سه عامل در زندگی انسان نقش دارد: خواست، تقدیر و فرمان الهی. خواست نیازهای ما در زندگی است که هم خواستههای معقول داریم و هم خواستههای نامعقول.
تقدیر، در کنگره۶۰ به عنوان نامه پیشین نام برده می شود و بر مبنای تفکر، تعقل و عملکرد من در زندگی است و هر چه کاشتهایم درو خواهیم کرد. تقدیر مانند تیری است که از چله کمان رها میشود و قطعا به هدف خواهد رسید اما میتوانم با اختیار، ابزار و توانایی که خداوند به من هدیه کرده است، فرمان الهی را به شکل نیکوتری برای خودم مهیا سازم.
مثلاً شخصی که وارد تاریکی اعتیاد شده و امروز خواست رهایی و خلاصی از اعتیاد را دارد، با عملکرد درست و دقیق و فرمانبردار بودن تقدیرش میشود رهایی و حال خوش، نیروهای الهی هم در این مسیر یاری رسان او خواهند بود. میتوان گفت انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش.
پس زندگیام را روی خواست و تلاش و کوششی که انجام میدهم، میگذارم و با راستی و درستی تقدیر امروزم را که دیروز رقم زدهام را میپذیرم و در جهت اصلاح آن برای آینده حرکتی حساب شده و دقیق میکنم تا مشمول رحمت الهی گردم و به ارتقاء برسم و به قول استاد رعد از نقطه سیاه به رنگین کمان و از هیچ به دریای بیکران برسم.
طالبی بیقرار باش تا که قرار آیدت
ویرایش: همسفر زهرا، رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
تصویرگر: همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر گندم، رهجوی راهنما همسقر شهناز (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
65