English Version
English

جلسه هماهنگی لژیون‌های سردار خراسان

جلسه هماهنگی لژیون‌های سردار خراسان

جلسه آموزشی و هماهنگی لژیون‌های سردار استان خراسان نمایندگی‌های (رضوی، رضا، شفا، فردوسی، بنیان، خیام، عطار، سبزوار، معدن فیروزه، زالپارس، کاشمر، بیرجند، شیروان، قوچان و همسفران آقا)  در روز پنجشنبه ۱۴۰۳/۴/۰۷ ساعت ۱۲ ، با حضور دیده بان محترم لژیون‌های سردار، مسافر علیرضا زرکش در نمایندگی فردوسی مشهد برگزار گردید.

سخنان استاد:
دستور جلسه هفتگی حرمت کنگره 60، چرا رابطه مالی و کاری و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟
لطف خداوند شامل حالمان شد تا بتوانیم دوباره دور هم جمع‌ شویم، امیدوارم که در کنار هم جلسه خوبی را داشته باشیم. یک‌ زمانی مطالب ما را نوازش می‌کند و ساختار خداوند و کنگره به این صورت هست. وقتی راجع به مطالب صحبت می‌کنیم این‌گونه نیست که همیشه من در جلسه بلند می‌شوم حالم خوب باشد. در کنگره اگر صاحب تفکر باشیم که همه ما صاحب آن هستیم، موقعی که در جلسه بلند می‌شوم در عین این‌که حالم خوب است به خاطر این‌که چیزی متوجه شدم، و یک‌زمانی حال من بد است به خاطر اینکه چیزی ندارم و این جمع دارد به آن چیز اشاره می‌کند و این بسیار خوب است. کلاً جلسات کنگره این‌طور است و امیدوارم در جلسات سردار هم که دورهم جمع می‌شویم چنین خاصیتی داشته باشد. ما باهم تبادل اطلاعات می‌کنیم و از هم آموزش می‌گیریم و این لژیون‌ها و این حلقه‌هایی که در کنگره هست، و هرکس در آن جایگاه‌ها و لژیون‌ها مشارکت می‌کند چیزی یاد می‌گیرد و چیزی می‌آموزد، این قانونش است. امیدوارم که حرمت‌ها را بتوانیم رعایت بکنیم. شما وقتی وارد یک کارگاه آهنگری یا ریخته‌گری می‌شوید با کفش کار و شلوار مناسب آن محیط وارد می‌شوید و اگر این‌ها را نپوشیده باشید اجازه ندارید وارد آن کارگاه شوید چون به خود و دیگران آسیب خواهید زد.
استخر که همه ما رفته‌ایم، یک مایو و دمپایی لازم است و اگر چکمه و لباس کار به تن داشته باشیم ما را نه راه نخواهند داد. هر جایی یک حساب‌ و کتابی دارد، کنگره هم یک حساب‌ و کتابی دارد، یک حریمی دارد و یک حرمتی دارد، این حریم و حرمت باعث می‌شود ما نه به خودمان آسیب بزنیم و نه به دیگران. برای همین حرمت کنگره نوشته‌ شده است، یعنی مثلث و دایره که نماد کنگره می‌باشد.

علائم راهنمایی و رانندگی را دیده‌اید یک دایره قرمز دارد و اگر نقض بکنی وارد حریم دیگران خواهی شد. در نتیجه هم به خودت و هم به دیگران آسیب خواهی زد. ما هم در کنگره سعی می‌کنیم این حرمت‌ها و قوانین را رعایت بکنیم، در پی آن چه اتفاقی خواهد افتاد! تا به مقصود برسیم، لذت ببریم و به نتیجه برسیم وگرنه به نتیجه نمی‌رسیم و به آن اتفاق خوبی که قرار است برای ما بیفتد نخواهیم رسید. در حرمت‌ها می‌خوانیم که به هم احترام بگذاریم، الفاظ ناشایست بیان نکنیم، همدیگر را سرزنش نکنیم و کسانی که حرمت‌ها را زیر پا می‌گذارند اتفاقاتی برای آن‌ها خواهد افتاد و انتهای حرمت‌ها می‌گوید که ارتباط مالی با یکدیگر نداشته باشیم. خیلی از دوستان که وارد کنگره می‌شوند اوضاع مالی خوبی دارند و خدمت‌های مالی خوبی هم می‌کنند، اما لزومی ندارد که من به آن‌ها مراجعه کنم و از آن‌ها درخواست کمک کنم و قطعاً یکی از کارهایی که باعث می‌شود حریم در کنگره شکسته شود همین ارتباط مالی است، مخصوصاً در لژیون سردار و ما باید خیلی مراقب این قضیه باشیم. یک‌ چیز در کنگره خیلی مهم است و جناب مهندس دژاکام هم راهکار آن را داده‌اند و این است که هرکس از من چیزی درخواست کرد من قبول می‌کنم.
پول می‌خواهی به تو می‌دهم، ماشین من را می‌خواهی به تو می‌دهم فقط اجازه بده من از راهنمای خودم اجازه بگیرم، ایراد ندارد من از ایجنت شعبه سؤال می‌کنم و اگر اجازه داد من به شما کمک می‌کنم و فکر نمی‌کنم کسی در کنگره بابت رعایت این حریم‌ها و حرمت‌ها ناراحت شود. ما یک خود داریم که مربوط به گذشته است و یک خویشتن‌ داریم که مربوط به الآن است، خویش من و تن من که می‌شود الآن و یک خویش داریم که قرار است به آن برسیم در عین این‌که قرار نیست برسیم، لحظه‌ای که من در آن هستم خویشتن من است و چند لحظه بعد خویش من است. این حرمت‌ها و این قوانین که در کنگره وجود دارد، این کلام، این تفکر، این اندیشه و این عملی که در کنگره وجود دارد که من باید جذب کنم و تو باید جذب کنی، اگر جذب کنی و اگر خویشتن من درست عمل کند خویش من که آینده من است به بهترین نتیجه خواهد رسید. برای همین است که در کنگره هر لحظه ما با لحظه دیگر ما متفاوت است، هر پله ما با پله‌ای دیگر متفاوت است و سال ما هم متفاوت خواهد شد، برای همین است کسی که وارد کنگره می‌شود سال بعد راهنما می‌شود، چند صباحی از آن نمی‌گذرد که وارد لژیون سردار می‌شود، مرزبان یا ایجنت می‌شود و خدمت می‌کند.

همه انسان‌ها به دنبال قدرت هستند و حاضرند هر کاری بکنند تا در لحظه صاحب قدرت شوند‌. اما بزرگ‌ترین توانمندی و قدرتی که من در کنگره و بیرون از آن دیده‌ام قدرت فهمِ بخشش است که ما یاد بگیریم، در کنار هم یاد بگیریم و از همدیگر یاد بگیریم، بسیار هم سخت است. مفهوم مطالب زمانی برای ما مشخص می‌شود که ما آن عمل را انجام بدهیم. به این معنی که من باید سفر اول خود را طی بکنم تا به فهم سفر اول برسم. من باید بیایم در لژیون سردار قرار بگیرم، در حد و اندازه خودم خدمت مالی بکنم تا پله بعد به فهم این مطلب برسم. این جلسات و دورهمی ها باعث می‌شود که ما از هم تأثیر بگیریم، الگو بگیریم، خیلی‌ها فرار می‌کنند و خود من یکی از این اشخاص بودم و بیشتر اوقات از این قضیه فرار می‌کردم. حال امیدوارم که به درک مطالب برسیم و امروز هم می‌بینیم که کنگره و جناب آقای مهندس قدرتمند دارند عمل می‌کنند و تبریک میگویم به دوستانی که زحمت می‌کشند و مکانی جدید را برای این شعبه تهیه‌ کرده‌اند و این خوب است چون داریم به فهم می‌رسیم.
انسان‌هایی که می‌فهمند خیلی زندگی بهتری دارند و خواهند داشت و باعث می‌شود درگیری ما کمتر بشود. ما در کنگره تمام تلاشمان را می‌کنیم که مؤمن بشویم که بیرون از کنگره پرهیزگار باشیم، اگر به هر شکلی ما در کنگره بودیم و بیرون از آن پرهیزگار نباشیم به‌ هیچ‌ وجه فایده ندارد. من و شما باید طوری عمل بکنیم که خانواده و دیگران به من بگویند چرا این‌طور شدی و در جواب من چه بگویم، میگویم من یک راهنمایی دارم به نام جناب مهندس دژاکام که به من آموزش داده که این‌طور زندگی بکنم، این پرهیزگاری می‌شود. پرهیزگاری و تغییر یک سایه‌بان می‌خواهد، درک و مفاهیم یک سری مطالب سایه‌بان می‌خواهد و همه این اتفاقات زیر سایه گذشت، انفاق و بخشش است یعنی انسانی که صفت بخشش در درونش متجلی شود می‌تواند درک بکند. یک راهنما به درک رسیده و در جهت آن خدمت می‌کند، یک مرزبان هم خدمت می‌کند.

 

کسی که عضو لژیون سردار، در آن پهلوان و دنور می‌شود وقتی سبد جلواش می‌آید میداند که سبد مربوط به سفر اولی‌ها است و آن سفر دومی که خودش را با سبد مشغول می‌کند حواسش را جمع می‌کند.
وقتی من می‌فهمم، نسبت به مسائل واکنش درستی خواهم داشت و به خودم بگویم من باید از ترس خود عبور کنم و از ناامیدی و منیت هم رد بشوم. این سؤالات پیش می‌آید که چگونه می‌توان رد شد، چگونه می‌شود به مثلث دانایی و آن تفکر، تجربه و آموزش رسید آن‌ هم از نوع مفیدش که به درد ما بخورد و گرنه هر آنچه که من برای شما حرف بزنم و توان اجرای آن را نداشته باشم به هیچ دردی نخواهد خورد. هر آنچه من امروز می‌گویم و صاحب اجرای آن نیستم به هیچ دردی نمی‌خورد و به کارم نخواهد آمد.
از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید از شما متشکرم.

 

 

تصویربردار: مسافر کاظم لژیون سوم
تایپ و ویرایش: مسافر فرهاد لژیون اول
تنظیم و ارسال خبر: مسافر محسن لژیون پنجم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .