اولین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزش مجازی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی صفادشت با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» با استادی همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر حدیث در روز شنبه ۹ تیرماه سال ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که در مسیر کنگره قرار گرفتم. از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا از تاریکیها به روشناییها هدایت بشوم.
دستور جلسه این هفته، قضاوت و جهالت میباشد. زمانی ما قضاوت میکنیم که جاهل باشیم، کسی که دانایی بیشتری دارد، کمتر در زندگی دیگران تجسس و قضاوت میکند. قضاوت کردن کار بسیار دشواری است و کار هر کسی نیست، باید علم آن را داشته باشی. کسی که میخواهد قضاوت کند، باید اطلاعات کامل و جامعی داشته باشد.
از قدیم شنیده بودم که کسی را قضاوت نکنید، اگر کسی را قضاوت کنید، خودتان در همان جایگاه قرار میگیرید. قضاوت ریشه در جهالت دارد. در دنیا هر کاری که انجام بدهی، انعکاسی دارد، هر کاری کنیم به خودمان بر میگردد چه خوبی، چه بدی. عمر ما سریع میگذرد، باید طوری زندگی کنیم که بتوانیم در این دنیا و آخرت پاسخگو باشیم. انسان دقیقا بعد از به دنیا آمدن با آموزشها به آگاهی نسبی میرسد و قضاوت کردنش شروع میشود. برای هر تصمیمی بین دو راهی قرار میگیرد که آیا مثلا خانهی برادرش برود یا نه؟ آیا ادامه تحصیل بدهد یا نه و خیلی کارهای دیگر که در روزمرگیها با آنها سرو کار داریم. در وادی اول راجعبه تفکر میگوید که قبل از انجام کاری تفکر کنیم. تجسس در زندگی دیگران کار درستی نیست. در کنگره ۶۰ یکی از قوانین که در حرمتها میخوانیم، تجسس نکردن در امور شخصی دیگران است.
ما اجازه نداریم از زندگی شخصی کسی بپرسیم که چقدر درآمد دارد؟ مجرد است یا متاهل؟ در ادامه تجسس، قضاوت پیش میآید. به دنباله بند قضاوت، دچار ضد ارزشهایی مثل؛ حسادت، کینه، غیبت و... میشویم. انسان در جایگاهی نیست که قضاوت کند قضاوت مخصوص قدرت مطلق است زیرا خالق تمام موجودات است و بر آنها احاطه دارد. یک قاضی که حکم میدهد با اینکه از دو طرف مقابل اطلاع دارد و اجازه قضاوت کردن را دارد؛ اما ممکن است اشتباه کند، مثلا؛ حکم اعدام کسی را صادر میکند و سالیان بعد متوجه میشود قاتل کسی دیگراست.
ما معمولا چیزی را که میبینیم آن را در ذهن خود مجسم میکنیم و برای طرف مقابل حکم صادر میکنیم. من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم فردی بودم که همیشه در حال قضاوت کردن اطرافیان خود بودم، مخصوصا مسافرم و خانوادههایمان و فکر میکردم کار درستی انجام میدهم؛ چون روی اخلاق آنها شناخت دارم، اصلا تصور نمیکردم که کار اشتباهی است. بارها اتفاق افتاده کسی را در دل خودم نیز قضاوت میکردم و بعد از سالها خودم دچار همان مشکل شدم و فهمیدم که روزی همین مسئله را خودم قضاوت کردم و باز در تاریکی خودم فرو میرفتم و کارم را ادامه میدادم و میگفتم: خواست خداوند است، ربطی به قضاوت من ندارد. حالا میفهمم که تعبیر همان است که هر چه امروز بکاری، فردا برداشت خواهی کرد.
من که در گذشته تمام حواسم دنبال زندگی دیگران بود و تجسس و قضاوت داشتم، امروز در زندگی خودم قضاوت دیگران را نسبت به خودم برداشت میکنم. خدا را شکر وقتی وارد کنگره شدم و آموزش گرفتم متوجه این انعکاس و ضدارزش شدم و حتی خیلی از مشکلاتی که درگیرش بودم که از همین تجسس و قضاوت نشاءت گرفته بود را ذره ذره توانستم از خودم دور کنم و به آرامش برسم؛ زیرا زمانی که دیگران را قضاوت کنی هم خودت ناآرام میشوی و هم آرامش دیگران را بههم میریزی.
اگر به این آگاهی برسیم که انعکاس رفتار و کلمات ما به خودمان بر میگردد دیگر نه تجسس در امور شخصی کسی میکنیم و نه کسی را قضاوت میکنیم. زمانی که ما انرژی خود را صرف ضدارزشها میکنیم حالمان خراب میشود. «به فرموده آقای مهندس: خار را در چشم دیگران میبینیم؛ اما بیل را در چشم خودمان نمیبینیم.» من فقط میتوانم خودم را قضاوت کنم، عیبهای خودم را پیدا کنم و دنبال راه حل برای برطرف کردن آن باشم.
به قول معروف تا کفش کسی را پا نکردی، نمیتوانی راجعبه راه رفتن آن شخص نظر بدهی. من باید دوربین قضاوتم را روی خودم بگیرم، اگر هر انسانی روی رفتار خودش تمرکز کند، دیگر هیچکس در زندگی کسی تجسس نمیکند و این نیاز به دانایی دارد که هر چه دانایی بیشتری داشته باشم در اموری که به من مربوط نیست، کمتر تجسس و قضاوت میکنم. از خداوند میخواهم که لایق این باشم و با آموزش گرفتن از کنگره به درجهای برسم که هیچ کس را قضاوت نکنم.
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر حدیث لژیون (ششم)
عکس: همسفر منیره، مرزبان خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
155