خداوند بزرگ و مهربانم را بسیار شکر میکنم که اذن ورود مرا به کنگره بعد از بیست سال زندگی در تاریکی صادر کرد. من از همان اوایل زندگی در تاریکی بودم؛ ولی آگاهی نداشتم؛ برخلاف کسانی که از مصرف مسافرشان خبر نداشتند من خبر داشتم؛ ولی به خاطر زندگی خودم و به خاطر بچههایم این موضوع را از همه پنهان کردم و درد و عذاب آن روزها را تحمل میکردم؛ مسافرم کمکم انواع مواد مخدر را مصرف میکرد؛ البته اوایل تفریحی مصرف میکرد تا اینکه مشکل ناگواری پیش آمد و من و مسافرم ضربه شدیدی خوردیم، از آن روز مصرفش زیاد و زیادتر شد؛ مسافرم اصلاً حال روحی خوبی نداشت، به همین خاطر میخواست با مصرف مواد بهتر شود؛ کمکم افسردگی شدید گرفت؛ خانهنشین شد و این افسردگی هشت سال طول کشید؛ در طول این هشت سال با اتفاقات زیادی روبرو شدیم، دعواهای شدیدی با خانوادههایمان داشتیم و ترکهای زیادی را امتحان کردیم ولی هیچکدام نتیجهای نداشت؛ حتی بعدازآن ترکها حال مسافرم بدتر و مصرفش هم بیشتر میشد و من هم از زندگی ناامیدتر میشدم. یک روز که از همهچیز خسته شده بودم به او گفتم: من از این زندگی خسته شدم یا مواد را ترک کن یا من تو را ترک میکنم؛ به مدت دو روز خانه را ترک کردم و در این دو روز از یک ناجی کمک گرفتم؛ چون بهتنهایی نمیتوانستم برای زندگیام تصمیم بگیرم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که فقط کنگره میتواند به ما کمک کند؛ بااینکه اطلاعات دقیقی از کنگره نداشتم به اصرار من با مسافرم وارد کنگره شدیم؛ روز اول هر دو با ناامیدی و چشمان پر از اشک وارد شدیم ولی موقع برگشت انگار تمام غمها و دردهای این بیست سال از روی دوش ما برداشتهشده بود و حال عجیبی داشتیم.
خداوند را شکر میکنم؛ الآن حدود هشت ماه است که سفر میکنیم تا حدودی از تاریکیها و ضد ارزشها دور شدهایم و با کمک آموزشهای کنگره راه مستقیم را پیداکردهایم؛ راهنمایان خوب، دلسوز و فداکاری انتخاب کردیم که آموزشهای آنها را در زندگی عملی میکنیم؛ اکنون به آرامش و عشق و محبت رسیدهایم؛ این دل نوشته را با چشمانی پر از اشک مینویسم؛ راهنمایم عشق و مهربانی را در حق من تمام کرد، همیشه بذر امید و انگیزه در دل من میکارد و اجازه نمیدهد ناامیدیها بر من غلبه کند؛ دستانش را میبوسم که علم و هنر زندگی را به من آموزش داد. در پایان از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان، ایجنت، گروه مرزبانی و راهنمای عزیزم تشکر میکنم که اجازه این خدمت را به من دادند.
رابط خبری: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم)
تصویرگر و ویراستار: همسفر مبینا، رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر مینا خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
341