جلسه اول از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران نمایندگی چرمهین به استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی مسافر فریدون و دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسه " حرمت کنگره 60 و چرا رابطه کاری، مالی، و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" پنجشنبه 7 تیر 1403 ساعت 16 آغاز بکار کرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240628_074857_487(1).jpg)
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، دستور جلسه هفته حرمت کنگره۶۰، چرا رابطهی مالی ، کاری و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟ هر NGO ،هر سازمان ، هر ادارهای برای شروع به کار و برای ادامه کار احتیاج به یک اساسنامه و یا به نوعی احتیاج به یک خطمشی دارد ، در کنگره ۶۰ ما به این میگوییم، حرمت یا قوانین یا رعایت حرمت و قوانین ، برمیگردم به زمانی که خودم وارد کنگره ۶۰ شدم، یا زمانی که اکثر مسافران وارد کنگره ۶۰ شدهاند ؛ با چه حال خرابی از همه جا ناامید، مونده، تمام مسئولیتهای زندگی را واگذار کرده بودیم به خداوند، هیچگونه مسئولیتی دیگر گردنمان نبود، یعنی نمیپذیرفتیم . با این حال زار دنبال یک راه امیدی بودیم، دنبال یک راه و چارهای بودیم که خداوند بزرگ، راه کنگره رو نشانمان داد. وارد کنگره شدیم هر جایی که انسان وارد میشود معمولا شناختی از آن محیط و از آن جایگاه ندارد، من خودم زمانی که وارد شدم تا یک هفته دو هفتهی اول سرگردان بودم که خدایا اینجا کجاست؟ آیا من به درمان میرسم؟به درمان نمیرسم؟ آیا اینجا هم مثل ترکهای جاهای دیگه است؟ خلاصه اینکه با هزار سوال و ناامیدی وارد شدم؛ در ابتدای کار صحبت از جسم، روان و جهانبینی شد ، میگویند یک مسافر، یک مصرفکننده یک تازه وارد، زمانی که وارد کنگره ۶۰ میشود بیماری اعتیاد بر جسم، روان و جهانبینی آن تخریب ایجاد کرده است، این میشود سختافزار کار؛ تشبیه کنم جسم، روان و جهانبینی را به سختافزار، این سختافزار احتیاج به یک نرمافزار هم دارد که بخواهد راهاندازیاش بکند؛ این نرمافزار میشود حرمت و قوانین کنگره ۶۰ که دقیقاً سیستم شبه افیونی ما باید راهاندازی شود. جسم، روان و جهانبینی به واسطهی داروی (اوتی)، طی مدت ۱۰ الی ۱۱ ماه بازسازی میشود ، جهانبینی هم با آموزشهای که داده میشود بالا میرود حرمت چه میگوید؟ این قوانین چه میگویند؟ این قوانینی که استاد بزرگ ما آقای مهندس با آن تفکر عظیمشان این قوانین را برای ما نوشته است، خیلی زیبا، خیلی کامل و خیلی جامع، در اختیار ما گذاشته است ؛ که میگوید من زمانی که وارد کنگره میشوم اگر خواسته درمان داشته باشم، اگر به صحبتهای راهنمای تازه واردین توجه کنم در ادامه لژیون انتخاب کنم راهنما انتخاب کنم و بخواهم سفرم را انجام بدهم، آن سختافزار به واسطه داروی اوتی تکمیل میشود و نرمافزار آن هم میشود آن حرمت و قوانینی که باید رعایت کنم و تجربه و سابقه این را نشان میدهد؛ کسانی که وارد کنگره ۶۰ میشوند و آن حرمتها و قوانین را مو به مو اجرا میکنند و انجام میدهند به یک رهایی کامل میرسند و ماندگار هستند دقت کنید؛ کسانی که در کنگره ۶۰ رها میشوند و میروند یا اینکه وسط کار سفرشان ناتمام میماند یک مقداری که دقت کنید و نگاه کنید میبینید که یک گوشهای از حرمتها را رعایت نکردهاند حالا این حرمتها چه میگویند؟ میگوید کنگره ۶۰ مکان مقدس و اَمنی میباشد که هر شخص با ورود به آن باید حرمت آن را حفظ کند همین اول کار تنها جایی است که به من تازه وارد میگوید باید! اولین و آخرین جایی است که برای من اجبار به کار میبرد این اجبار از آن اجبارهایی است که حال آدم را خوب میکند برنامه کنگره میگوید کسی که واقعا خواسته درمان داشته باشد این باید برایش خیلی شیرین است ، میگوید باید حرمت آن را حفظ کنم امنیتی که کنگره ۶۰ برای همسفران دارد به جرات بگویم من جایی ندیدهام این یکی از مواردی هست که من به شخصه دیدهام و خود شما هم تجربه کردهاید و دیدهاید، در ادامه میگوید، دروغ گفتن که مطلب بسیار مهمی است! تمام مصرفکنندگان دروغگوهای بسیار بزرگ و عالی هستن ! من خودم دقیقاً همین گونه بودهام ، دروغهایی میگفتم که از راست هم راستتر بود ، خودم گاهاً دروغهای خودم را باور میکردم، اولین دروغ را انسان به خودش میگوید من زمانی به خودم دروغ گفتم که گفتم من مصرفکننده نیستم مصرف میکردم اما قبول نمیکردم که مصرف کنندهام حالم خراب بود اما قبول نمیکردم به خودم دروغ میگفتم که من حالم خوب است ، انسان اولین دروغ را به خودش میگوید ؛ دقیقاً در اینجا آقای مهندس پیش بینی کردهاند و فرمودند: به خودمان نباید دروغ بگویم به راهنمایمان نباید دروغ بگویم ، هرگونه کاری که انجام بدهم به حال راهنما هیچ فرقی نمیکند پس چه بهتر است زمانی که راهنما سؤالی میپرسد راستش را بگویی هدف راهنما این است که به شما کمک کند به شرط آنکه خود شما بخواهید به شرط آنکه صداقت داشته باشید یک بار برای همیشه صداقت را اجرا کنید ؛ برای رسیدن به خودت و برای رسیدن به آن حال خوب، علیه شخصی سرزنش کردن، حرف یکدیگر را قطع نمودن ، الفاظ ناشایست بیان کردن، در جلسه بدون اجازه سخن گفتن و بحث سیاسی نمودن، آقای مهندس میفرمایند چیزی من را ناراحت نمیکند اما از سرزنش کردن و غیبت کردن خیلی ناراحت میشوم من روی این جمله خیلی دقت کردم به این نتیجه رسیدم که حرمت کنگره ۶۰ خیلی الزامی است برای اعضا، آن را باید رعایت کنیم، این حرمتها اگر رعایت نشود مطمئن باشید خودمان ناراحت هستیم، آقای مهندس هم ناراحت میشوند، یک سری قوانین داریم که نوشته شده است و یک سری قوانین داریم که نانوشته است، قوانینی که نوشته شده است مشخص است ، اجرای قوانین نانوشته بسیار مهم است، قوانین نانوشته در کنگره ۶۰؛ صحبتهای هفتگی جناب آقای مهندس میباشد هیچ جایی نوشته نشده است ایشان هر هفته یکسری حرمت و قوانین را به ما یادآوری میکنند پیامهایی که مرزبانان میدهند خودش یک حرمت و یک قانون نانوشته است و عمل کردن به قانون نانوشته خیلی سختتر از عمل کردن به قانون نوشته است وقتی که مرزبان ، ایجنت یا راهنما صحبتی میکنند من باید بگویم چشم این صحبتها هیچ جایی نوشته نشده است و چون نانوشته است شاید عمل کردن به آنها سخت باشد اما ما یاد گرفتهایم که بگوییم چشم چون حرمت ها را یاد گرفتهایم و به دانایی رسیدهایم. صحبت پایانی راجب به آخر نوشتاری است که نگهبان جلسه میخواند ؛ هویت افراد درکنگره۶۰؛ میگوید کنگره مکانی است که راه رهایی را برای ما فراهم نموده است ، لذا بیرون از کنگره باید هویت افراد را نگه داریم این مکان امن و مقدس را سعی کنیم خدایی نکرده آلوده نکنیم.
عکس و ضبط صدا : مسافر ابراهیم
تایپ : مسافر علیرضا
ویرایش و ارسال :مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
174