حال خوب به معنای واقعی

سلام دوستان ساناز هستم یک همسفر:
زمانی که من با مسافرم آشنا شدم، تقریبا شش سال از رهایی ایشان گذشته بود و من مثل دیگر همسفران، سختی های اعتیاد همسر را ندیدم و تجربه نکردم اما انتخاب کردن و پذیرفتن شخصی که در گذشته دچار بیماری اعتیاد بوده برای من ریسک بزرگی داشت! زیرا انسانهایی که داخل کنگره هستند با انسانهایی که خارج از کنگره هستند دیدگاه های بسیار متفاوتی در مورد اعتیاد دارند.
در دنیای خارج از کنگره؛ اعتیاد و انسان مصرف کننده و انسانی که سابقه اعتیاد داشته؛ بسیار مورد قضاوت بدی قرار دارند و دید دیگر انسانها نسبت به این افراد بسیار منفی است و برای آنها اعتماد کردن به این افراد بسیار دشوار است.
من هم مستثنی نبودم و برای من هم قابل باور نبود که کسی برای همیشه درمان شده باشد و اعتیادش را برای همیشه کنار گذاشته باشد!
اما یک چیز که برای من خیلی عجیب بود حال خوب مسافرم بود. حال خوب به معنای واقعی یعنی هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی.
با خود می گفتم چرا من که تجربه اعتیاد نداشتم به اندازه مسافرم حالم خوب نیست! چرا وقتی یک مشکل کوچک به وجود می آید من اینقدر به هم می ریزم ولی این آدمی که یک روز مصرف کننده بوده اینقدر خوب برخورد می کند؟! و هزاران چرای دیگر!!
تا اینکه مسافرم من را با کنگره 60 و آموزش های کنگره آشنا کرد و لطف خداوند شامل حال من هم شد تا من هم عضو کوچکی از خانواده ی بزرگ کنگره 60 باشم و امروز به این قضیه افتخار می کنم.
به نظر من انسانهایی که یکبار خطا کردند و زمین خوردند و دوباره بلند شدند، بسیار قابل اعتمادتر از انسانهایی هستند که اصلا خطا نکرده و یا زمین نخورده اند.

نویسنده: همسفر ساناز لژیون یکم
تایپ: همسفر ساناز لژیون یکم
ویراستاری و ارسال: همسفر زهره