گفتگو با مرزبان محترم نمایندگی شفا مسافر مجید

در خدمت مرزبانان محترم نمایندگی شفا، مسافر مجید بودیم و با ایشان به گفتگو نشستیم لطفا تاپایان گفتگو با ما همراه باشید.
سلام و درود، لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید

در این دنیای پر از آشوب و هیاهو،
چشمه‌ای از نور و امید در وجودم جاریست،

و آن عشق به خدمت به انسان‌هاست. بی‌هیچ چشم‌داشتی و منت،

در مسیر یاری رساندن به همنوعان گام برمی‌دارم و در این راه، لذتی عمیق و آسمانی را تجربه می‌کنم.

سلام دوستان مجید هستم مسافر
با بیش از ۱۵ سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی روزانه ۳ گرم تریاک کشیدنی، ۱۰ ماه و ۴ روز سفر کردم به روش دی اس تی، داروی درمان شربت او تی، به راهنمایی مسافر جواد از لژیون مرزبانی،  ورزش فوتبال و والیبال، رهایی ۲سال و ۲ ماه


لطفاً نظرتان را در مورد جایگاه مرزبانی بگویید و اینکه آیا خدمت در این جایگاه مطابق با تصوراتتان بوده است؟
جایگاه مرزبانی واقعاً یکی از جایگاه‌های خدمتی سخت در شعبه است حقیقتا راه رفتن روی گدازه‌هاست من همیشه فرد آرامی هستم اصلاً فکر نمی‌کردم مرزبانی آنقدر سخت باشد اما با وجود تمام سختی هایش، آموزش ها و دریافت های بسیار خاصی نیز دارد.

آیا در دوره مرزبانی خود اتفاق خاصی افتاده که شما را تحت تاثیر قرار بدهد؟
اتفاق زیاد می‌افتد، خصوصا در ابتدای مسیرخدمت و با تازه واردین، اما رفته رفته و با پذیرش و یادآوری شرایط روحی خودم در ابتدای ورودم به کنگره، ارتباط بسیار بهتری با این عزیزان پیدا کردم هرکدام از آنها آئینه ای از خود گذشته من هستند؛ تمام تلاشم را می کنم که بهترین خدمت را به این افراد ارائه کنم.

به عنوان یک مرزبان چه انتظاری از رهجوهای سفر اول دارید؟
اینکه سر ساعت و با لباس سفید و سر و وضع آراسته در شعبه حاضر شوند و تا اتمام جلسه از نمایندگی خارج نشوند. پرهیز از ایجاد مزاحمت برای همسایگان یکی از مهمترین مسئولیت های من مرزبان است، از تمام رهجویان که در این موارد همیشه با گروه مرزبانی همکاری خوبی داشته اند سپاسگزارم؛ شعبه شفا بیش از 400 رهجو دارد که برای من هرکدام از آنها، یک دوست، یک همسفر و یک معلم هستند.

خدمت در کنگره ۶۰ به عنوان مرزبان چه تاثیرات مثبتی در زندگی شما داشته است؟
خدمت به زندگی من هم نظم داده است و هم با خدمت کردن، احترام بزرگان و پیشکسوت‌ها را بیشتر درک می کنم و قدردان تجریبات ارزنده ای هستم که در اختیارم قرار می دهند. مشکلات همیشه هست، اما اینجا با دریافت آموزش‌ها می توانی راحت‌تر و ساده تر زندگی و کرد و تصمیمات درست تری گرفت.

لطفا برای مخاطبین ما بگویید که چه احساسی نسبت به کنگره ۶۰ و نگهبان کنگره ۶۰ دارید؟
کنگره ۶۰ مکانی است که واقعاً باید در آن حضور داشته باشی تا بتوانی حس و حالش را برای دیگران تعریف کنی؛ یک فرشته‌ نجاتی، مثل آقای مهندس، که چنین مکان مقدسی را ایجاد کرده اند برای امثال من مجید در راه مانده و سردرگم که بیایم اینجا درمان بشوم و به حال خوب برسم. به جبران این نعمت و محبت، با تمام توان خدمت می کنم برای افرادیکه خواهان رهائی و خروج از تاریکی هستند، زیبائی این حس و حال، وصف کردنی نیست!

در زیر، عکس هایی از زمانیکه شما مصرف کننده بودید را داریم لطفا احساس خود را در مورد این عکس ها بیان کنید:





تنها می توانم بگویم:
من از سیاه‌ترین شب به آفتاب رسیدم

  هم از خمار رهیدم٬ هم از فریب گذشتم

 که از سراب به دریایی از شراب رسیدم

در پایان و به عنوان کلام آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید:
امیدوارم، هرکسی که خواسته قوی دارد و برای درمان می آید، به خواسته‌اش برسد، زندگی اش به تعادل برسد، به حال خوش برسد و در ادامه به یک خدمتگزار خوب تبدیل شود، خیلی‌ها آمدند اینجا، زحمت کشیدند تا چنین بستری مهیا شود. واقعاً حیفه نتوانی از این بستر به این خوبی استفاده کنی.
تشکر می‌کنم از ایجنت محترم آقای سجادی و تک تک بچه‌های مرزبانی که همدل و همصدا، سعی می کنیم بهترین خودمان را به نمایش بگذاریم.
ممنونم از شما و خسته نباشید.

من هم ممنونم از خدمات شما و وقتی که برای گفتگو گذاشتید سپاسگزارم




مرزبان خبری: مسافر رحیم
تهیه گزارش: مسافر حسین لژیون 1
ارسال خبر: مسافر مظفر لژیون 2