در بند نیروهای اهریمنی

جلسه دهم از دوره‌ هشتم سری کارگاه‌های خصوصی کنگره ۶۰ مخصوص مسافران نمایندگی دلیجان با استادی مرزبان مسافر دانیال، نگهبانی موقت مسافر ابراهیم و دبیری موقت مسافر رضا، با دستور جلسه:«حرمت کنگره ۶۰، چرا روابط کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟» چهارشنبه ۶ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

«ربِّ اشْرَحْ لي صَدري و یَسِّرْ لی أمری و احْلل عُقدةً مِنْ لساني یَفقَهوا قَوْلی»و یا به بیان شیرین آقای مهندس با قوت گرفتن از قدرت مطلق الله جلسه را آغاز می‌کنیم. ابتدا شاکر خداوند هستم. تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان، کلیه دیده‌بانان، نگهبانان و کلیه خدمتگزاران کنگره ۶۰. تشکر می‌کنم از آقا محمد، ایجنت محترم که اجازه دادند امروز دراین جایگاه بنشینم و آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه امروز یک دستور جلسه‌ای است که من فکر می‌کردم تمام محتوا‌های پنجاه جلسه سال در آن قرار دارد. برداشتی که داشتم، خواستم از آموخته‌های استاد‌امین بگویم راجع به مدل قلعه‌ی عقل که مدل قلعه عقل همانطور که برداشتی که من کردم یک کشور یا یک مجموعه‌ای وقتی بخواهد ساختار قوی داشته باشد، زبده‌ترین افراد خودش را انتخاب می‌کند.

قلعه عقل هم زمانی به دانایی مؤثر می‌رسد که سرباز‌های آموزش دیده داشته باشد و هیچ نیروی منفی نتواند بر عقل حکم فرما بشود و دستورات نیرو‌های منفی اشتباه گرفته بشود. تنها جایی که من در عمر خودم دیدم کنگره ۶۰ هست. کنگره ۶۰ حریمی دارد که حرمت‌های آن به جز خالص بودن و اصلی بودن، حقیقی بودن و در نهایت الهی بودن در آن قرار دارد ومن تا حدی آن را درک کرده‌ام. یک جمله آقای حکیمی فرمودند که ما بر شما اشراف کامل داریم. بعد از جناب آقای مهندس که در مرکز قرار دارند و استاد‌امین که جانشین بنیان هست، دیده‌بانان هستند و بعد دستیاران و راهنمایان و تازه واردی که امروز وارد می‌شود وحتی آن نور را توسط راهنمای تازه واردین حس می‌کند، همه در حریم و حرمت کنگره قرار دارند. یک بیت شعر از حضرت مولانا فرمودند که:« در خواب دوش پیری، در کوی عشق دیدم، با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن‌،گر اژدهاست در ره، عشقی است چون زمرد، هین دفع اژد‌ها کن» و برداشت من این است که ورود یک تازه وارد آن دعوتی است که خداوند به او می‌کند. زمانی که وارد کنگره می‌شود و راهنمای تازه واردین هم اشاره می‌کند، به اشتباهاتی که در یک لحظه انجام گرفته است و مواد مخدر را من مصرف کرده‌ام. آقای مهندس خیلی قشنگ فرمودند که در سی دی اخیرشان راجع به اعتیاد فرمودند که یک می‌گوید فلانی من را معتاد کرد، خوب یک بار آن شخص به تو گفت دفعه دوم چی، سوم چی، دفعه صدم چی اشتباهاتی که انجام می‌گیرد به خاطر این است که من در اختیار نیرو‌های اهریمنی قرار می‌گیرم یک لذت را دنبالش می‌روم و به آن لذت هرگز نمی‌رسم.

این بیت دوم شامل راهنما‌های عزیز می‌شود که می‌فرماید‌گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد با برق آن زمرد هی دفع اژد‌ها کن راهنمایان عزیز که در داخل کنگره قرار دارند یک تازه واردی که جلسات گذرانده و راهنمای خودش را انتخاب می‌کند، راهنما تمام زشتی‌ها را در آن شخص می‌بیند و نور را به راحتی با دستورات جناب مهندس جایگزین می‌کند در آن شخص و می‌تواند تا آخرین مراحل پیش برود و آن بستگی به همت و تلاش من دارد. آیا من می‌توانم در کنگره بمانم و خدمت کنم یا خیر آیا لذت را می‌توانم ببرم. شاعر می‌فرماید که اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس را لذت نخوانی. این بیت شعر را ما در کنگره معنا و مفهومش را می‌توانیم درک کنیم. تمام مسائلی که باعث می‌شود من دانیال در کنگره بمانم آن فرمایشات جناب مهندس هست که می‌فرماید کنگره مکان امنی می‌باشد که هر شخصی با ورود به این مکان باید حرمت آن را حفظ نماید که در هر جلسه دو مرتبه خوانده می‌شود و ما با دقت گوش می‌کنیم و سکوت می‌کنیم. هر کس هم می‌تواند برداشت خودش را داشته باشد و برداشت من از فرمایشات آقای مهندس این است که اگر درست آن را اجرا بکنم حرمت کنگره را حفظ نمودم ازاین که به صحبت‌های بنده گوش کردید متشکرم.

عکس و ارسال خبر: (مرزبان خبری )

تایپ: مسافر جواد (لژیون دوم)

نمایندگی دلیجان