در مورد دستور جلسهی «حرمت کنگره ۶۰، و چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع میباشد؟ »
در کنگره شصت یک سری قانون و قوانین وجود دارد، که یکبار اول جلسه و بار دوم، انتهای جلسه خوانده میشود و تأکید بر آن است که در هر دو بار سکوت مطلق باشد که خوب گوش داده شود.
به نظر من اگر این قوانین سفت و محکم نبود، تا کنون چندین بار شعبههای کنگره مانند دیگر NGO و مراکز درمانی بسته میشد، و تمام نکاتش دقیق و موشکافانه هست، و اینکه برای خودم پیش آمد، بچه که بودم، تا دوران دبیرستان مرتب به دوستان و همکلاسیها، معلم و ناظم هدایای گران قیمت و نفیسی میدادم، و همیشه چشمم به دست آنها بود و منتظر جبران محبتی که من به آنها میکردم، و انتظار نمرات خوب از معلمهایی که به آنها هدیه میدادم، اما زهی خیال باطل بود، و حتی یکبار هم من چیزی دریافت نکردم، و این موضوع که فرد تا سفر اولی هست و حسهایش آلوده، نمی تواند، حتی به کنگره کمکهای میلیاردی هم بکند، به همین حال من برمی گرد، که دیگر نسبت به آن دوست و آن درسها بیعلاقه میشدم، چون حس میکردم آنها مدیون من هستن، و باید جبران کنند.
موضوع دیگر که چند روز پیش در پارکی که فرزندم را برده بودم، گروهی، برای درمان اعتیاد دور هم جمع شده بودند که چادری پاره هم برای حفظ حریم خود دور تا دور محوطه گذاشت بودن، وقتی نگاه کردم دیدم رفت و آمده زیادی هست، هر کس، با هر لباس و ظاهری که دلش میخواست، و هر زمان که دلش میخواست میآمد، و هر زمان که دلش میخواست میرفت، با هم چندتا چندتا میآمدند و از سر و سر زندگی شخصیشان مکالمهی بلند بلند انجام میدادن، و میان حرف هم میرفتن با تلفن حرف میزدن و بر میگشتن، مرتب بلند میشدن سیگار میکشیدن، و بر میگشتن سر صندلیها، نه دفتری نه کتابی، در دستشان نبود.
همان لحظه در دلم قدردان خداوند شدم و بنیانگذار کنگره شصت، که چنین مکانی را بنا نمود که از همان اول به من، به جد و محکم آموختند که سر ساعت و با لباس مرتب و تمیز و حدالامکان سفید و شال سفید، و پوشش مناسب در جلسه حاضر شوم، و امکان برقراری ارتباط خارج از کنگره با افراد کنگره را ندارم، چون هم ممکن است در رهایی من تأثیر بگذارد، و هم در رهایی و سفر آن فرد، و این موضوع که حرفی که کمی بزرگ نمایی داشته باشد، دروغ محسوب میشود، و تهمت زدن، علیه کسی سرزنش کردن و یا قضاوت کردن، حرف یکدیگر را بدون اجازه قطع کردن، و نکتهی مهم بدون اجازهی راهنما تلفن دادن و تلفن گرفتن که چقدر این موضوع به درد من خورد و از ضررهایی که ممکن بود به من بزند جلوگیری کرد، و استفاده نکردن از کلمهی شِکر کلامتان میان حرف دیگران، که این کار اصلأ کار درستی نیست، چون باید تا انتها شنوندهی حرف مخاطب باشیم.
مواظب وسایل شخصی خود بودن، چون مهندس تأکید میکند، که درست است که فضای کنگره امن و مقدس است، اما با سهل انگاری خود، فضای امن آن را آلوده میکنیم و به دیگران آسیب میرسانیم.
ممنون که مشارکت من را خوانید
تهیه و تایپ: همسفر مرجان رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
ویراستاری: رابط خبری همسفر ملیکا رهجو راهنما همسفر زهره(لژیون دهم)
ارسال: همسفر فروغ خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
131