English Version
English

در جهان هستی همه‌چیز یک حریم دارد

در جهان هستی همه‌چیز یک حریم دارد

جلسه چهارم از دوره سی‌‌وسوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنمای محترم مسافر احمد، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر محمدمهدی، با دستورجلسه "حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" و در ادامه "تولد پنجمین سال رهایی راهنمای محترم عبدالرضا" در روز پنجشنبه 7 تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که امروز در این جایگاه قرار دارم و از آقای مهندس و راهنمای عزیزم سپاسگزارم.
دستور جلسه "حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" و این یک سؤال را مطرح می‌کند که چرا ممنوع است و می‌توانست ممنوع نباشد.
حرمت از حریم می‌آید و در جهان هستی همه‌چیز یک حریم دارد؛ خورشید، ماه، ستارگان و خود کره زمین دارای حریم می‌باشد و اگر ستارگان و کهکشان‌ها به حریم یکدیگر تجاوز کنند مشکلات زیادی به وجود می‌آید. انسان‌ها، حیوانات و جامدات حریم دارند. تمام مخلوقات هستی، پدر و مادر، همسر، راهنما و رهجو همگی دارای حریم می‌باشند. اگر من به‌عنوان راهنما وارد حریم رهجو بشوم و رهجو وارد حریم راهنما بشود، برای هر دو مشکل به وجود می‌آید. یک پدر یا مادر باید حریم فرزندان و یا همسرش را بشناسد و متوجه باشد که نباید از این حریم‌ها عبور کند.
در کنگره اگر این حریم‌ها رعایت شود، یک مسافر می‌تواند به درمان برسد، خانواده‌اش نجات پیدا کند، تبدیل به راهنما شود، افراد دیگری را از اعتیاد نجات دهد و اتفاقات بسیار بزرگی رقم می‌خورد؛ اما اگر این حریم‌ها رعایت نشود، افراد به مشکل می‌خورند و به تعادل نمی‌رسند. هدف کنگره 60 این است که جسم، روان و جهان‌بینی احیا شود و لازمه آن رعایت حرمت‌ها است؛ من هرچقدر توانستم این حرمت‌ها را رعایت کنم، همان‌قدر توانستم در کنگره حضور داشته باشم.
حریم در تمام ابعاد زندگی ما وجود دارد؛ حتی غذاها حریم دارند و اگر حریم آن‌ها را بشکنم، آن‌ها نیز حریم مرا خواهند شکست و یک‌باره دچار اضافه‌وزن شدید می‌شوم و به مشکلات فراوانی برمی‌خورم.
بخش دوم جلسه درباره "پنجمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر عبدالرضا" هست و من این تولد را به او، جناب مهندس و کل خدمتگزاران کنگره و شعبه امین قم تبریک می‌گویم. اگر امروز عبدالرضا در این جایگاه است و توانسته افراد زیادی را به درمان برساند به دلیل رعایت کردن حرمت‌ها می‌باشد و این مسئله بسیار مهم است. این دو دستور جلسه اتفاقی نیست؛ البته هیچ رویداد یا پیامی اتفاقی نیست.
آقای عبدالرضا با شرایط بد ظاهری و باطنی وارد کنگره شد و سفر کرد و شرایط بسیار بدی داشت اما امروز او یک راهنمای خوب، بسیار مرتب و یک فرد ورزشکار است. یک دوره مرزبانی پارک گذراند و توانست خدمات بسیار خوبی انجام بدهد و در حال تلاش است که به سمت جلو حرکت کند و من به‌عنوان راهنما از روند رو به رشد عبدالرضا راضی هستم. ورود به کنگره یک بخش است اما ماندن در آن مهم تراست و یکی از شرایط ماندن در کنگره رعایت حرمت‌های کنگره 60 است. من اگر این حرمت‌ها را رعایت کنم، می‌توانم خدمت کنم، حال خوبی پیدا کنم به تعادل برسم.
درکنگره به فرد پاداش، جایزه، حقوق و مدال نمی‌دهند؛ تمام پاداش‌ها و جوایز کنگره درونی و بسیار ارزشمند است.
در پیام تولد ایشان آمده است "عبدالرضای عزیز، اگر به بدترین انسان‌ها با دید مثبت بنگری، قادر خواهی بود در آن‌ها نکات مثبتی را بیابی و این بستگی به فرق نگاه ما دارد" این پیام در بخشی از وادی چهاردهم قسمت زنجیره عشق آمده است".
اعلام سفر مسافر عبدالرضا:
سلام دوستان عبدالرضا هستم یک مسافر. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره، روش درمان DST، دارو درمان OT،  مدت سفر اول 10 ماه و 21 روز، به راهنمایی احمد آقا، رهایی 5 سال و 1 ماه و 26 روز.

 


آرزوی مسافر عبدالرضا:
آرزو می‌کنم احمد آقا را با شال پهلوانی ببینم.

سخنان مسافر عبدالرضا:
سلام دوستان عبدالرضا هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که من را با کنگره آشنا کرد و همیشه این اعتقاد را داشتم که آمدن به کنگره وقتی دارد و باید برای خروج از تاریکی‌ها اذن آن صادر بشود. من همیشه از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاس‌گزارم که باعث شدن این راه باز شود و افرادی امثال من درمان شوند. از راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که بسیار تلاش کردند و من را تحمل کردند و صبوری احمد آقا باعث مرتب و منظم شدن من شد. تذکرات راهنمای خوبم بود که من را در کنگره نگه داشت و همواره دوستشان دارم و سعی می‌کنم کارهایی که از من می‌خواهند را به نحو احسن انجام بدهم.
هرچقدر بیشتر در کنگره می‌مانم، احساس می‌کنم باید بیشتر شکر گذار باشم و شکر گذاری در هستی بسیار مهم است.
به کنگره آمدن یک بخش و در کنگره ماندن یک بخش مهم‌تر می‌باشد. من هم موانع زیادی داشتم اما با آن‌ها مقابله کردم و به کنگره آمدم. در گذشته خانواده من با کنگره آمدن من مخالفت‌های شدیدی می‌کردند ولی الآن همه آشنایان و خانواده من می‌دانند که در زمان کنگره، من فقط در شعبه حضور دارم و گاهی حتی به من یادآوری می‌کنند.
در سفر دوم جا نزدن و در مسیر ماندن خیلی مهم است و گاهی من به نقطه آشوب رسیدم و فشار زیادی را تحمل کردم، اما ماندم و دقیقاً مشابه پیامی که برای تولد من درآمده است، ادامه دادم و سعی کردم با دید مثبت نگاه کنم؛ در مواقع مشکلات یاد صحبت‌های آقای مهندس می‌افتادم که می‌گفتند: "اگر می‌خواهید از روی جوی بپرید، باید دو قدم به عقب بیایید." پس در هنگام سختی‌ها می‌فهمیدم که جهشی در راه است.
اوایل سفر اولم برای آمدن به کنگره وسیله‌ای نداشتم و پیاده به شعبه می‌آمدم چون خواست درمان در من به وجود آمده بود.
در کنگره هرچقدر بیش‌تر می‌مانم، بیشتر متوجه آموزش‌ها می‌شوم و این دقیقاً مثل کتاب شصت درجه است که انسان هر دفعه می‌خواند یک چیز جدید برداشت می‌کند.
امیدوارم در کنگره ثابت‌قدم باشم و بتوانم لبخند رضایت راهنمایم را به دست بیاورم. در آخر از همه عزیزانی که در جشن من شرکت کردند، تشکر می‌کنم.

 

تایپ: مسافر حمید لژیون سوم
ارسال خبر: مسافر محمدجعفری لژیون دوم
تهیه و تنظیم توسط گروه وبلاگ نمایندگی امین قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .