پانزدهمین جلسه از دوره بیستم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، به استادی همسفر مهرداد، نگهبانی همسفر جواد و دبیری همسفر محمود، با دستور جلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع هست؟» پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهردادهستم همسفر.
خیلی خوشحالم که یک بار دیگر این فرصت در اختیارم قرار گرفت تا آموزش بگیرم. استاد جلسه بودن حس خیلی خوبی دارد. نکتهای که به ذهنم آمد و خیلی به گوشمان خورده است که دستور جلسات، استاد را انتخاب میکند خوشحالم از این بابت. در مورد دستور جلسه اگر بخواهم صحبت کنم نگهبان جلسه که داشتند حرمت را میخواند، به یاد گذشته افتادم، راهنمایم، من و بچههایی که در لژیون بودیم را تنبیه کردند و مجبورمان کردند که از روی حرمت ۱۰-۱۵ بار بنویسیم که باعث شد آن را حفظ شوم، حرمتی که نگهبان میخواند دروغ گفتن، علیه شخصی سرزنش کردن و ...،
در ذهنم این آمد که درست است که حرمت کنگره 60 مهم است، ولی حرمت خود مهرداد و خود شخص هم به همان اندازه اهمیت دارد. وقتی من این نکات را رعایت میکنم، به کسی اجازه نمیدهم که این اعمال را در حقم انجام دهد. یعنی با رعایت این نکاتی که در حرمت نوشته شده، من به نوعی دارم حرمت و حریم خودم را حفظ میکنم و نمیگذارم کسی وارد آن شود و در ادامه، هر شخصی که این حریم و حرمت را رعایت کند، قاعدتاً کنگره ۶۰ به عنوان یک حریم امن، مقدس باقی خواهد ماند. همیشه در جلساتی که با تازه واردین دارم این را عنوان میکنم که هر ارگان، نهاد و موسسهای یک سری قوانین و قواعد خاص خود را دارد که هر کسی که میخواهد وارد آن سیستم شود باید آنها را قبول کند. این حرمت هم به همین صورت است. وقتی من وارد کنگره ۶۰ شدم، وظیفه اولیه و اصلی من این است که حرمت را رعایت کنم. چرا من باید حرمت کنگره 60 را رعایت کنم؟ من نباید رابطه خانوادگی، کاری و مالی با سایر اعضای کنگره ۶۰ داشته باشم. از تجربه شخصی خودم میگویم.
من وقتی وارد کنگره ۶۰ میشوم، یک سری خصوصیات اخلاقی دارم که آنها را پشت در میگزارم و داخل میشوم، چون به درد این مکان نمیخورند. همانطور که آقای مهندس میفرمایند: دکتر، مهندس، پروفسور، هر کسی هستید آنها را پشت در بگزارید و داخل شوید. وقتی من مهرداد وارد کنگره ۶۰ میشوم، شاید یک چهرهی دیگر باشم. در فضای کاری، زندگی شخصی و خصوصی خودم یک شخص دیگری هستم. ممکن است یک فردی که با این موضوع مواجه میشود، این طرز فکر را داشته باشد که مهرداد چگونه فردی است، یا میآیم روی حساب و رابطه خوبی که با بچهها دارم، یک پولی را رد و بدل میکنم. ما اینجا خیلی رابطهمان خوب است، ولی من از کارهای مهرداد و سایر دوستان بیرون از اینجا اطلاعی ندارم. من میآیم روی حساب اینجا پول میدهم، حالا آن پول را شاید من به سختی بخواهم پس بگیرم یا قرض آن را خیلی سخت به من بدهند. این دیدگاه، دید من را نسبت به کنگره بد میکند، ولی دید من به آن شخص تغییر نمیکند. من میگویم بچههای کنگره اینطوری هستند، بخاطر همین اتفاقات هست که آقای مهندس این موضوع را خیلی خوب توضیح دادند که برای همه هم خوب جا افتاده است. امیدوارم که بتوانم تک تک این نکاتی که در حرمت است را رعایت کنم. اول از همه به خود من کمک میکند که حریم شخصیام حفظ شود و کسی نتواند وارد آن شود و بخواهد علیه من حرفی بزند، دروغی یا ناسزایی بگوید، صحبت من را قطع کند و خیلی اتفاقهای دیگر. وظیفه من این است که حرمت کنگره ۶۰ را انجام بدهم چون در حال یادگیری و آموزش هستم و در قبال آن امکانات و خدماتی که به من داده میشود، فقط از من یک چیز خواسته شده است: رعایت حرمت
از این بابت باید خدا را شکر کنم که در بین عزیزانی هستم که از آنها آموزش میگیرم، حتی عزیزانی که تازه وارد هستند و وقتی میکروفون به آنها داده میشود، میگویند ما تازه آمدیم، نمیدانیم چی بگویم، همان آمدن و و صحبت کردن شما برای من درس است و خدا را شکر میکنم که بین شما هستم.
خیلی ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمتگزاران سایت همسفران آقا - شعبه پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
59