حرمت به معنی محترم شمردن قوانینی است که هرکس برای سفر کردن به آن نیاز دارد

به نام قدرت

اولین جلسه از دوره سی‌‌ و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی صالحی به استادی مسافر مهدی و نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر ولی  با دستور جلسه  " حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری مالی وخانوادگی در کنگره ممنوع است؟"  در روز چهارشنبه مورخ ششم تیر۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد

سخنان استاد:

‌سلام دوستان مهدی هستم مسافر، خدا را شکر می کنم که امروز فرصت ابتدا خدمت کردم به خودم و آموزش گرفتن از شما دوستان را پیدا کردم شاکر خداوندم که یک بار دیگه توانستم این جایگاه را تجربه کنم از استاد عزیزم آقا بهروز تشکر می کنم. آنقدر این جایگاه پر انرژی است که هرکس یک بار آن را تجربه کرده باشد بی تاب است برای اینکه دوباره این جایگاه را تجربه کند باز هم تشکر می کنم از ایشان، دستور جلسه حرمت است و دفعه قبل هم که من استاد جلسه بودم دستور جلسه حرمت بود، حرمت قوانین است. یک سری قوانینی که آنقدر محکم و سفت است و آنقدر راجع به آن تفکر شده است که حرفی باقی نمی ماند و باعث ثبات کنگره است و باعث می شود که هیچ مسافری مشکلی برایش پیش نیاید.  راجع به هر بند آن را می شود ساعت ها صحبت کرد. حرمت به معنی محترم شمردن یک سری قوانینی است که هر کس برای سفر کردن به آن نیاز دارد همه ما در اینجا به نوعی مسافر هستیم و واجب است که همه ما این حرمت ها را رعایت کنیم. در تیتر حرمت می گوید که رابطه مالی و خانوادگی داشتن ممنوع است چرا ممنوع است برای آنکه تجربه شده است وقتی روابط مالی به آموزش ها باز شود قطعاً از خیلی از مسایل جلوگیری می کند. کوچکترین اختلافی که در مسائل مالی بیفتد شاید به این ختم شود که یک نفر از کنگره دور شود و کنگره جای پیوندها و محبت ها است جای دور شدن ها نیست به خاطر همین هست که مسائل مالی در کنگره ممنوع است این بندهایی که در حرمت نوشته شده، قطعاً هرکدام آن ها تجربه شده است نه تنها یک بار بلکه بارها و بارها. چیزی که باعث شده است کنگره سر پا بماند این است که این حرمت ها رعایت می شود و به واسطه مهم بودن آن، دو بار خوانده می شود یک بار اول جلسه و یک بار آخر جلسه به واسطه همین حرمت ها است که کنگره با این قدرت به سمت جلو پیش می رود هرکس کار خودش را به نحو احسنت انجام می دهد و به مسائل بیرونیِ کسی وارد نمی شود و فقط سفر خود را انجام می دهد، از شخص اول کنگره جناب مهندس تا همه خدمتگزاران که هیچ پولی دریافت نمی کنند، نشان می دهد که این حرمت رعایت شده است. قانون وقتی تاثیر گذار است که شخص اول خودش آن را رعایت کند و آقای مهندس و دیده بان ها اول خودشان این اصول را رعایت می کنند که قطعاً خدمتگزارانِ بعد از خودشان نیز رعایت خواهند کرد و آن وقت است که می تواند تاثیر داشته باشد بر روی مسافری که یک هفته یا ۱۰ روز است سفر خود را آغاز کرده است و آن موقع است که راهنما به این سفر اولی بگوید: لزومی ندارد که با هم لژیونی خود شماره رد و بدل کنید. شاید یک فکر مسموم در یک ماشینی که با هم می روند و می آیند ۴ نفر یا ۵ نفر را با خود با خود ببرد، ولی اگر این رابطه برقرار نباشد نهایت مسمومیت برای یک نفر است. پشت هرکدام این بندهای حرمت، تجربه است. تجربه ارزشمند است و آنقدر مهم است که دو بار خوانده می شود برای اینکه گوش زد کند و همه افراد مهم است که آن را رعایت کنند.

یک مقداری هم راجع به بندهای حرمت بگویم اولین چیزی که در حرمت ها جناب مهندس فرمودند دروغ گفتن است، تا موقعی که نتوانم اصل صداقت را رعایت کنم و دست من باز نباشد در پیش راهنمای خودم قطعاً هیچ چیز از راهنمایم نمی توانم دریافت کنم حتی اگر خطای بزرگی انجام داده باشم، نباید دروغ بگویم اولین دروغی که بگویم مجبورم که دروغ های دیگر را نیز بگویم که به ناکجا آباد می رسم شاید اوایل سفر خود من نیز این را تجربه کرده بودم، ولی از روزی که تصمیم گرفتم دستانم را باز کنم و صادقانه زندگی کنم انگار یک بارِ صد تنی از رو دوش من برداشته شد و توصیه من این است که اگر قرار است چیزی از راهنمایان عزیز دستگیرمان شود حتماً با صداقت جلو برویم حتی اگر خطا و اشتباهی است، خطا و اشتباه نه برای دارو خوردن، نه برای سفر زمینی، منظور من این است که شاید بارها شنیده باشیم که ما کنگره می آییم نه تنها برای درمان مواد مخدر، بلکه ما کنگره می آییم برای آنکه بارهای سنگینی را که سالهای سال به دوش کشیدیم را به زمین بگذاریم و آسوده زندگی کنیم. اگر قرار باشد که اینگونه باشد باید دستانم را باز کنم و با صداقت زندگی کنم و با راستی تمام خودم را در روبروی راهنما بر روی زمین بریزم تا هرکدام از  خشت های من را دوباره روی هم بگذارد تا ساخته شوم. ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.

تایپ: مسافر اسماعیل لژیون هشتم

عکس: مسافر رضا لژیون هشتم