نهمین جلسه از دوره پنجاه و نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا به نمایندگی پرستار؛ با استادی: راهنمای محترم مسافر وحید، نگهبانی: مسافر امیر حسین و دبیری: مسافر جمیل با دستور جلسه " حرمت کنگره 60 ، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟ " در روز چهارشنبه مورخ ششم تیر ماه 1403 راس ساعت ۱7 آغاز به کار نمود.
به نام قدرت مطلق الله
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر
در مورد دستور جلسه زمانی که من وارد کنگره میشوم به عنوان یک مصرف کننده قبول کردم که یک موادی را مصرف میکنم و حال خوبی ندارم. وارد کنگره میشوم تا درمانم را شروع کنم. در کنگره ما مراحل را آرام آرام انجام می دهیم. وقتی ما درمان خود را شروع میکنیم به من میگویند که باید آرام آرام شروع به سی دی نوشتن کنید و شربت را به میزانی که برایت نوشته شده و ساعتی که معین شده استفاده کنید. چرا ؟ به خاطر اینکه یاد بگیرم چگونه زندگی کنم و چگونه مواد مصرف کنم. در کنگره جمله ای هست به عنوان: بکش و بکش. یعنی مقدار مصرف را اندازه گیری کن و بعد آن را مصرف کن. هنگامی که من وارد میشوم مقدار مصرف من مشخص و یک برنامه به من داده میشود و این پروسه 11 ماه زمان احتیاج دارد. ولی چرا از همان ابتدای ورود به کنگره من باید شروع به سی دی نوشتن کنم و سه روز در هفته باید به شعبه بیایم و چرا باید حرمتها را نگه دارم؟ به خاطر اینست که بتوانم راحتتر زندگی کنم و تمام این اتفاقاتی که در کنگره میافتد و تمام وقتهایی که میگذارم و میآیم برای اینست که تغییر کنم و تغییرات را در درون خودم انجام دهم تا بتوانم حس خوبی نسبت به خودم و دیگران داشته باشم. تمام کارهایی که برای من سخت بوده، انجام آن کارها به مرور زمان برای من شیرین میشود و از زندگی لذت میبرم. در مورد دستور جلسه ی حرمت، میگویند رابطه مالی بین افراد نباشد یا ارتباط خانوادگی با کسی نداشته باشم به خاطر اینست که از این آسیبها در امان باشم، چون من یک زمانی اختیار مواد مصرف کردن خود را نداشتم، زمانی که بیدار میشدم مواد مصرف میکردم، یک ساعت بعدش دوباره مصرف میکردم، حالم خوب بود مواد مصرف میکردم، زمان نشعگی باز مواد مصرف میکردم.
![](/EditorFiles/Image/vahid%20pirhadi.JPG)
ولی زمانی که به کنگره میآیم و موادم نظم پیدا می کند اعتماد به نفس پیدا میکنم و به من یک سری نیروها و انرژیها داده میشود و فکر میکنم که آدم خیلی بزرگی هستم تاریکیها از همان جا وارد میشوند. من که سه ماه در حال سفر کردن هستم به شخصی که ۲۰ روز در حال سفر کردن است با او مینشینم و با او درد و دل میکنم و حرمتها را میشکنم و این باعث میشود در ادامه آن نیروهایی که به من داده شده از من پس گرفته شود چه بسا بیشتر . همانطور که آقای مهندس میفرمایند با تریاک به کنگره میآیم و با تریاک و شیشه از کنگره میروم. به این دلیل که جهانبینی و نگرشی را که باید از آن نیروها چطور استفاده کنم را هنوز به دست نیاوردهام. میگویند جلسه که تمام شد نیم ساعت بعد باید در منزل باشی و استراحت کنی، داروی خود را مصرف کنی و فردا صبح با انرژی به کارهای خود بپردازی. برای منی که در حال سفر کردن هستم و چه بسا در سفر دوم نباید با کسی که حال خوبی ندارد معاشرت داشته باشم. در صورت انجام آن، قوانین و حرمتها را زیر پا گذاشته ام. من نباید از کسی پولی بگیرم. در اوایل سفر خداوند به من کمک میکند و مقداری انرژی و پول به من داده میشود و میخواهم آن را به چهار نفر که ضعیفتر هستند، کمک کنم و این کار باعث سقوط خودم و هم دیگران می شود . باید کاری کنم که بعدها درس عبرت دیگران شوم.
![](/EditorFiles/Image/Wednesday.JPG)
من خودم در ابتدای سفرم حرمتها را گوش میکردم ولی اجرا نمیکردم و یکی از هم لژیونی های من ۴ هزار تومان برای پول دارو کم داشت و بدون اینکه با بزرگتر خودم که فقط راهنمای من است مشورت کنم، پول را به او دادم. من در آن لحظه فکر میکردم آن کار درست است. به خاطر همین موضوع چندین ماه عذاب وجدان کشیدم و او الان در کنگره نیست. اگر حرمتها را گوش کنم و اجرا کنم، نه تنها در محیط کنگره بلکه بیرون از کنگره و در زندگی از آسایش بیشتری برخوردار خواهم بود و لذت بیشتری از آن می برم از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از شما تشکر میکنم.
عکاس: مسافر حسین از لژیون دوازدهم
تایپ و ویراست: مسافر مهدی از لژیون دهم و مسافر محمد از لژیون سوم
بارگزاری: مسافر حسین از لژیون دوازدهم
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
108