این سیدی در رابطه با رازهای نهان است همانگونه که جناب مهندس فرمودند؛ امروزه هر کس خدا را قبول نداشته باشد فردی فهمیده و متجدد است و کسی که خدا را قبول داشته باشد فردی بیسواد و ناآگاه است بشر صفات خداوند را میداند ولی در مورد ذات خداوند نه چیزی میدانیم و نه درکی از آن داریم و سیستم الهی تشکیلات منظم و خاص خود را دارد و طبقهبندیشده است، خداوند نه میزاید نه زاییده شده نه نیازمند است و تصور این مطلب بسیار سخت است این سیستم آنطوری طراحی شده است که انسانها با اعمال بد، خود را به جهنم میبرند و این اعمال بد است که ما را تنبیه میکند و خداوند در سیستم خود کسانی را فرستاده که انسانها را برای بهتر زندگی کردن و رفتن به صراط مستقیم هدایت کنند و به بشر آداب تمامی مسائل زندگی را آموزش دهند.
در قرآن کریم سورهای بنام حدید یعنی آهن آمده است که خداوند متعال میفرماید؛ آهن را برایتان فرستادیم اگر در آن آسیبهای سختی است ولی سودهای فراوانی دارد زمین قادر به ساختن آن نیست زیرا دما باید به 500 میلیون درجه سانتیگراد برسد که بتواند آهن تولید کند لذا آهن بهوسیله شهابسنگها به زمین فرود میآید.
ما نباید افسوس گذشته را بخوریم یا از انجام ندادن برخی کارها تأسف بخوریم بلکه باید از وقایع گذشته آموخت زیرا هر موضوعی در جای خود هم فرمان الهی و هم تقدیر است چون مثلث زندگی ما انسانها بر مبنای سه ضلع تقدیر، خواست و فرمان الهی است که تقدیر همان نامه پیشین است و هر کاری در گذشته انجام داده باشیم چه خوب یا بد الآن نتیجه آن را دریافت میکنیم، اگر گندم بکاریم قطعاً گندم درو خواهیم کرد و اگر حنظل بکاریم حنظل درو میکنیم پس باید کلاه خود را قاضی کنیم و به اعمال خود بنگریم و در زندگی به دنبال مقصر نباشیم اگر به دیگران احترام بگذاریم درواقع حرمت خود را نگهداشتهایم.
در سیستم کنگره اگر یک مسافر در سفر خود موفق نباشد مقصر راهنمای او نیست بلکه خود مسافر نتوانسته راه صحیح را بیابد و با نافرمانی دچار مشکل شده است و این نتیجه اعمال او است در ادامه اگر به رفتار و کردار خود نظر کند میتواند با سعی و کوشش خود را تزکیه و پالایش کند حتی خیلی از اتفاقات ممکن است به تقدیر ما برگردد و از بد یا خوب آن نباید خوف داشته و چهبسا که ازنظر ما بد باشد ولی پردههای نهان را بازنماید و تقدیر یا فرمان الهی باشد پس بایستی از سختیها و مشکلات آموزش گرفت یا اگر شخصی در حق ما بد کرد آن را معلم خود بدانیم و از رفتار او درس بگیریم.
شاگرد میپرسد این مسائل عین قانون است حال چگونه میتوان آنها را انتقال داد؟ جواب میدهند که در کنگره 60 افراد آموزش میگیرند که با دیگران چگونه رفتار کنند، کمفروشی نکنند و گرانفروشی نکنند چراکه ما همه آینه همدیگر هستیم.
در ادامه جناب مهندس میفرمایند؛ هر حرف یا واقعیتی را نمیشود بیان کرد زیرا گاهی ممکن است میوهای کال باشد و با به زبان آوردن برخی سخنان، شخص دچار بحران و کنشهای زیادی شود و خوب است که ابتدا حرفها و شرایط را سنجیده و آنوقت بیان کنیم.
جناب مهندس در ادامه اینچنین بیان کردند؛ که نباید به قطبهای منفی یا افرادی که به ما انرژی منفی میدهند فکر کرد اگر کابوس دیدیم و به آن فکر کردیم در حقیقت به آن قوت و نیرو میدهیم یا ناامیدی که درواقع در زندگی از بدترین سمها است با فکر کردن به آن و در ذهن تکرار کردن آن را تقویت میکنیم یا خستگی، افسردگی و ترس اینها همگی نیروهای منفی هستند و اگر بهطور مکرر به زبان بیاوریم مسلماً تشدید خواهند شد و تکرار کردن آنها ما را به باتلاق میبرد چه خوب است که به یاد خداوند و نیروهای مثبت باشیم تا ما را به صراط مستقیم و درنتیجه آرامش، آسایش و صلح رهنمود کنند.
نگارش: همسفر ثریا، راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر رها (خدمتگزار سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
53