راهنما همسفر فریده
خداوند بزرگ را سپاس که مرا با کنگره آشنا کرد تا آموزش بگیرم و بتوانم روش درست زندگی را یاد بگیرم. دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت است و همانطور که در وادی پنج خواندیم قضاوت کار اشخاصی است که درس قضاوت خواندهاند و در مورد آن آگاهی و تجربه کسب کردهاند و برای این کار، مزد دریافت میکنند؛ ولی با وجود این ممکن است آنها نیز در قضاوت خود دچار اشتباه و خطا شوند. اما من که هیچ آموزش و تجربهای در این کار ندارم چطور میتوانم درباره دیگران قضاوت کنم و پیش خودم هم فکر کنم که کاملاً درست قضاوت کردهام. البته همانطور که آقای مهندس فرمودند انسان کلاً قاضی به دنیا آمده و ما هر روز از صبح تا شب در حال قضاوتکردن است؛ اما ما فقط اجازه داریم که خودمان را قضاوت کنیم و درباره دیگران هیچ قضاوتی نکنیم. من به کنگره آمدم تا آموزش ببینم و تغییر کنم و نگرشهای منفی خود را به نگرش مثبت تبدیل کنم. یعنی دوربینم را بهطرف خودم بگیرم؛ اما اگر دوربینم را بهطرف دیگران بگیرم در واقع نور را بهطرف دیگران گرفتم و خود در تاریکی هستم. من در تاریکی نمیتوانم نکات منفی خود را ببینم پس تغییری هم صورت نخواهد گرفت و اگر تغییر نباشد تبدیلی هم صورت نخواهد گرفت. ما در جزوههای جهانبینی ۱ و ۲ مثلث جهالت و مثلث دانایی را داریم که در مقابل هم هستند. یعنی ترس مانع از تفکر میشود، ناامیدی مانع از تجربه میشود و منیت مانع از آموزش میشود. پس من اگر درست آموزش ببینم و بتوانم مثلث جهالت خود را به مثلث دانایی تبدیل کنم و آنها را در زندگی خود کاربردی کنم هرگز به خود اجازه نخواهم داد که درباره دیگران قضاوت کنم؛ چون ریشه قضاوت جهالت است و هر قضاوتی که در مورد دیگران انجام میدهم قطعاً آن صفت یا آن موضوع در وجود خودم هست و اگر به این دانایی برسم دیگر قضاوت دیگران برای من هیچ جذابیتی نخواهد داشت. خداوند در کتاب آسمانی سوره شمس هفت تا قسم میخورد که قسم هفتم این است که زمانی که نفس انسان به مرحله میانه رسید پس به او فجور و تقوا الهام میشود؛ بنابراین انسان با اختیاری که دارد میتواند یکی از این دوراه را انتخاب کند؛ اما هر کدام از این راهها را که انتخاب کرد باید بهایش را هم بپردازد. قضاوتکردن در مورد دیگران هم جزو راه فسق فجور است که بهایی دارد و بهای آن این است که اگر قضاوت کنم قضاوت خواهم شد. تجربهای که من در این مورد دارم این است که بعضی وقتها شده که دیگران درباره من ندانسته قضاوت کردند بدون این که خودم حتی ذرهای خبر داشته باشم و این موضوع باعث ناراحتی من شده است؛ ولی وقتی فکر میکنم به خودم میگویم حتماً درگذشته دیگران را قضاوت کردی و حالا خودت قضاوت میشوی. پس نباید ناراحت شوی زیرا این بهای قضاوتهای خودت است و این درسی بود که من گرفتم و فهمیدم که نباید کسی را قضاوت کنم. من بیرون از کنگره دیده بودم که آدمها همدیگر را قضاوت میکنند، خودشان حکم صادر میکنند و خودشان هم حکم را اجرا میکنند و این با صفت اشرف مخلوقات بودن صدق نمیکند؛ ولی خوشبختانه کنگره به ما آموخت تا بتوانیم مقام انسانی خود را که در جایی، جا گذاشته بودیم پیدا کنیم که البته من هنوز در اول راه هستم؛ ولی خوشحال هستم که صراط مستقیم را پیدا کردم که با یاری خدا ادامه خواهم داد تا به همان جایی که از آن انشعاب یافتهام برسم.
همسفر پری
مطلب امروز در مورد سیدی قضاوت و جهالت است. آقای مهندس در این سیدی میفرمایند: جهالت مترادف است با نادانی، نادانی یعنی عدم و نبودن و نور یعنی بودن و چیزی که وجود دارد؛ ولی ظلمت و تاریکی بودن نیست و اگر نوری نباشد میشود تاریکی و ظلمت. موقعی که نور میآید تاریکی خودبهخود محو میشود و از بین میرود و این بستگی به منش نور دارد که چه اندازه وسعت دارد. ممکن است مثل نور کبریت باشد که یک محدوده کوچک را روشن میکند و بعد خاموش میشود و یا مثل نور خورشید باشد که دائمی و کامل است. برای قضاوتکردن ما احتیاج به علم، آگاهی، حقیقت، صبر، تجربه، تخصص، تفکر سالم و قدرت تشخیص و... داریم، ولی برای جهالت ما به هیچ پیشنیازی احتیاج نداریم؛ زیرا وقتی جهالت و نادانی باشد ترس، ناامیدی، منیت، حرص، تکبر و خرافات هم همراه آن میآیند. زمانی که خداوند به انسان اختیار داد همان موقع به انسان قدرت قضاوت هم داد و در واقع انسان فطرتاً قاضی به دنیا آمده است و مرتب باید در حال قضاوتکردن باشد که آیا فلان کار را انجام بدهم یا انجام ندهم یا فلان لباس را بپوشم یا نپوشم و ازاینقبیل مسائل؛ بنابراین ما دائماً در حال قضاوتکردن هستیم؛ چون خداوند وقتی ما را خلق کرد یک ویژگی به ما داد که آن ویژگی اختیار ما است که در واقع سرنوشت ما را به دست خودمان سپرد؛ ولی مشکل از آنجا آغاز میشود که تا جایی که در مورد خودمان قضاوت میکنیم کار عادی و خوبی است؛ ولی در مواردی که به ما ربطی ندارد وارد حوزه قضاوت میشویم و اینجا جهالت مطرح میشود و بهطورکلی به این نتیجه میرسیم که به موضوعاتی که به ما مربوط نمیشود دخالت نکنیم و بر حسب ظن و گمان راجع به دیگران قضاوت و داوری نکنیم؛ بلکه بهتر است دوربین قضاوت را بهطرف خودمان بگیریم و خودمان را قضاوت کنیم تا ضدارزشهایی که در خودمان وجود دارد و از آنها بیخبر هستیم تشخیص دهیم و با آموزشهای درست بتوانیم آنها را اصلاح کنیم و به نور و روشنایی برسیم.
سپاس از راهنما همسفر فریده و رهجوی گرامیشان (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا، خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی البرز (کرج)
- تعداد بازدید از این مطلب :
283