جلسه سوم از دوره پانزدهم کارگاه‌های آموزش عمومی مسافران نمایندگی ملایر با استادی راهنما مسافر امیر حسین ، نگهبانی راهنمایی تازه‌واردین مسافر منصور و دبیری مسافر فرزاد با دستور‌جلسه «حرمت کنگره ۶۰؛ چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» روز پنج شنبه ۷ خراد ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد :
سلام دوستان امیرحسینم یک مسافر:خداوند را شاکرم که امروز فرصتی شد در جمع شما عزیزان در شعبه ملایر باشم،درراس از اقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که اگر بستری برای ما فراهم شده توسط ایشان بوده که باید قدردان باشیم، خوشحالم که در شعبه ملایر هستم چون هرکسی هر کجا چیزی یاد می‌گیرد اموزشی می‌بیند به آنجا عرق و حس محبتی دارد.
در سفرهایی که در کنگره انجام می‌دهیم؛ سفراول، سفر دوم، سفر درونی، سفر اعتیاد یک‌سری سفرهای دیگه هم هست که خیلی وقتها می‌تواند به انسان کمک کند که از یک شعبه به شعبه دیگری می‌رود و می‌تواند کمک کند که این یک لطفی در کنگره شصت است، انسان یک موجودی هست سوای موجودات دیگر آن‌چه فکر ما به آن نیاز دارد تفکرهای تازه است اندیشه‌های نو است که در کنار انسانهای دیگر می‌توانیم یاد بگیریم که همین تفکرهای تازه می‌تواند به بهتر شدن مسیری که قدم می‌گذاریم کمک کند.
دستور جلسه امروز (حرمت کنگره شصت؛ چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع است) و يک قسمت هم تولد یکسال رهایی مرزبان محترم عباس است امیدوارم جشن خوبی درکنار هم داشته باشیم، اگر کنگره شکل گرفته و به راه خودش ادامه می‌دهد برپایه همین حرمت است که ما وقتی وارد سیستمی می‌شویم هدفی را دنبال می‌کنیم.
هرکدام از ما اگر وارد کنگره شدیم هدفی داشتیم که می‌توانم بگویم رهایی بوده است. دستور جلسه امروز کمک می‌کند که ما مبدأ وهدف را هیچ وقت فراموش نکنیم. در کنگره اگر حرمت نباشد آدم‌ها هم محترم نیستند، نمی‌توانند به رهایی برسند، نمی‌توانند خدمت کنند، شما فرض کن در کارخانه‌ای اگر اتفاقی می‌افتد مثلا کار کردن با دستگاهی‌هایی که آسیب می‌زند که دستی یا چشمی آسیب می‌بیند، همین باعث می‌شود یک‌سری نکات ایمنی را رعایت کنند که در کنگره هم به همین حالت هست وقتی حرمت را رعایت می‌کنیم حفظ می‌شویم و می‌توانیم خدمت کنیم به درمان برسیم.
یک‌سری چیزها هم هست که جهانی تأیید می‌کند ضد ارزشی است مثل دروغ، غیبت اما کنگره یک‌سری قوانین خاص خودشم به جز اینها دارد؛ مثلا همین بخش دوم رابطه کاری و مالی در کنگره نباید باشد، بیرون از کنگره این یک کار ارزشی است که تو با همکارت پول قرض بدی یا بگیری، اما در کنگره این موضوع ثابت کرده که این اتفاق بیفتد خیلی چیزها بهم می‌خورد خیلی چیزها انگار سر جای خودش نیست ما نیامدیم در کنگره باهم دوست شویم یا ارتباط کاری داشته باشیم؛ چون گفتم مبدأ خودمان را گم می‌کنیم و این مبدأ و قبله گم کردن یکی از بدترین اتفاق‌ها است که می‌تواند برای انسان بیفتد.
یک جایی هم هست که چرا انسان‌ها خیلی وقتها حرمت را رعایت نمی‌کنند من فکر میکنم چون خودمان را از حرمت بالاتر میبینیم؛ مثلا میگوییم حرمت برای سفر اولی‌ها است من که راهنما هستم یا مرزبان هستم نباید حرمت رعایت کنم درصورتی که در کنگره برعکس این است که هرکسی جایگاه بالاتری دارد بیشتر لازم است که حرمت را رعایت کند. حرمت رعایت کردن هم ماسک زدن نباشد که بگوییم بچه کنگره‌ای هستیم اما خیلی اتفاق‌ها ضدارزشی بیرون از کنگره بیفتد. آقاي مهندس همیشه می‌گویند که ما همیشه فکر می‌کنیم که حقیقت به نفع ماست که اگر ارتباط بیرونی یک نفعی برایمان داشته باشه حرمت را زیر پا میزاریم، مثال یک راهنما که اگر رهجوش مکانیک است ماشین خودش را آنجا ببرد که پول تعمیرات ندهد در حقیقت حرمت را زیر پا گذاشته است و باعث می‌شود منفعت را به حقیقت ترجیح بدهد.
در ادامه جشن تولد یک سال رهایی مرزبان مسافر عباس
در مورد تولد یکسال رهایی عباس عزیز،من این تولد را در راس به جناب مهندس خانواده محترمشون و همچنین اقا عباس و خانواده محترمشون وهمه خدمتگزارهای شعبه همچنین ایجنت محترم تبریک میگم،عباس سفر اول خوبی داشت با اینکه از تویسرکان میومد مسافت زیادی بود،الانم درحال حاضر خدمتگزاره حتی با برادرش یه زمینی اهدا کردن برای کنگره تویسرکان که امیدوارم به زودی شاهد تاسیس این شعبه باشیم،درکل عباس ادمی هست به دنبال ساختن،دراصل ساختن خودش و کمک به انسانهای دیگه که این خیلی ارزشمند است،اینها از دریافت درونی هست که عباس داشته،از اینکه به صحبت هام گوش کردین سپاسگزارم.
اعلام سفر مسافر عباس :
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر آنتی ایکس مصرفی شیره ،تریاک طول سفر ۱۰ ماه داروی درمان OT راهنما آقای امیر حسین رهایی ۱ سال
آرزوی مسافر عباس :
انشالا بتوانم در کنگره خدمتگزار بمانم
صحبتهای مسافر عباس :
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر.
در ابتدا از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردن که من بیایم اینجا و به حال خوب برسم. از آقای امیر حسین تشکر میکنم که برای من خیلی زحمت کشید تا به رهایی رسیدم و از تمامی خدمتگزاران کنگره تشکر میکنم.
من خودم روز اول که به کنگره آمدم خیلی حالم خراب بود که حتی ۲ الی ۳ ماه اول نمی‌توانستم سی‌دی بنویسم و می‌گفتم من سواد ندارم. حتی جواب پیام را نمی‌توانستم بدهم چون اصلا حال و حوصله نداشتم. وقتی به کنگره آمدم این دانایی و سواد رو به من داد که توانستم توی زندگی برنامه ریزی کنم . حتی شغل خودم را از دست داده بودم ؛ چون غرق تاریکی ها شده بودم. من خودم مشکلات خودم را بیشتر می‌کردم.
وقتی به کنگره آمدم بعد از حدود ۸ ماه سفر آقای امیر حسین گفت سی دی هات رو نوشتی ؛ من به دروغ بهش گفتم بله نوشتم ؛ ولی وقتی یکی از سی‌دی های آقای مهندس را گوش کردم که گفت حتی اگر کسی یک کلمه از سی‌دی هایش را به کسی بدهد بنویسد کار ضد ارزشی انجام داده است. حدود ۹ تا از سی دی هام رو دخترم نوشت و من تمام ۹ سی دی را کنار گذاشتم و خودم از دوباره همه را نوشتم؛ چون من خواسته‌ام این بود که بیام اینجا و به رهایی برسم.
یک روز داداشم بهم کنگره را معرفی کرد و وقتی آمدم دیدم که جای خیلی خوبی است و وقتی سی دی هام رو نوشتم حالم خیلی خوب شد . چون من بعد از دوسال که به کنگره آمدم هیچ وقت دیر نیامدم و همیشه یک الی دو ساعت زود آمدم . الان هم که شدم مرزبان همیشه سعی میکنم نهایتا تا ساعت ۲ بیام کنگره ؛ چون به خاطر خواسته‌ای که خودم دارم میام ؛ خواسته ای که امیدوارم با تلاش و کوشش بهش برسم ؛ تا خدمتگزار تمامی دوستان باشم. اگر تلاش نکنیم به خواسته مان نمی‌رسیم . در پایان از تمامی کسانی که به من رای دادن یا رای ندادن که مرزبان شدم تشکر میکنم.
عکاس : مسافر علی اسدی
تایپ : اشکان ابراهیمی
تنظیم و ارسال گزارش : راهنمای تازه واردین بهمن مشفق
- تعداد بازدید از این مطلب :
220