English Version
English

این جهان کوه است و فعل ما ندا

این جهان کوه است و فعل ما ندا

«یاد الله در هر جا، یاد خود از قطره به اقیانوس است.»

لژیون یکم، راهنما همسفر معصومه عزیز

------------------------------------

سلام دوستان فریده هستم همسفر محسن
در رابطه با دستور جلسه قضاوت و جهالت؛ چیزی که من از صحبت‌های دلنشین آقای مهندس یاد گرفتم را به اشتراک می‌گذارم و پیشاپیش ممنون هستم بابت وقتی که می‌گذارید و مطالعه می‌فرمایید.
خداوند، انسان را از جنس خاک خلق کرد و تفاوت عمده‌ای برای انسان‌ها نسبت به سایر موجودات قائل شد؛ به انسان قدرت اختیار و انتخاب سرنوشت را داد، کوله‌ای از جنس خودش (نور) به صورت بالقوه در اختیار ما، قرار داد و ما را، راهی این سفر پر فراز نشیب اما شیرین زندگی کرد؛ همچنین انسان را بر سر دو راهی فسق و فجور، قرار داد.
جهالت: در ضدارزش‌ها است و بدی‌ها را می‌زاید! تنها راه خلاصی از آن «نور» است؛ چیزی که خداوند در کوله پشتی ما قرار داد تا در سفر برای مقابله با تاریکی، جهالت و بدی‌ها از آن استفاده کنیم.
امّا قضاوت: خداوند طوری ما را خلق کرد که دائماً در زندگی در حال قضاوت‌های گوناگونی هستیم، مثل الان چه بپوشم؟ چه درست کنم؟ و... چه بهتر من فریده، برای داشتن زندگی با آرامش تلاش کنم؛ از همین قضاوت‌های کوچک شروع و حس خود را مثبت کنم تا بتوانم قضاوت درست را داشته باشم؛ اگر میوه و ثمره آن خوبی‌ها، زیبایی‌ها، عمل سالم و در نهایت آرامش را به همراه داشته باشد؛ قضاوت من درست بوده است.
نوع دیگر قضاوت که فلانی چه کرد؟! بد است؛ ‌چنین حرفی زد!  نیتش چه بود! و... به هیچ عنوان برازنده‌ انسان پاک سرشت، نمی‌باشد؛ چه بسا من فریده ندانسته، در عرصه زندگی و خانواده کوچک خود، قضاوت‌هایی را در مورد همسر و فرزند خود داشته‌ام که نتیجه آن، میوه‌های تلخ و زهرآگین بودند و زندگی را به کام خانواده عزیزم، تلخ کرده بود! اکنون با آموزش‌های بی‌نظیر کنگره، توانسته‌ام تا حدود زیادی بر این قضاوت‌ها غلبه کنم؛ من آموزش گرفتم گنج‌ در خرابه‌ و ویرانه‌ است؛ در انتخاب‌هایی هست که آینده و میوه‌ شیرین، امّا راه سخت و پر فراز و نشیبی دارد؛ تا قبل از این، من تفکر غلطی داشتم و برای هر مشکلی فقط فکر فرار از آن مشکل به سرم می‌زد! آسان‌ترین و راحت‌ترین راه که آینده‌ جالبی برای من به ارمغان نمی‌آورد، را انتخاب می‌کردم! اما اکنون در کنگره، آموزش گرفتم که نباید از ویرانه‌های زندگی‌ فرار کنم، بلکه باید بایستم، ویرانه‌ها را به آبادی تبدیل کنم و گنج که همان آرامش است را، دریافت کنم.
امیدوارم روزی همگی ما بتوانیم، گنج درون و رسالتی که روزی با خداوند عهد بسته‌ایم را بیابیم؛ «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.»
ممنون از خانم معصومه عزیزم، زمان مشارکت را به بنده دادند.

لژیون دوم، راهنما همسفر فاطمه عزیز

-------------------------------

سلام دوستان زهرا هستم همسفر علی اصغر
مساله قضاوت در انسان‌ها به دو صورت انجام می‌پذیرد:
گاهی فردی که در مقام قضاوت قرار می‌گیرد، دانش و آگاهی کافی در مورد قضاوت کردن را کسب کرده است.
گاهی هم به صورت نادرست و معمولاً از روی جهل و نادانی انسان صورت می‌گیرد.
معمولاً انسان‌ها از روی حسادت، نفرت، تکبر و یا تحمل نکردن مشکلات، شخص مقابلشان را مورد قضاوت قرار می‌دهند! انسان اگر بخواهد راجع به هر موضوعی قضاوت کند، باید اطلاعات و آگاهی لازم را داشته باشد.
زمانی‌که می‌خواهید دیگران را قضاوت کنید، بهتر است صحبت‌های هر دو نفر را به خوبی گوش کنید، بعد قضاوت کنید. از قدیم گفته‌اند: کسی که تنها به قاضی می‌رود، راضی بر می‌گردد! امر قضاوت و داوری خیلی سخت است؛ برای قرار گرفتن در جایگاه قضاوت، باید تحصیلات و تجربیات لازم را به دست آورد.
حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است؛ چیزی که انسان با گوش خود می‌شنود، باطل است؛ اگر با چشم خود ببینید حق است»
عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش، وقتی کسی را ندانسته قضاوت کنید و یا راجع به دیگران گمان بد کنید، این نشان دهنده جهل و ناآگاهی انسان است! افکار منفی و بدبینی باعث می‌شود، انسان دائم در رنج و عذاب باشد و از زندگی لذت نبرد؛ برای این‌که ذهن انسان درگیر قضاوت‌های نادرست نشود باید دانایی انسان رشد کند، این امر نیاز به آموزش دارد؛ اگر انسان از کارهای ضدارزشی مثل غیبت، دروغ، حسادت، منیت و ناامیدی دوری کند؛ سعی کند روی نواقص خودش کار کند، هیج وقت دیگران را مورد قضاوت قرار نمی‌دهد، اگر انسان، کسی را خواسته یا ناخواسته مورد قضاوت قرار دهد، حتما روزی در موردش قضاوت خواهد شد.

لژیون سوم، راهنما همسفر هما عزیز

------------------------

سلام دوستان اکرم هستم همسفر امیر
در جهان‌بینی، هنر زندگی کردن را می‌آموزیم؛ این‌که چگونه در آرامش باشیم، وضع مالی خود را خوب کنیم؛ جهان‌بینی، قوانین را به ما می‌آموزد که آن را اجرا کنیم.
بزرگترین منجی، قرآن است؛ در کدامین کتب اخلاقی و یا قانون آمده است که دروغ، غیبت، گمان بد، قضاوت، کم‌فروشی و... نکنی؟! نقطه مقابل قضاوت، جهالت است؛ در مسائلی ‌که مربوط به ما نیست دخالت کردن یعنی انسان جاهلی هستیم، یکی از نکات مهم در جهان‌بینی این‌ است که هر کاری کنیم به ما انعکاس می‌یابد و یا از هر دستی بدهیم از همان پس می‌گیریم.
حضرت مسیح می‌فرماید: «قضاوت نکنید تا درباره شما قضاوت نکنند» اگر این نکته را بیاموزیم به ما خیلی کمک می‌کند تا در آرامش باشیم و از زندگی لذت ببریم.
قضاوت کار بسیار سختی است؛ یک قاضی برای قضاوت از وکیل، گروه تجسس و... استفاده می‌کند، بعد از چند سال حکم اعدام می‌دهد؛ بعد چند سال یک نفر می‌آید و می‌گوید من کشتم! فرد اعدام شده بی‌گناه بوده است! بنابراین ما نمی‌توانیم طبق ذهن خود، تجسس و قضاوت کنیم؛ هزار داوری می‌کنیم که همه اشتباه است، در مورد دیگران قضاوت می‌کنند جاهل هستند؛ ما در مورد مسائل خودمان باید داوری، تفکر و قضاوت کنیم؛ چون در زندگی، ما دائماً بر سر دو راهی قرار داریم و باید انتخاب کنیم؛ ولی درباره دیگران قضاوت کردن نه تنها بهره‌ای ندارد، بلکه وقت و فکرمان را تلف می‌کنیم! قاضی برای قضاوت پول می‌گیرد ما چه؟!
قضاوت‌های ما، معمولاً منفی است؛ مثبت فکر نمی‌کنیم برای همین در رنج و عذابیم، هیچ کس جز کائنات و سیستم خداوندی، نمی‌تواند قضاوت را عادلانه رعایت کند؛ کسی‌که ظلم می‌کند، نمی‌تواند نجات پیدا کند، زمان اصلاً مهم نیست؛ زمان از روز الست شروع شده‌ است این دنیا یا دنیای بعد، حتماً انجام می‌شود، ممکن است این‌جا نباشد؛ ولی در جای دیگر عدالت اجرا می‌شود!

لژیون چهارم، راهنما همسفر شفیعه عزیز

----------------------------

سلام دوستان رقیه هستم همسفر احمد
از قدیم الایام بحث بسیار حساسِ قضاوت بوده و هنوز هم ادامه دارد؛ این‌که یک فرد در منصب قضاوت می‌نشیند، در ابتدا شواهد را جمع آوری کرده، بعد در حضور طرفین رأی مورد نظر را اعلام می‌کند که همه چیز از انصاف و داوری می‌آید؛ گاهی در کمال نادانی و جهالت، یک فرد که نه در منصب داوری است و نه شواهد قابل توجهی دارد! بدون حضور یکی از طرفین، شروع به صادر کردن رأی می‌کند که کاملاً غیر منصفانه است! قضاوت، عدل و داوری فقط مخصوص «خداوند متعال» است و هر کسی که علم آن را آموخته باشد؛ در این جایگاه قرار دارد، من هم می‌توانم با آموزش گرفتن از مطالب کنگره یاد بگیرم؛ طبق حرمت، کسی را قضاوت و سرزنش نکنم؛ وقتی با این طرز تفکر پیش بروم که خودم هم دارای عیوبی هستم، دوربین را به سمت خودم بگیرم، به رفع نقایص خودم می‌پردازم؛ در این صورت به صلح و آرامش می‌رسم‌.
قطعاً قضاوت دیگران از نادانی و جهل، سرچشمه می‌گیرد که در ادامه تشویش روح و روان را به دنبال دارد، وقتی از این ضدارزش فاصله بگیرم؛ به عمق وادی چهاردهم می‌رسم که همگان را دوست بدارم؛ آن‌ها را با خصوصیات و ویژگی‌هایشان بپذیرم و در صددِ رفع نقایص خودم باشم؛ قبل و بعد از ورودم به کنگره‌‌ باید با هم متفاوت باشد، از ضد ارزش‌های گذشته، فاصله بگیرم و قدم در جاده‌ ارزش‌ها بگذارم که در نهایت آرامش را برای من به ارمغان خواهد آورد.

لژیون پنجم، راهنما همسفر نرگس عزیز

----------------------------

سلام دوستان زهرا هستم همسفر ایمان
ابتدا خوشحالم که در آکادمی پیشرفته‌ای همچون کنگره ۶۰، مشغول به تحصیل هستم؛ آموزش‌های کنگره۶۰، به من و مسافرم را در هیچ مکتب، مدرسه و دانشگاهی ندیده‌ایم. امیدوارم روزی خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم و من هم دنباله‌رو راه استاد عزیزم خانم نرگس و آقای مهندس بزرگوار باشم.
وقتی وارد کنگره شدم، فکر می‌کردم هیچ مشکلی ندارم! برایم جالب بود ابتدای هر سی‌دی، مهندس از جهالت به عنوان بزرگترین دشمن خودمان گفته است؛ سپس از شر این شیطان نیرومند به خدا پناه می‌برد؛ این‌جا برای من اهمیت دانایی و دانایی موثر نمایان شد؛ با آموزش‌هایی که از گوش دادن به سی‌دی‌ها، فهمیدم منشأ تمام رنج و تمام بیماری‌های بشر، نادانی و جهل خود ما است.
به جایی رسیدم که فهمیدم، سراپای وجودم را خشم، ترس، قضاوت‌ها و دخالت‌های بی‌جا فراگرفته بود؛ وقتی توانستم این بندهای نیروهای اهریمن را با آموزش دیدن و عمل کردن پاره کنم، کم‌ کم و ذره‌ ذره مشکلات رو به آسانی گذاشت.
گاهی وقت‌ها فکر می‌کنم اگر می‌خواستیم در همان جهالت باقی بمانیم، معلوم نبود الان چه بلایی سر ما آمده بود؟! خدا می‌داند؟! من وقتی می‌بینم در اوج مشکلات آرامش خودم را حفظ می‌کنم و کسی نمی‌تواند من را به راحتی بهم بریزد، لذت می‌برم؛ این‌ها دستاوردهای بزرگی هستند که من مدیون کنگره هستم.
گاهی از روی ظاهر قضاوت می‌کنیم؛ گاهی هم مورد قضاوت واقع می‌شویم؛ هر دوی این‌ها در اثر جهل، نادانی و‌ علم نداشتن ما است! از استادم آموختم گاهی بگویم به من مربوط نمی‌شود؛ در کاری که به من مربوط نمی‌شود دخالت نکنم تا برای خودم و اطرافیانم مشکل ایجاد نکنم! اگر قضاوت کنیم باید مطمئن باشیم، یک جایی مورد قضاوت واقع می‌شویم! این قضاوت اسلحه نیروهای منفی و شیطانی برای به آشوب کشیدن شهر وجودی و گرفتن فرماندهی از فرمانده بزرگ یعنی عقل می‌باشد؛ در دعای کنگره می‌خوانیم، خدایا ما را به فرمان عقل نزدیک فرما...
برای رسیدن به فرماندهی باید مقدماتی فراهم بشود، یعنی دوری از ضدارزش‌ها و قدم گذاشتن در چهارده وادی تفکر و ارزش‌ها، وقتی عقل فرمانروا شد؛ هر چه اراده کند «شو، می‌شود» و فرد به تعادل روحی و روانی می‌رسد.
گاهی می‌پرسند چرا همسفر به رهایی می‌رود؟ من می‌گویم چون از جهل و نادانی رها شده و در وادی تفکر قدم برداشته است.
ممنون و متشکر از دوستان که به صحبت‌های من گوش دادید.

لژیون ششم، راهنما همسفر مریم عزیز

------------------------------

سلام دوستان لیلی هستم همسفر رضا
در مورد قضاوت باید بگویم قبل از کنگره، بدون فکر کردن هر حرفی از دهانم خارج می‌شد و با این اخلاق خیلی از دوستانم را از دست دادم! ولی بعد از ورود به کنگره فهمیدم، نباید هر حرفی از دهانم خارج شود تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیرم، نکته دیگر این‌که خودم هم قضاوت نکنم؛ چون حالا فهمیده‌ام هر کسی را که قضاوت کنی؛ اگر یک روز از عمرت باقی باشد جای طرف مقابلت قرار می‌گیری.
آقای مهندس می‌فرمایند: باید نظم و انضباط رعایت شود. من حتیٰ برای خدا تصمیم می‌گرفتم، که چرا این گونه آفریدی؟! چرا این کار را کردی؟! آن کار را کردی؟! تمام مشکلات را تقصیر خدا می‌انداختم، بعد از ورود به کنگره تلاشم را کردم و بقیه را به خدا سپردم.

لژیون هفتم، راهنما همسفر معصومه عزیز

‐--------------------------------

سلام فرنوش هستم همسفر احسان
وقتی جهالت وجود داشته باشد ترس، منیت، ناامیدی می‌آید.
انسان موجودی است که از اوّل انگار قاضی بدنیا آمده و همیشه در حال قضاوت کردن است، از صبح که بیدار می‌شويم در حال قضاوت هستیم! آیا این کار را بکنیم یا نه؟ آیا به این مکان برویم یا نه؟ و هزاران قضاوت دیگر.
قضاوت در فطرت ما برنامه‌ریزی شده‌ است‌ اما در مسئله‌ای که به ما مربوط نمی‌شود هم قضاوت می‌کنیم؛ این‌جا است که جهالت رخ می‌دهد! در امور شخصی ديگران که به ما مربوط نمی‌شود، دخالت کردن، جهالت است؛ حرص، بخل، حسد، خرافات، میوه‌های جهالت هستند؛ مصرف کنندگان به علت جهالت به سمت مواد مخدر کشیده می‌شوند با آموزش دیدن و رسیدن به دانایی نه تنها مواد مخدر بلکه از ضدارزشی‌های دیگر دور می‌شوند.
وقتی کسی برای بدست آوردن ثروت دست به دزدی، رشوه، قاچاق زده و در کوتاه مدت به ثروت می‌رسد، نتیجه آن معلوم است! در مقابل شخصی که با زحمت بعد از سال‌ها به ثروت می‌رسد تا خود و فرزندان او از آن بهره ببرند.
یک قاضی پرونده‌ای را مطرح می‌کند ولی ممکن است با بررسی هیئت منصفه و قاضی اشتباه صورت گیرد، بنابراین در اموری که به ما مربوط نیست، نباید قضاوت کنیم! زیرا باعث تخریب می‌شود؛ اگر ما بیل زن هستیم، باغچه‌ خود را بیل بزنیم و دوربین را روی اعمال خود بیاندازیم، چرا که قضاوت کردن بر اساس حس، ظن و گمان، کار درستی نیست!

لژیون هشتم، راهنما همسفر فهیمه عزیز

----------------------------

«به نام قدرت مطلق الله»
سمانه هستم همسفر حسین
قضاوت از جهل می‌آید، در جاهایی که قضاوت به ما ربطی ندارد، قضاوت کنیم، جاهل هستیم! اگر دانایی و جهان‌بینی ما رشد نکرده باشد، هر لحظه و ثانیه دچار قضاوت اشتباه می‌شویم! هر قضاوتی که می‌کنیم یا در واقعیت است یا در جهان ذهن ما، همچنین در تفکرِ خود، اتفاقات و انسان‌ها را دائما ً قضاوت می‌کنیم، حس و حال خودمان، خراب می‌شود؛دچار عذاب وجدان می‌شویم که شاید این گمان بد بود و شاید اشتباه کردم! ما باید فکر کنیم اگر مورد قضاوتِ اشتباه دیگران قرار بگیریم؛ چه قدر ناراحت می‌شویم و دچار عصبانیت می‌شویم.
ما باید با آموزش جهان‌بینی، دانایی خود را بالا ببریم و تنها در مورد اعمال و رفتار خودمان قضاوت کنیم؛ باید به این نکته توجه داشته باشیم «هر چه کنیم به خود کنیم، گر همه نیک و بد کنیم» این جهان قانونی دارد؛ هر کاری که انجام بدهیم، انعکاس آن به خود ما بر می‌گردد.
قضاوت کردن کار سختی است، گروه‌های زیادی جمع می‌شوند و یک پرونده را قضاوت می‌کنند؛ بعد از سال‌ها، اشتباه در می‌آید! ولی من به این معتقد هستم که قضاوت نکردن هم، کار خیلی سختی است؛ یعنی وقتی یک داستانی پیش می‌آید، ما باید یک کار غیرممکن را انجام داده و اصلاً هیچ قضاوتی را انجام ندهیم؛ این کار دشواری است، در کل انجام ندادن کار منفی، خیلی سخت است! یک نوع جنگ درونی است، غیبت کردن، دروغ گفتن، تجسس کردن و قضاوت کردن، وقتی انجام بدهیم اوّل راحت است ولی بعد دچار رنج و عذاب می‌شویم، بازخورد این کارهای منفی فوق‌العاده در زندگی ما اثر منفی می‌گذارد؛  اگر بتوانیم در این جنگِ درونی پیروز شویم، کاری سخت اما لذت بخش، است؛ پاداشی که نصیب ما می‌شود؛ قابل وصف و تفسیر نیست، از پستی‌ها و تاریکی‌ها فاصله می‌گیریم؛ برای همان است که پاداش کارهای خیر، چند برابر می‌شود.
ممنون، به مشارکت من گوش کردید.

لژیون نهم، راهنما همسفر فاطمه عزیز

--------------------------------------

سلام دوستان الهه هستم همسفر مهدی
در باب دستور جلسه‌ «قضاوت و جهالت» می‌خواهم به جهالت اشاره کنم و از آن به قضاوت برسم.
جهالت به صورت آشکار و صفات ناشایسته‌ای مثل بُخل، حسادت، کینه و نفرت را ایجاد می‌کند؛ در پی آن به بیماری و ناراحتی‌هایی می‌رسد، شخصی که قضاوت نابجا در مورد دیگران  می‌کند، از جهالت او هست و قطعاً آرامش خود را از دست می‌دهد، ما اگر تمام شواهد را هم در دست داشته باشیم، نباید قضاوت کنیم!
انسان لحظه به لحظه در حال قضاوت است؛ مثل: آیا به کنگره بروم یا نروم؟ پول را این‌جا خرج کنم یا خرج نکنم؟ قضاوت در فطرت ما می‌باشد، مشکل از جایی شروع می‌شود؛ در موضوعی که به ما ربطی ندارد وارد قضاوت می‌شویم و در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم، اگر گمان بد به کسی بردی، در مورد دیگران تجسس کردی؛ وارد مرحله‌ی سرزنش می‌شوی‌ و شروع به غیبت کرده؛ وارد جهالت می‌شوی، پس در مورد چیزهایی که به ما مربوط نیست؛ دخالت نکنیم افکار و اندیشه‌هایمان را مثبت کنیم، دوربین را به سمت خود بگیریم نه دیگران.
«هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی» در این دنیا اگر غیبت کنیم، قضاوت کنیم، ظلم کنیم، بالعکس به خودمان برمی‌گردد! برای این‌که از زندگی لذت ببریم؛ باید جهان‌بینی را یاد بگیریم، من در کنگره یاد گرفتم قضاوت فقط کار خدا است.
ممنون از جناب مهندس و خانواده‌ محترم ایشان که بستر آموزش را برای ما فراهم کرده‌اند.

لژیون دهم، راهنما همسفر زهرا عزیز

---------------------------------

سلام دوستان نرگس هستم همسفر علی
قضاوت به معنای حکم کردن و جهالت به معنای ندانستن است؛ قضاوت نقطه‌ مقابل جهالت قرار می‌گیرد! جهان‌بینی به ما می‌آموزد  «از هر دست بدهی از همان دست می‌گیری» اگر قضاوت، غیبت یا هر کار خیر و شری در مورد دیگران انجام بدهیم، انعکاس رفتارمان به خودمان بر می‌گردد؛ چون خداوند اذن و فرمانش را صادر می‌کند که کسی دیگر در برابر ما این رفتار را انجام دهد، انسان‌هایی مثل قاضی یا دادستان کارشان قضاوت است؛ ولی انسان وقتی در مورد دیگران قضاوت می‌کند و صحنه‌ای می‌بیند، بلافاصله در ذهنش تصویرسازی کرده و قضاوت اشتباه در مورد طرف مقابلش می‌کند؛ این باعث کینه، نفرت، حسادت و.... می‌شود. من خودم شخصاً این اتفاق را تجربه کرده‌ام، با دیدن زندگی بعضی از افراد بلافاصله در ذهنم تصویرسازی می‌کردم و این باعث می‌شد به زندگی آن شخص حسادت کنم و غبطه بخورم؛ ولی با آموزش‌های کنگره یادگرفتم، قضاوت در مورد دیگران کار اشتباهی است و فقط باعث می شود وقتمان را تلف کنیم، آرامش را از خود بگیریم، این رفتار هیچ منفعتی برایمان ندارد. کسانی که در مورد دیگران قضاوت نا به‌ جا می‌کنند، جاهل هستند. انسان فقط می‌تواند در مورد خودش قضاوت بکند که آیا این کار را درست انجام دادم یا خیر؟ انسان باید در مورد خودش تفکر درست انجام بدهد؛ بعد قضاوت و داوری بکند. فقط یک سیستم است که به معنای واقعی می‌تواند عدالت را کاملا برقرار کند که آن «سیستم الهی» است.
ممنون به مشارکت من توجه کردید.

لژیون یازدهم، راهنما همسفر اکرم عزیز

----------------------------------

سلام دوستان راحله هستم همسفر جلال
قضاوت رابطه مستقیمی با جهالت دارد؛ قضاوت به معنای حکم کردن و جهالت به معنای ندانستن است؛ قضاوت کردن بسیار دشوار است و هر کسی نمی‌تواند قضاوت نماید! کسی می‌تواند قضاوت کند و حکم صادر نماید که علم و دانش آن را دارد، درس قضاوت را خوانده و مراحلی را پشت سر گذاشته باشد؛ هر چه سطح دانایی بالا باشد، قضاوت راجع به دیگران پایین‌تر است؛ انسان جاهل بیشتر در مورد دیگران قضاوت می‌کند و در هر کاری دخالت می‌نماید!
در جهان‌بینی، مثلث جهالت مقابل مثلث دانایی قرار دارد؛ مثلث جهالت از سه ضلع تشکیل شده است: ترس، منیت، ناامیدی.
امکان دارد کسی که در مورد دیگران قضاوت می‌کند؛ از ترس منیت و حتی ناامیدی باشد! گاهی با قضاوت کردن می‌خواهیم از خود فرار کنیم، نباید در مورد کسی قضاوت کنیم؛ زیرا نمی‌دانیم زندگی آن‌ها چگونه است و چه بر آنان می گذرد و در چه شرایطی هستند؟ ما ظاهر امر را می‌بینیم و از باطن بی‌خبریم، بیشتر قضاوت‌ها در ظاهر است؛ زیرا هر چه چشمان ما ببیند، سریع مورد قضاوت قرار می‌دهیم؛ برای لحظه‌ای تفکر نمی‌کنیم که شاید این‌گونه نباشد که ما می‌بینیم!
من در گذشته شاید این اشتباه را می‌کردم ولی الان با آموزش‌های کنگره دیگر آن‌را انجام نمی‌دهم.

لژیون دوازدهم، راهنما همسفر نجمه عزیز

--------------------------------------

سلام دوستان‌ فرشته هستم‌ همسفر علی‌اصغر
قضاوت یعنی این‌که من بیایم کسی را در مورد موضوعی قضاوت و مورد کنکاش قرار بدهم، که این نشان از جهل، نادانی و ناآگاهی من است! چرا که من از اصل موضوع و حقیقت چیزی نمی‌دانم، علاوه بر آن هیچ شناختی از طرف مقابل هم ندارم، وقتی این کار را انجام می‌دهم، اوّل خودم را نشناختم بعد هم دوباره با این کار به خودم ضربه زدم‌؛ چرا که باعث می‌شود حال خودم خراب شود.
من تا قبل از ورود به کنگره خیلی وقت‌ها اطرافیان را قضاوت می‌کردم، این کار باعث می‌شد روز به روز حال خودم خراب‌تر شود و در مسیر درستی قرار نگیرم، حتی مصرف مسافرم از روی جهالت بود که خدا را شکر با ورودمان به کنگره و گرفتن آموزش‌ها از این ضدارزش‌ فاصله گرفتیم.
مثلث جهالت: ترس، منیت و ناامیدی است که این سه مؤلفه، هر یک به تنهایی یک ضدارزش بزرگ است و انسان را از مسیر ارزش‌ها دور می‌کند؛ من به این نتیجه رسیدم چرا وقت خودم را صرف قضاوت و سخن گفتن در مورد دیگران کنم؟ به جای این‌کار همیشه دوربین را به سمت خودم می‌گیرم؛ این‌که‌ کسی می‌خواهد قضاوت کند؛ به آگاهی کامل، بینش کافی، ایمان و ‌... نیازمند است که در اکثر مواقع‌‌، ما هیچ‌کدام از این‌ها را در نظر نمی‌گیریم و در جایگاه قاضی، قضاوت می‌کنیم؛ حتی در مواردی که اصلاً به ما مربوط نیست دخالت می‌کنیم.
امیدوارم به این دانش و آگاهی برسیم که قضاوت را انجام ندهیم و در مسیر صراط مستقیم باشیم.

لژیون چهاردهم، راهنما همسفر زهرا عزیز

--------------------------------------

«به‌نام قدرت مطلق الله»
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر احسان
قبل از این‌که بخواهم سی‌دی را گوش بدهم، کمی درباره قضاوت و جهالت فکر کردم که یعنی چه؟ زمانی که دیگران را قضاوت می‌کنم، باعث می‌شود انرژی من از بین برود؛ انرژی که باید صرف درمان و آموزش خودم بشود؛ قضاوت در مورد انسان‌ها، باعث تخریب و سلب آرامش ما می‌شود، من حق ندارم کسی را قضاوت کنم که چقدر چاق شده‌ای؟ چرا اینطور راه می‌روی؟ در واقع اگر می‌خواهیم دیگران را قضاوت کنیم باید با کفش آن‌ها قدم برداریم.
قضاوت و جهالت با هم رابطه مستقیم دارند:
قضاوت یعنی: حکم کردن
جهالت یعنی: ندانستن
قضاوت کردن بسیار دشوار است؛ هر چه سطح دانایی بالاتر باشد، کمتر دیگران را قضاوت می‌کنیم؛ انسان جاهل بیشتر قضاوت و در کار دیگران دخالت می‌کند.
در جهان‌بینی مثلث جهالت از سه ضلع «ترس، منیت، ناامیدی» تشکیل شده است.
ما همیشه ظاهر طرف را می‌بینیم، امّا از باطن آن بی‌خبریم و بیشترین قضاوت را از روی ظاهر انجام می‌دهیم؛ چون می‌بینیم و سریع حرف می‌زنیم.
در قرآن کریم ۲۴ بار جهل بکار رفته که دارای دو بعد است؛ یکی جهل در برابر علم و دیگری جهل در برابر عقل است؛ یعنی این‌که فرد خود را به جهالت بزند تا از علم خود استفاده نکند، پس کسی را قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم.
ممنون از راهنمای عزیزم که مشارکت این هفته را به من واگذار کردند.

لژیون پانزدهم، راهنما همسفر فاطمه عزیز

--------------------------------------

سلام دوستان شقایق هستم همسفر محمد
قضاوت از حکم کردن می‌آید و جهالت از جهل، نادانی و ندانستن! این دو نقطه مقابل هم هستند؛ یعنی انسان هر چه جاهل‌تر باشد، در مورد چیزهایی که به او ارتباطی ندارد؛ بیشتر تجسس و قضاوت می‌کند و هر چه داناتر باشد، در امور دیگران دخالت نمی‌کند.
اصولاً خداوند، انسان را قاضی خلق کرده؛ امّا نه در مورد دیگران! بلکه انسان باید در مورد اعمال و رفتار خودش به قضاوت بپردارد و خودش را اصلاح کند، متأسفانه ما انسان‌ها قاضی خوبی برای دیگران هستیم؛ حواسمان به همه هست به جز خودمان! همیشه ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودمان مقایسه می‌کنیم که این قضاوت بر اساس جهالت است! ما باید دوربین را روی زندگی خود، بگیریم و قضاوت نکنیم؛ اگر جایی که قضاوت به ما مربوط نیست قضاوت کنیم، یعنی جاهل هستیم.
ریشه قضاوت‌ در تجسس است که در ادامه باعث غیبت، حسادت، کینه و... می‌شود، اگر من قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم؛ کائنات و سیستم الهی، تمام تلاشش را می‌کند که مرا در آن شرایط قرار دهد؛ به مفهوم ساده‌تر «از هر دست بدهیم، از همان دست پس می‌گیریم» حالا این مسئله، می‌خواهد قضاوت باشد یا هر کار خداپسندانه‌، هر کاری کنیم انعکاسش به خود ما بر می‌گردد «این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا»
من چه‌طور می‌توانم این کار ضدارزشی که زیر شاخه‌ منیت از مثلث جهالت است را از خودم دور کنم؟ با آموزش گرفتن و بالا بردن سطح دانایی خودم، ذره‌ذره می‌توانم از این صفت ناشایست دوری کنم، با توجه به تجربه شخصی خودم در زندگی، این مسئله برایم بارها پیش آمده که با توجه به ظاهر زندگی دیگران آن‌ها را قضاوت می‌کردم! امّا از درون و باطن زندگی آن‌ها هیچ اطلاعاتی نداشتم و این کار باعث می‌شد، انرژی و وقت خودم را که باید صرف تمرکز بر کارهای خود کنم؛ هدر بدهم، ولی با ورود به کنگره، یاد گرفتم؛ روی خودم کار کنم تا این ضدارزش را به آرامی به صفر برسانم.
یکی از صفات خداوند «ستّار العیوب» است (پوشاننده عیب‌ها) اگر قرار بود همان لحظه در مورد خطاهای ما انسان‌ها، قضاوت کند که آبرویی برای ما نمی‌ماند! پس تا در جایگاه شخص دیگری قرار نگرفته‌ایم، نمی‌توانیم او را قضاوت کنیم! فقط خداست که از نیّت و درون انسان‌ها خبر دارد، پس قضاوت فقط مختص خدا می‌باشد.
امیدوارم من همسفر در مسیر کنگره بتوانم آموزش‌ها را، کاربردی کنم و قضاوت نکنم تا مورد قضاوت قرار نگیرم!
ممنونم از شما که مشارکت من را مطالعه کردید.

لژیون شانزدهم، راهنما همسفر فاطمه عزیز

--------------------------------------

سلام دوستان معصومه هستم همسفر مهدی
قضاوت و جهالت هر کدام دو تعریف جداگانه و تقریبا عکس یکدیگر هستند در قضاوت ما نیاز به پیش زمینه آگاهی و دانایی داریم؛ اما در جهالت، کاملاً برعکس است و هر عمل نادرستی که ما انجام می‌دهیم، نشانه جهالت یا همان ناآگاهی ما است و این جهالت و ناآگاهی ما باعث انجام آن عمل شده است و این‌که تمامی سخنان جناب مهندس به نوعی برداشت از آیات قرآن کریم می‌باشد؛ یعنی یک راه مستقیم وجود دارد و آن هم قدرت مطلق می‌باشد و در رسیدن به این راه، دو مسیر، یکی شر که ما را دور می‌کند و دیگری خیر که ما را وصل به قدرت مطلق و خداوند می‌کند؛ این راه در ظاهر بیابان، سنگلاخ و شاید پر از درد و رنج باشد؛ اما در نهایت در آن راه آرامش و آسایش وجود دارد.
تفاوت انسان‌ با سایر مخلوقات هستی، همان قوه تفکر و اختیاری است که خداوند به ما داده‌ تا خودمان به اختیار خود، به سمت نیکی و خوبی پیش برویم؛ من هر چه با آموزش‌ها بتوانم دانایی و آگاهی خودم را بالا ببرم روز به روز از قضاوت کردن دور می‌شوم.
من فهمیدم که فقط می‌توانم روی خودم و اعمال خودم قضاوت کنم و دیگران را هیچ‌وقت قضاوت نکنم.
با تشکر از خانم فاطمه عزیز راهنمای خوبم از لژیون شانزدهم شعبه شفا و خدمتگزاران عزیز سایت

لژیون هفدهم، راهنما همسفر طاهره عزیز

--------------------------------------

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر وحید
در رابطه با دستور جلسه، همیشه جناب مهندس روی این نکته تأکید دارند؛ هر خطا و یا رفتاری که رهجو انجام می‌دهد، یک راهنما در قبال آن مسئول و وظیفه خیلی سنگینی بر عهده دارد، بایستی از همه نظر روی رهجوها تسلط کافی داشته باشد.
وقتی یک راهنما ۱۰ یا ۱۵ رهجو می‌گیرد، با تک‌تک رهجوها باید طرز برخورد، رفتار و محبتش فرق کند؛ چون که همه مثل هم نیستند و ظرفیت‌ها یکی نیست، باید یک راهنما به آن دقت و پختگی رسیده باشد؛ متوجه باشد که چگونه رفتار کند تا یک رهجو، فرمان‌بردار خوبی باشد،
کنگره همین را می‌خواهد که یک راهنما به آن درجه برسد تا خدمتگزار تحویل بدهد؛ همان طور که همه ما با حال خراب وارد کنگره شدیم و با دنبال کردن آموزش‌ها به جایگاهی می‌رسیم که خدمتگزار می‌شویم، یک کمک راهنما با رفتار، کردار و عملکردش باید این مهم را به رهجو آموزش دهد تا بتواند یک خدمتگزار خوب تحویل کنگره دهد، مهم‌ترین هدف کنگره هم همین است؛ حال چه به وسیله قهر، محبت، یا تشر زدن و اخراج کردن از لژیون؛ این راهنما است با شناختی که از رهجو دارد؛ می‌تواند تصمیم دقیق‌تری بگیرد.
ان‌شاءالله که همه ما در جهت رشد و پیشرفت کنگره و شعبه بوشهر قدم‌هایی مؤثر برداریم، بهترین عملکرد را چه در زمینه لژیون داری و پرورش خدمتگزار داشته باشیم، همواره ارتباط خودمان را با آکادمی بیش از پیش تقویت کنیم.

لژیون سردار

----------

سلام دوستان هما هستم همسفر جواد
در کنگره۶۰، دستور جلسات کاربردی بوده و ممکن است کلید سختی‌ها و مشکلات ما باشند؛ زمانی‌که جلسه شروع می‌شود ۱۴ ثانیه سکوت برقرار می‌شود تا از جهل و نادانی خود به خدا پناه ببریم؛ زیرا همین جهالت باعث قضاوت و انجام خیلی از ضدارزش‌ها می‌شود.
هر چه جهل انسان بیشتر باشد، دامنه قضاوتش هم بیشتر است! تنها خداوند است که می‌تواند قضاوت کند؛ چرا؟ چون خالق موجودات است و بر آن‌ها احاطه دارد.
به فردی که قضاوت می‌کند «قاضی» گفته می‌شود‌؛ شخص قاضی، برای قضاوت خود دلیل، مدرک  و تجربه این کار را دارد و دانش و آگاهی‌هایی را پشت سر گذاشته و در کل علم قضاوت را آموخته است.
آقای مهندس می‌گویند: حتی همان قاضی که این همه علم دارد، ممکن است در قضاوت خود اشتباه کند! حال پرسش این‌جاست که چگونه ما قضاوت می‌کنیم و حکمی را به سرعت اجرا می‌نماییم؟
هر انسانی برای خود حریمی دارد ما نباید به حریم دیگران تجاوز کنیم؛ قضاوت از تجسس کردن در زندگی دیگران می‌آید، قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم.
یک ضرب‌المثل معروف می‌گوید: «اگر می‌خواهی درباره راه رفتن کسی قضاوت کنی، کمی با کفش‌های او راه برو» کسانی که دائما در مورد دیگران قضاوت می‌کنند، در زندگی شخصی هدف و برنامه مشخصی ندارند و به آسایش و آرامش نمی‌رسند!
بیشتر قضاوت‌ها در ظاهر است، زیرا هر چه چشم‌، ببیند سریع مورد قضاوت قرار می‌دهیم و برای لحظه‌ای فکر نمی‌کنیم که شاید این‌گونه نباشد که ما می‌بینیم! در وادی اول یاد گرفتیم: قبل از انجام هر کاری تفکر کنیم پس هر زمان که خواستیم قضاوت کنیم، لحظه‌ای تفکر کنیم.
قضاوت رابطه مستقیمی با جهالت دارد؛ هر چه سطح دانایی بالاتر باشد، قضاوت راجع به دیگران پایین‌تر است‌.
ساختار انسان، قاضی‌گونه خلق شده؛ چرا که همیشه بر سر یک دو راهی است که باید مسیر خودش را با قضاوت تعیین کند با این‌حال، دخالت در اموری که به ما مربوط نیست، عین جهالت است!
سپاسگزارم مشارکت من را مطالعه کردید.

ویراستاران: همسفر مینا، رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم) و همسفر معصومه، رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یک)

تدوین عکس، ارسال: همسفر اعظم، رهجوی راهنما همسفر اعظم

همسفران نمایندگی شفا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .