English Version
English

زمانی که من وارد کنگره ۶۰ شدم و این سیستم مقدس من را پذیرفت

زمانی که من وارد کنگره ۶۰ شدم و این سیستم مقدس من را پذیرفت

«به نام قدرت مطلق، الله»
مشارکت مکتوب مسافر حسین ازلژیون 22 راهنمای محترم مسافر مهدی از نمایندگی فردوسی مشهد

در باب دستور جلسه (حرمت کنگره ۶۰،چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی ممنوع است؟)

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
دستور جلسه:
حرمت کنگره ۶۰،چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی ممنوع است؟
وقتی که درعمق متون کامل حرمت کنگره ۶۰ دقت می‌کنم می‌بینم که مانند یک نقشه کامل و بدون نقص برای منِ مسافر چیده شده که همچون یک واکسن قوی من را از حاشیه‌ها و چالش‌های سفر به اَمان می‌برد تا بتوانم سفر خوب و موفقی را داشته باشم.
زمانی که من وارد کنگره ۶۰ شدم و این سیستم مقدس من را پذیرفت، در حال بسیار بدی بودم که برای هیچ‌کس در اجتماع اهمیت خاصی نداشتم و آشنایان از من دوری میکردند، اما فقط این سیستم بود که عاشقانه به من لطف داشت و مرا پذیرفت.
منِ تازه‌وارد یا سفر اولی تعادل مناسبی در افکار و گفتار و کردار ندارم و مانند خودرویی در کوه‌های یخ‌بندان و لغزنده ممکن است با هر چالشی به سمت دره سقوط کنم.
اما حرمت‌های کنگره ۶۰ باعث می‌شود که از این عصر یخ‌بندان به خوبی عبور کنم.
ما به کنگره با هدف، رهایی و درمان اعتیاد وارد شده‌ایم و همه باهم همدل، همدرد و هم‌هدف هستیم و این نقطه مشترک باعث دلگرمی و تولید انرژی خاصی میشود.
اگر در راه درمان وارد حاشیه‌های ضد ارزش بشوم باعث می‌شود که از مسیر خارج شوم.
وقتی با یکدیگر در لژیون، اگر وارد معاملات یا مراودات مالی یا قرض و هر مساله ی دیگری شویم باعث میشود که ما از هدف اصلی‌مان دور بشویم.

به طور‌مثال اگر شخصی به شخصی پول قرض دهد یا مراودات مالی داشته باشد، حتی اگر ضرر و زیان هم نداشته باشد بازهم افکار و حال یک سفر اولی را کاملا دگرگون و بی تعادل‌ خواهد کرد، و باعث میشود که آن جَو همدلی و هدف مشترک، تبدیل به مشکلات زندگی شخصی‌مان شود و فضای امن کنگره ۶۰ رو مسموم خواهد کرد و صددرصد باعث سقوط طرفین در تاریکی ها میشود.
آن‌قدر متن حرمت کنگره ۶۰ مهم است که در هر جلسه آن را دوبار تکرار میکنند، چون رعایت این حرمت‌ها میتواند مسیر درمان را هموار و ارزش‌ها را بر آن اَرج نهاد.
اگر شخصی هر نکته از این حرمت را رعایت نکند باعث میشود که تسلیم و سرگرم چالش های پر دردسر، و از مسیر اصلی خارج گردد مانند آهویی که در مسیر چشمانش به سبزه‌ها و علف‌های بیرون از جاده بیافتد و در خارج از مسیر سردرگم شود
و در نهایت سر از مسیر مسلخ درآورد.
ممنونم

تنظیم و ارسال: مسافر فرهاد لژیون اول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .