنشینم. قضاوت فقط کار خداست.
نویسنده: همسفر نسیم رهجوی راهنما مسفر الناز (لژیون دهم)
رابط خبری: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
نمایندگی همسفران شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
120