استاد امین در سیدی «موسی ۲» گفتند: وزن زیاد سن را بالا میبرد، عمر را کوتاه میکند و بخشی از تواناییها و قابلیتهای انسان را کاهش میدهد. سیگار نیز همین اثر را دارد؛ سیستم ایمنی را تضعیف و عمر را کوتاه میکند. در ادامه استاد امین به داستان حضرت موسی پرداختند. در زمان حضرت موسی فرعون بنیاسرائیل را به بردگی گرفته بود و فرمانهای شرارتآمیز خود را بر آنها تحمیل میکرد. این داستان از جهاتی به داستان زندگی ما شباهت دارد. در آن زمان فرعون بر بنیاسرائیل تسلط داشت و اکنون تاریکی اعتیاد بر ما مسلط است؛ اعتیاد نقش فرعون و ما نقش بنیاسرائیل را بازی میکنیم.
مسئله مهم در داستان حضرت موسی خواستههای نفس است؛ قدرت اصلی در این داستان خواستهها هستند. ما برای رسیدن به خواستهها دو الگو داریم؛ یک الگو مانند فرعون که به هر قیمتی به خواسته خود میرسد و دیگری الگوی خداوند که با کمترین تخریب به خواستههایش میرسد. روش رسیدن به خواستهها بسیار مهم است. خداوند به حضرت موسی میفرمایند: «نزد فرعون برو به او بگو که تبهکار است، تکبر دارد و خود را متمایز از دیگران میداند.» خداوند به فرعون که طغیان کرده بود فرصتی میدهد تا رستگار شود تا حضرت موسی بتواند قومش را نجات دهد.
حضرت موسی با معجزهای که خداوند در اختیارش قرار داده بود نزد فرعون میرود و فرعون آن را جادو میخواند. خداوند در قرآن کریم درباره جادو صحبت کرده و بر مکانیزم القا تأکید کرده است. علم اعتیاد شکافته شد، گسترش یافت و مصرفکنندگان با استفاده از این علم در حال درمان و رهایی هستند؛ اما کسانی که روشهای نادرست را دنبال کردند در دریای علم غرق شدند. بنابراین اگر علم باشد انسان میتواند از بند آزاد شده و از بیماریهایی مانند طاعون و سرطان نجات یابد؛ اگر دانش باشد این رهایی اتفاق میافتد. حضرت موسی علاوه بر گوشزد به فرعون به قومش آموزش میداد. آنها به وسیله دانشی که کسب میکردند حس خود را تغییر دادند، از اسارت عبور کرده و آزاد شدند؛ اما فرعون نپذیرفت و در دریا غرق شد.
داستان وارد مرحله دوم میشود؛ مرحلهای که یک قوم آزاد شده میخواهند به چرخه حیات بازگردند و زندگی کنند. حضرت موسی به مدت ۳۰ روز و سپس ۱۰ روز اضافی در مجموع ۴۰ روز برای دریافت فرامین خداوند میرود. در این مدت شخصی به نام سامری به قوم نفوذ میکند و آنها را به خواستههای نفسانی برمیگرداند. زمانی که حضرت موسی بازمیگردد از وضعیت قوم تعجب میکند. در اینجا نشان میدهد که وقتی انسان خواستهای دارد چه درست و چه نادرست، حتی پیامبر هم نمیتواند در انتخاب مردم دخالت کند، بلکه انتخاب آنها آزاد است و بیشتر قوم روش غلط را انتخاب کردند.
خداوند از حضرت موسی میپرسد: «چرا قوم تو اینگونه خراب شدند؛ اما تو رشد کردی؟» حضرت موسی پاسخ میدهد: «من به دنبال خداوند شتافتم؛ اما آنها به دنبال من» یعنی حضرت موسی دنبال اجرای فرامین خداوند بود؛ اما قوم او میخواستند خود را به او نزدیک کنند تا به خواستههایشان برسند. نکتهای که اینجا وجود دارد این است که عزت و بزرگی نزد قدرت مطلق است؛ اگر میخواهید باید فرامین او را اجرا کنید. خداوند میفرمایند: «هر زمان پیامبری را فرستادم، وقتی آن پیامبر با خواسته شما همسو بود با او کاری نداشتید؛ اما زمانی که با فرامین من همسو بود شما او را طرد کردید یا کشتید.»
اینها برای ما درس است. زمانی که از تاریکی اعتیاد یا از جهان تاریکی خارج میشویم وارد روشنایی میشویم در مرحله دوم، سفر دوم هم سخت و هم سهل است و مبارزه و تلاش ادامه دارد. این داستانها و خروج یا برگشت به تاریکی همواره جاری هستند؛ اگر درست حرکت کنید به جایی میرسید که دیگر سخت نیست باید تلاش کنید و حواستان جمع باشد؛ اما دیگر سخت و طاقتفرسا نخواهد بود.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هشتم)
ویراستار و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
رابطخبری: راهنمای تازهواردین همسفر زهرا
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
79