English Version
English

وای بر طعنه‌زن عیب‌جو

وای بر طعنه‌زن عیب‌جو

انسان بی تفکر مانند چهارپایان هستند یکسری مسائل است که ما باید از آن پیشگیری کنیم که در کنگره آن را منع کردیم سخن چینی حرکتی بسیار غلط و خطرناک است. ممکن است برای اداره کشوری نیاز به وزارت اطلاعات و آوردن خبر باشد ولی در کنگره نمی‌آییم افرادی بگذاریم که برای من خبر بیارند. این کار سیستم را فاسد می‌کند و به سیستم ضربه می‌زند. لازم نیست که بگوییم فلانی سیگار می‌کشد، به تو هیچ ربطی ندارد فلان مسئول اوتی سیگار می‌کشد به تو ربطی ندارد باید هر کسی سرش به کار خودش باشد چرا که این کار شاید در ظاهر خوب باشد ولی در باطن ایجاد مشکل می‌کند. در خانواده هم سخن چینی ویرانگر و نابود کننده است و باید از آن پرهیز شود. اگر در کنگره یا جامعه فساد بزرگی مثل فروختن ماده مخدر یا شیشه صورت می‌گیرد باید این را اعلام کرد اما نه کارهای جزئی را، سخن چینی بسیار زننده و آسیب‌زاست و این مسئله بسیار مهمی است  کلاس درس و زندگی معمولی نیازی به جاسوس بازی ندارد که سخن‌چین شویم. در موضوع خبرچین، همیشه یک سخن‌‌چین وجود دارد، یک مستمع و یک سوژه که تشکیل یک مثلث می‌دهند. وقتی سخن‌‌چین هست باید یکی باشد که حرف او را گوش کند و اگر نباشد این مثلث تشکیل نمی‌شود و یک موضوعی است که کسی مورد فضولی و سخن‌چینی قرار می‌گیرد که اگر سوژه نباشد هم مثلث تشکیل نمی‌شود. من هر کس خبر برایم آورده زدم تو ذوقش اگر از این کنجکاوی دست برداریم راحت هستیم مثلاً تمام اعضای کنگره۶٠ اجازه ندارند شب به راهنما یا ایجنت زنگ بزند برای چی ساعت ۹ شب زنگ می‌زنید به راهنما این همان فضولی و بی‌فکری است لزومی ندارد شب زنگ بزنید در کنگره همدیگر را می‌بینید اگر کار واجب دارید روز زنگ بزنید چرا ایجنت ساعت ۹ شب باید به راهنما زنگ بزند به فامیل، دوست به پدر، مادر نباید شب زنگ بزنیم.


ما با تلفن نباید مزاحم وقت بقیه شویم پس مواظب تلفن زدن‌ها باشیم این داستان اوتلو است یک فرمانده سپاه و سردار بود که سیاهپوست هم بود که دزدمونا همسرش را دیوانه‌وار دوست داشت و افرادی می‌آیند راجب همسرش بد می گویند که یکی از نمایشنامه‌های شکسپیر است و می‌گویند دستمالی که تو به دزدمونا دادی به معشوقش داده است اینقدر صحنه‌سازی می‌کنند که اوتلو همسرش را از بین می‌برد و برایش محرز می‌شود که همسرش به او خیانت کرده است و او را خفه می‌کند و اجازه دفاع از خودش را نمی‌دهد در حالی که او نمی‌دانست قضیه چیست بخاطر اطلاعات غلط بخاطر سخن‌چینی از بین می‌رود این حرکت به تمام اعضاء مثلث صدمه می‌زند. اول از همه به فرد سخن‌چین تمام آوار می‌رسد به سخن چین و بعد بقیه اعضاء و باید بدانیم که زندگی‌ها را نابود و تباه می‌کند و به ما ضربه می‌زند. انسانی که با تفکر باشد دست به خبرچینی نمی‌زند حتی در مورد این موضوع مطلب داریم در کلام الله که می‌گوید؛ وای بر طعنه‌زن عیب‌جو که سخن‌چین هم شاملش می‌شود اینجا اشاره می‌کند به طعنه‌زن عیب‌جو و بعد از آن می‌گوید وای بر نمازگزارانی که از نماز خود غافل هستند و ریا می‌کنند نفر اول احتکار کننده است ولی صف اول نماز است و بعد می‌گوید وای بر کم‌فروشان قوانین طبیعت و الهی تمام آن بر مبنای حساب و حکمت است وقتی می‌گویند آتش جهنم خودت می‌شوی و هیزم خودت، واقعاً اتفاق می‌افتد. فلانی با فلانی دوسته به شما چه فلانی از کجا پول آورده ماشین خریده به شما چه همه مطالب را عقل نمی‌تواند بررسی کند به تمام اعمال جواب دارد کسانی که گوش به سخن‌چین می‌کنند همان‌قدر خطاکار هستند که فردی سخن‌چینی می‌کند و به جای آن باید محبت، دوستی و عشق را جایگزین کنیم. اگر ما از کنجکاوی دست برداریم راحت هستیم. همه مطالب را نمی‌توان توسط عقل بررسی کنید عقل ناقص نیست کامل است به خاطر آنکه حس محدود است. حس اولین نیرویی است که قوه عقل را به حرکت در می‌آورد و مطالب را به عقل می‌دهد. آیا خداوند خودش به انسان یاری می‌رساند؟ خداوند با کمک نیروهایی که تحت فرمان خداوند است مانند فرشتگان، پیامبران، محسنین به دیگران نیرو و کمک می‌رساند و به صراط‌ مستقیم هدایت می‌کند و اگر در صراط مستقیم قرار بگیریم اتوماتیک‌وار تمام‌ کارهایمان به‌ پیش می‌رود. صراط مستقیم عریض و طویل است که همه بتوانند در آن حرکت کنند و کسانی که در صراط مستقیم قرار بگیرند به مقصد می‌رسند چون وعده اوست. برای اینکه آفریدگار و تمام بندگان بتوانند در آن حرکت کنند از زمین تا سما. ما در کار دیگران نباید دخالت و تجسس کنیم این کار فقط اعصاب ما را خرد می‌کند. ما نباید با زبان زور صحبت کنیم و بایستی با محبت رفتار کنیم، محبت به لبخند زدن نیست باید از درون بجوشد. برای اینکه محبت را درک کنیم باید فراز و نشیب‌ها را پشت سر بگذاریم و باید بهای آن را بدهیم محبت یعنی باید همه چیز و هستی را با دلیل دوست داشته باشیم و برای دوست داشتن هر چیزی باید دلیل آن را بدانیم کسی که هستی را دوست دارد شاخه درخت را نمی‌شکند عشق به تمام هستی دارد چون من هم جزئی از این هستی هستم و باید خدمت کنم مثل همان خدمتی که لاشخورها می‌کنند کوسه‌ها می‌کنند کسی که جنس‌ها را احتکار می‌کند محبت سرش نمی‌شود. انسان‌ها باید به این دانایی برسند که اگر احتکار می‌کنند این‌ها به خودشان باز می‌گردد، مثلاً وقتی افرادی در فقر باشند، به افرادی که پول دارند یورش می‌برند و به آن‌ها آسیب می‌زنند. وقتی خداوند می‌فرماید؛ زکات مالتان را پرداخت کنید برای این است که این تعادل حفظ شود تا افراد دست به شورش نزنند و دیگران در امان بمانند. محبت آغاز است و پایانی ندارد حتی آغاز هم ندارد، در یک مقطع آغاز دارد برای عروج انسان تا به انسان کامل و به بهشت موعود برسد و به این دلیل محبت آغاز است. اگر بخواهیم به محبت برسیم باید دانایی را افزایش بدهیم. بینایان نابینا بسیار بیشتر از نابینایان هستند کسانی که فساد خبرچینی و سخن‌چینی می‌کنند چشمانشان بسته است. هر کسی وقتی در مسیرش می‌بیند که اشتباه می‌رود باید برگردد و مجدداً شروع کند، یعنی آن دیوار را خراب کند و یکبار دیگر بسازد و دوباره در صراط مستقیم قرار گیرد و حرکت کند. اگر مرزبان یا راهنما که نور چشم ما هستند اگر اشتباه کنند بر می‌داریم چون خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج.

نویسنده: همسفر فاطمه.(ع)، راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر زینب، راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر منصوره، راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر اعظم، راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .