آقای مهندس در سیدی نامه پیشین میفرمایند: آنچه بایستی انجام بشود، میشود و آنان که بایستی بیایند در راه هستند، میآیند و همیشه این تبدیلها و ترخیصها در جریان هستند. چرخ خداوند همیشه در گردش است که این مطلب بیانگر تقدیر است. زندگی ما برمبنای (خواست_تقدیر _فرمان الهی) برنامه ریزی شده است، تقدیر زندگی این است که ما چه کاشتهایم و چه برداشت میکنیم؟ آنچه ما امروز میکاریم تقدیر فردای ماست.
این مسئله که آیا زندگی جبر یا اختیار هست، مورد بحث فیلسوفان بزرگان فرنگی، سایر کشورها و علمای متعددی بوده است و خواستند به آن جواب بدهند؛ مانند دکارت، کانت و ... که یکسری تجربهگرا، عقلگرا، حسگرا، پوچگرا و نهی گرا بودند که از زاویهٔ دلخواه خود به آن نگاه کردند؛ مانند نگاه از سوراخ کلید به داخل اتاق که هرکدام یک وسیلهای از اتاق را میدیدند و درست هم بود؛ زیرا زندگی ترکیبی از همه اینها است.
زندگی ما برمبنای خواست، تقدیر و فرمان الهی برنامهریزی شده است. بها و ارزش هر انسانی به آگاهی، دانش، مردمداری و منفعتی که دارد است. ارزشهای ما مثل گنج در درون ماست. گنج درون پایانی ندارد و باید گنج درون خود را پیدا کنید که به پایان نمیرسد. تا زمانی که ما مشکلات را در بیرون جستجو کنیم به هیچچیز نمیرسیم؛ بلکه باید اشکالات را در درون خود پیدا کنیم نه اینکه دیگران را مقصر بدانیم و دنبال مقصر در بیرون باشیم.
گنج در ویرانهها است تا انسان ویران نشود گنج نمییابد، سختیهایی که ما میکشیم حکم ویرانه را دارد و ما باید از سختی و مشقت درس بگیریم تا گوهر جان خودش را نشان دهد، گنج درون را اگر بیابیم دیگر پایانی ندارد. ما دارای دو صور هستیم: یکی صور آشکار و دیگری صور پنهان، جهان و دنیا، تنها این چیزی نیست که ما مشاهده میکنیم زیرا دید ما محدود است و همینطور تفکر ما، انسانها مانند یک ربات میمانند ولی خود نمیدانند که دارای یک برنامهریزی خاصی میباشند.
ما از ۳۸ هزار میلیارد و ۲۰۰ میلیون سلول تشکیل شدهایم و اجزای بسیار متعددی داریم ما در جسم زندگی میکنیم اما در کارکرد آن نقش چندانی نداریم و در اختیار ما نیست مثل کارکرد قلب، کلیه، تنفس و... ما در خواب پنج حس ظاهر و پنج حس باطن داریم، هر شب که میخوابیم به جهان دیگری میرویم و با بیداری به این جهان برمیگردیم، ما با تمام هستی بودیم و خواهیم بود و مرگی برای ما وجود ندارد. در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر ما اعتیاد را تمثیلی از سرما میدانیم همینطور بهشت و جهنم تمثیل است. جهان هستی برمبنای سه عنصر با یکدیگر ارتباط پیدا میکند: صوت، حس و نور، صوت یکی از مؤثرترین پایههای هستی است که صوت میتواند در انسان اثر مخرب و یا اثر مثبت ایجاد کند، ارتباط ما با جهان و جهانها با یکدیگر بهواسطهٔ صوت انجام میشود.
نگارش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر ساره (لژیون هشتم)
ارسال مطلب: مرزبان خبری همسفر سمیه
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
38