English Version
English

من و مسافرم، عضو لژیون سردار

من و مسافرم، عضو لژیون سردار

«یا خیرُ الرّازقین»

سخنان ماندگار مهندس دژاکام: «اگر بدانیم که هستان، جایشان را به نیستان، که هست خواهند شد، می‌دهند؛ همه قضایا متفاوت خواهد شد.»

سلام دوستان مرضیه هستم همسفر علی
مسافر من با بیش از ۲۵ سال تخریب وارد کنگره شدند، با انواع آنتی‌ایکس، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره، تریاک کشیدنی و خوردنی، ۱۱ ماه سفر کردیم به روش DST، داروی درمان شربت OT، به کمک راهنمای خوبشان آقای روحانی از لژیون ۲۰ شفا، راهنمای عزیز خودم خانم معصومه از لژیون ۷ شفا، ورزش مسافرم دارت،  الان هم به لطف خدا و یاری آقای مهندس ۲۳ روز هست که آزاد و رها هستیم.
مسافر من اواخر سال ۱۴۰۱ وارد کنگره شد، بعد از حدود ۸ ماه سفر خود را خراب کرد! من هم که ناراحت بودم با حالت گله‌مند و طلبکارانه به کنگره آمدم تا ببینم چرا این اتفاق افتاده است؟! وقتی راهنمای تازه‌واردین با من صحبت کردند، دیدم «تنها نیستم» این‌جا احترام، محبّت، حسِ کمک و یاری را از نزدیک لمس کردم، با خودم گفتم: باید به کنگره بیایم، این‌طور شد که مسافرم بعد مدّتی جریمه و تنبیه، دوباره برگشت.
وقتی در جلسات شرکت می‌کردم؛ در مورد این‌که کنگره به خودش متکی می‌باشد و از هیچ نهادی کمک نمی‌گیرد، گفته می‌شد؛ کم‌کم جشن گلریزان، هفته راهنما و لژیون سردار و... را دیدم؛ با خودم گفتم این‌جا هم که همه‌اش پول می‌خواهد! سبد و کارتخوان، ما هم که آن‌قدر اوضاع مادی خوبی نداریم که کمک کنیم یا پاکت بدهیم! هر‌ چند اجباری هم نبود؛ ولی عذاب وجدان داشتم که چرا نمی‌توانم کمکی کنم؟ يواش‌يواش با صحبت‌های راهنما و مشارکت‌های دوستان متوجه شدم، آن‌ها هم خیلی ثروتمند نیستند؛ ولی خیلی با رضایت و خوشحالی از برکات کمک‌ها و عضو لژیون سردار شدن خود، می‌گویند.
من هم تصمیم گرفتم تمرین کنم که سبد یا کارتخوان از کنارم رد نشود، حتی اگر شده مبلغ کمی پرداخت کنم؛ با این‌که اوایل دست و دلم می‌لرزید و می‌خواستم مثلاً کارتم را پیدا نکنم! ولی کم‌کم خوشم آمد و سعی می‌کردم در جشن‌ها هم نقشی هر چند کمرنگ داشته باشم؛ هنگامی که واقعاً برکاتش را در زندگیم دیدم، تازه فهمیدم برکت پولی که داری از مقدارش خیلی خیلی مهم‌تر است؛ الان با همان آرامش و خوشحالی که از بقیه دوستان می‌دیدم؛ من و مسافرم عضو لژیون سردار هستیم و از خدای مهربان و کنگره ۶۰، سپاسگزارم که‌ توانستم بخشیدن با رضایت، لذت و آرامش را یاد بگیرم، همان‌طور که بقیه کاشتند و ما خوردیم؛ انشاالله من هم سهمی در کاشتن برای انسان‌های مستأصل و درمانده مثل خودم، داشته باشم.
ممنون، برای مطالعه مشارکت من، وقت گذاشتید.

نويسنده و تایپ: همسفر مرضیه، رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)

ویراستار: همسفر مینا، رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم) و همسفر معصومه، رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یک)

ارسال: همسفر اعظم، رهجوی همسفر اعظم

همسفران نمایندگی شفا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .