با عرض سلام و خداقوت خدمت همه اعضا، در این هفته با راهنمای محترم آقا یحیی گفت و گو آموزندهای داشتیم که از شما عزیزان دعوت میکنیم ما را همراهی بفرمایید.
لطفا خودتان را معرفی و اعلام سفر بفرمایید؟
سلام دوستان یحیی هستم مسافر؛
تخریب بیش از ده سال، آخرین آنتی ایکس تریاک و شیره، ده ماه پانزده روز سفر کردم به راهنمایی آقا موسی علی پور از لژیون یکم دهخدا قزوین، درحال حاضر دو سال چهار ماه است که آزاد و رها هستم.
چه عاملی باعث شد در کنگره 60 ماندگار و خدمت گذار شوید؟
راهنمای من آقا موسی در لژیون حرف خوبی میزدند و میگفتند لکنود یعنی پنهانکننده رب خویش نباشید. من به دلایل مختلفی مصرفکننده شدم، جدای از مقوله اعتیاد در جهان بینی، زندگی، کارهای روز مره و جامعه باید شکر گذار باشیم، آقای مهندس همیشه توصیه میکنند که قدر چیزهایی که دارید را بدانید و ما آن قدر دنبال نداشته هایمان رفتیم که داشته هایمان را فراموش کردیم.
به نظرشما مرز بین راهنما و رهجو کجاست، چرا گفته شده نباید رابطه مالی و کاری برقرار باشد؟
طبق آموزشها درکنگره 60 یاد گرفتیم که تمام حد و حدود را طبق حرمتهای کنگره جلو ببریم و حد و مرز را حفظ کنیم و وارد حاشیه نشویم، اگر درگیر حاشیه شویم از کار اصلی یک راهنما که آموزش و درمان اعتیاد است، عقب میافتیم، اگر من وارد رابطه کاری و زندگی شخصی یک رهجو شوم، از مسیر درست خارج و هدف اصلی خود را فراموش میکنم، آقای مهندس خیلی تاکید دارند که حرمتها باید دو بار در جلسات خوانده شود. سالیانه هم یک هفته دستور جلسه قرار داده میشود و در جلسات راهنمایی هم دستور جلسه میباشد و مورد بحث قرار میگیرد، یک مثالی هم که در کنگره زده شده این است که عین اسب عصاری، هدف درست را در نظر داشته باشیم و در راستای درست تلاش کنیم درغیر این صورت عواقب بدی برای ما دارد.
به چه دلیل همه اعضای کنگره باید به حرمتها احترام بگذارند؟
اکنون کنگره 60 حدود 27 سال است که پا برجاست و دلیل اصلی اینکه مکان مقدس و امنی شده رعایت نمودن حرمتها است. هر شخصی یا جایی برای خودش حریم، خصوصیات، ارزش و قوانینی دارد کنگره 60 هم از این دایره و چارچوب جدا نیست و ستونهای کنگره را حرمت ها میسازد.
چرا باید فرمان راهنما را اجرا کرد و به ایشان احترام گذاشت؟
در مرحله ورود به کنگره، به تمام تازه واردین گفته میشود که حرف شنوی داشته باشند چون اگر رهجو از کنگره آموزش نگیرد به درمان نمیرسد. «کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی» مثال خوبی است که آقای مهندس استفاده میکنند. من باید یاد بگیرم منیت خود را کنار بزارم تا از آموزشها عقب نمانم، ناامید نشوم و تجربه کسب نمایم، نترسم و افکار روشنی به دست بیاورم تا به مثلث درمان اعتیاد (جسم، روان و جهانبینی) و تعادلی که مد نظر کنگره 60 و خودم است برسم. راهنما مسیر را رفته و به پیچ و خم مسیر کاملاً آشناست و میگوید: با حرفها و روشهای من پیش برو؛ قطعاً اگر حرف شنوی باشد آن موقع رهجو به نتیجه مطلوبی میرسد.
باتوجه به نزدیک بودن آزمون راهنمایی صحبت شما با کسانی که میخواهند در جایگاه راهنمایی خدمت کنند، چیست؟
دیگران کاشتهاند ما خوردهایم، ما باید بکاریم تا دیگران بخورند. قبل ما کسانی بودند، خدمت کردند و این چرخه را چرخاندند. اگر جزوه راهنمایی را مطالعه کرده باشید، نوشته شده راهنمایی ذکات رهایی ما راهنماها است و لکنود و گمانکننده رب خویش نباشیم. کجا بودیم و به کمک چه کسانی به این جا رسیدیم؟ به نظر من بهترین لذت، جایگاه راهنمایی است. شخصی هم به این جایگاه برسد، یعنی مراحل درمان را به نحوه احسنت و کامل رسانده است. به خاطر دارم از آقا موسی راهنمایم پرسیدم که من چطور بایستی جبران کنم؛ گفتند: تنها جبرانی که برای راهنمایت میتوانی داشته باشی شال راهنمایی و خدمت کردن است.
ممنون بابت وقت گفت و گو از کلام آخر شما استفاده میکنیم؟
از آقای مهندس، استاد امین، خانواده محترمشان و راهنمای خودم آقا موسی تقدیر و تشکر میکنم که چنین بستری را فراهم کردند تا ما با یک نوع نگاه و نگرش جدی از زندگی آشنا بشویم. کنگره برای من مثل یک دانشگاه میماند که خیلی از درسهایی که جا مانده را به خوبی پیدا میکنم. مقوله زمان در کنگره 60 خیلی مهم و نوبت باران برای همه محفوظ است. خیلی خوشحال هستم در کنار شما دوستان خدمت میکنم.
تهیه و تنظیم: مسافر شمس الدین
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
180