اگر کنگره توانسته به بهترین نحو به راه خودش ادامه بدهد به جهت حفظ حرمت‌ها و قوانین آن است

دومین جلسه از دوره هشتم جلسات لژیون سردار مسافران نمایندگی شیخ بهایی، با دستور جلسه "حرمت کنگره۶۰ و لژیون سردار" با نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر سعید و استادی ایجنت مسافر محمدرضا، روز یکشنبه به تاریخ ۳ تیر ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۵ برگزار شد.

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر.
خداوند را سپاسگزارم که یک بار دیگر به من فرصت داده شد در این مکان مقدس در لژیون سردار در خدمت شما عزیزان باشم.
راهنماهای عزیز در هر لژیونی که می‌نشینند، باید شال خود را بیندازند  این برای مرزبانان نیز صدق می‌کند، در آمار یکی از پرچمدارهای لژیون سردار شعبه شیخ بهایی به حساب می‌آید ولی در جمع شدن دور هم ضعیف عمل می‌کند. ما از ثروت خود می‌گذریم  پول پرداخت می‌کنیم، تا تحت آموزش قرار بگیریم، آموزش‌هایی که در لژیون سردار ‌میتوانیم کسب کنیم در هیچ لژیونی نمی‌توانیم کسب کنیم، هر قسمتی از کنگره لژیون خاص خودش را دارد مثلاً لژیون درمان  لژیون جداگانه دارد، لژیون سیگار با لژیون درمان اعتیاد از یک‌دیگر تفکیک هستند، زیرا آموزش‌های خاص خود را دارند و این آموزش ها فقط در این لژیون اتفاق می‌افتد. پازل آموزش های ما در کنگره ۶۰ زمانی کامل می‌شود که ما در تمام قسمت‌های آموزشی حضور داشته باشیم، زمانی که ما در لژیون سردار حضور نداشته باشیم پازل آموزشی ما تکمیل نخواهد شد. آن قطعه پازل لژیون سردا خیلی مهم و بزرگ نیز می‌باشد. سردار یک پازل بزرگ می‌باشد که اگر نباشد آن تصویر اصلاً شکل نمی‌گیرد، یا اگر شکل بگیرد آن تصویر زیبا نمی‌شود ولی در سردار آن پازل را پیدا می‌کنی و سر جایش می‌گذاری، یک مسافر خودش متوجه این داستان نیست سیستم این‌طور طراحی شده است. زمانی که آن پازل پیدا شود آن تصویر زیبا می‌شود و یک شاهکار را خلق می‌کند و اگر در سیستم هستی بخواهی اثر از خودت باقی بگذاری قابل استفاده می‌باشد. ما تایم و زمان خود را می‌گذاریم برای اینکه یک هدفی داریم.
آن سفر اولی ۱۱ ماه زمان خود را می‌گذارد و  سی دی می‌نویسد، به فرمان‌های راهنما عمل می‌کند زیرا خواسته‌ای دارد  خواسته‌اش درمان اعتیاد است ولی اگر این فعل‌ها را انجام ندهد به تهران می‌رود گل رهایی نیز می‌گیرد ولی آیا آن رهایی برای ادامه زندگیش کافی است؟ آیا واقعاً آزاد و رها است؟ آیا حالش خوب است؟ آیا آن سیستمی که باید در بدنش راه اندازی بشود راه اندازی شده است؟اگر شده باشد که خیلی خوب است اگر نشده باشد دائما سرگردان است زیرا کاملاً فرمان‌ها را انجام نداده است، برای یک سفر دومی سردار الزامی است به خدمت پرداختن الزامی است می‌خواهی یک تصویر زیبا از خودت به جا بگذاری در هستی، دقیقاً برای بعد بعدی از حیات است باید برای دیگران بار آموزشی داشته باشد که توانسته‌ای چه کاری انجام دهی که این تصویر زیبا را به جا گذاشته‌ای ؟ مانند تمام بزرگان حافظ و سعدی حضرت مولانا آنان به من آموزش‌ها دادند، من نیز باید به آیندگان آموزش دهم. آیا مشاهده کرده‌اید آثار نقاشان هزاران سال پیش هنوز نیز باقیست؟ ما باید قدر هر لژیون در کنگره ۶۰ را بدانیم زیرا گر قدر ندانیم از ما گرفته می‌شود، باید قدر لژیون سردار را بیشتر از هر لژیونی دانست زیرا توشه آخرت است، شاید هزاران سال دیگر نیز برای من اتفاق نیافتد که در همچین جایگاهی بتوانم قرار بگیرم، کنگره ۶۰ تکرار شدنی نیست این بستر و آموزش‌هایش تکرار نمی‌شود هیچ کجا نمی‌توانیم مانند آن را پیدا کنیم تکرار انجام می‌شود ولی تکرار به این سیستم نمی‌شود. زمان هیچگاه به عقب برنمی‌گردد قدرش را باید دانست، قطعاً عزیزان متوجه شده‌اند که هر چقدر زمان در این سیستم بیشتر گذاشت بیشتر تلاش کرد دریافتی بیشتر خواهد شد، هر چقدر بیشتر ببخشی بیشتر دریافت خواهی کرد.
این سیستم یک سیستم هوشمند است شعور دارد می‌فهمد و جبران می‌کند. اگر من کل زندگیم را به کنگره ۶۰ ببخشم باز نیز نمی‌توانم فقط سلامتی که به من بخشیده است را جبران کنم، آیا زمانی که من بیمار باشم آیا می‌توانم از ثروتم لذت ببرم؟ لژیون سردار این مسیر را برای تمامی افراد کنگره ۶۰ باز کرده است تا بتوانند در این بستر قرار بگیرند تا بتوانند رشد کنند و چندین برابر وقت، انرژی و پولی که در کنگره داده‌اند را دریافت کنند به واسطه برکتی که خداوند در زندگی‌ها نازل می‌کند به واسطه خدمتی که انجام می‌دهیم از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.

سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاس‌گزارم بابت این‌که یک‌بار دیگر به من توفیق داد که در این جایگاه قرار بگیرم.
اول از همه یک عذرخواهی می‌کنم بابت این‌که من فراموش کرده بودم جلسه لژیون است و باید تفکر کنم چرا توفیق نداشتم، هم به نوعی به فال نیک می‌گیریم که خودمان را گول نزنیم و قسمت شد که آقا مهدی تشریف بیاورند و یک جلسه‌ای برای تمام راهنمایان کنگره ۶۰ گذاشته بشود و چون دستور جلسه حرمت است، وقتی منِ استاد یا ایجنت خودم متوجه نیستم جلسه ساعت سه شروع می‌شود ممکن است آن‌ها هم فراموش بکنند و باید این دستور جلسه و هم اتفاقی که امروز افتاد را به فال نیک بگیریم.
یک تخریب یا یک اتفاق به وجود نیاید آبادانی رخ نمیدهد من باید بیشتر حواسم را جمع کنم، این مسئله برای خود من خیلی جای تفکر دارد و امیدوارم بتوانم از آن درس درستی بگیرم.
تعداد بیست و چهار نفر راهنمای لژیون فعال و ده نفر هم راهنمای تازه واردین یک نفر راهنمای تازه واردین و پنج نفر راهنمای لژیون فعال من دیدم در شعبه حضور داشتند که البته علی آقا هم رفتند بخاطر مسئله ای که داشتند‌، انشاالله که اهمیت لژیون سردار را بیشتر از قبل درک بکنید چون در تهران هم جلسه‌ای برای معرفی رفته بودیم، یکی از نکاتی که می‌گفتند این بود که مبلغ لژیون سردار با اعضایی که عکس می‌فرستند تهران یا می‌فرستند برای دیده‌بان محترم جناب زرکش با هم هم‌خوانی ندارد، تعداد سی نفر نمی‌تواند دوازده میلیارد تومان جمع کرده باشد و این مال این است که درست آموزش داده نشده است، بارها گفته شده که لژیون سردار بحثش یا هدفش این نیست که اعضا بیایند اینجا پول جمع بکنند تا پول بیشتری به تهران ارائه بدهیم، بلکه هدف این است که افراد بدانند که پولشان را برای چه جایی و چه چیزی دارند هزینه می‌کنند، آن کسانی که بیدار شده باشند از حداکثر توان مالی خودشان می‌گذرند تا این لژیون سرپا بماند و بتوان مبلغ بیشتری جمع آوری کرد اگر کسی بیدار نشده باشد و از سر بلاتکلیفی کمک کرده باشد این پول نه به خودش کمک می‌کند نه به کنگره شصت، من بیشتر از این صحبت نکنم چون اینجا هم نوشته استاد جلسه نباید بیشتر از ده دقیقه صحبت کند، سه چهار دقیقه‌ای راجع به حرمت‌های کنگره شصت صحبت می‌کنم، اول واجب بود راجع به بحث سردار صحبت کنم، اگر کنگره شصت تا الان توانسته به بهترین نحو ممکن به راه خودش ادامه بدهد به جهت حفظ حرمت‌ها و قوانین آن است، نوشتار حرمت کنگره دو بار در جلسات خوانده می‌شود و هیچکس هم نمی‌تواند به غیر از مهندس دژاکام یا نگهبان کنگره نوشتار را تغییر بدهد، اگر کلمه حرمت را بخواهیم تعریف کنیم از حریم می‌آید شاید یک چیزایی را می‌گفتند این مسئله حریم نباید واردش بشوید، مثلا دروغ گفتن حرمت دارد، غیبت کردن، پشت سر دیگران سرزنش کردن، وقتی که من ادب نداشته باشم و حرمت را رعایت نکنم خیلی راحت دروغ بگویم و پشت سر دیگران حرف بزنم، سرزنش بکنم، و جایی که قدم می‌گذارم قوانینش را رعایت نکنم اولین شخصی که دچار آسیب می‌شود خود من هستم و‌ بعدش هم اطرافیانی که در آن جمع دارند زندگی می‌کنند بنابراین کلمه حرمت، احترام و حریم همه هم خانواده هستند.
سی دی نامه‌ی پیشین را داشتم می‌نوشتم جناب مهندس می‌فرمایند که هر شخصی باید گنج درونی خودش را پیدا کند و آن گنج درونی را اگر کسی پیدا کرد دیگر آن گنج انتهایی ندارد، کنگره شصت هم گنج درونی خودش را پیدا کرده است و یکی از این گنج هایی که پیدا کرده همین لژیون سردار است، اگر کنگره می‌خواست به‌ منابع مالی به غیر از اعضای خودش متکی باشد هر روشی غیر از این روشی که الان برای جذب منابع مالی در کنگره شصت توسط لژیون سردار جذب می‌شود عمل کند، الان شاید به این شکل کنگره نمی‌توانست پیشرفت کند.
الان تمامی نمایندگی‌های شعب، ساختمان‌های سیمرغ، ققنوس، خود شعبه اصفهان خود همین ساختمان که الان اینجا نشسته‌ایم، همه مربوط به کنگره شصت است یعنی یک گنجینه یک گنج درونی است، این گنج چگونه به وجود آمده است، شاید راه افتادن خیلی سخت بوده ولی وقتی که همه توانستند آن مسیری را که جناب مهندس شروع کرده  ادامه بدهند ما به این گنج دست پیدا کرده‌ایم.
حالا هر شخصی می‌تواند گنج درونی خودش را پیدا کند و اگر گنج درونی خودش را پیدا کند یکی از مواردی که باید انجام بدهد این است که از حرمت‌ها پیروی کند و نباید حرمت‌ها را زیر پا بگذارد و اینکه روابط کاری و مالی با یکدیگر نباید داشته باشیم اگر روابط مالی و کاری داشته باشیم شاید اولین اتفاقی که می‌افتد این است که من از کنگره طرد بشوم.
و حس من نسبت به هم لژیونی‌ام چه سفر اول چه سفر دوم بد می‌شود اگر حرمت را رعایت نکنیم.
یکی از حرمت‌ها این است که با هم ارتباط مالی و کاری نداشته باشیم، اگر این اتفاق افتاد و جلوی این‌کار گرفته نمی‌شد کنگره نمی‌توانست آن گنج درونی خودش را پیدا بکند.
این مورد را من با تجربه خودم که در کنگره بودم و دیدم می‌گویم کسانی که روابط مالی را رعایت نکردند حتی شخصی که بدون اطلاع قبلی پولی را قرض بدهد و شخصی که پول قرض کرده بود برای اینکه می‌خواست برود مواد مصرف کند و آن شخصی که حرمت را شکسته بود به او گفتم چرا پول قرض دادی، گفت از این پول من گذشتم، من این پول را نمیخواستم و می‌دانستم خمار است میخواهد برود مواد مصرف کند و این پول را همین‌طوری به او دادم و انتظار برگشت هم ندارم چند سالی گذشت و آن شخصی که پول گرفته بود و هروئین مصرف کرده بود می‌خواست به کنگره برگردد و بخاطر اینکه آن شخص به آن پول قرض داده بود به کنگره نمی‌آمد، شاید از نظر من که این پول را میدهم و از آن پول میگذرم ولی به آن شخصی که پول میدهید برایش تخریب ایجاد می‌کنید و دیگر نمی‌تواند به کنگره بیاید و درمان بشود برای همین است که حرمت خیلی مهم است، حالا چه بحث سردار چه لژیون سردار.
من بخواهم به رهجویی که جای دیگه‌ است بگویم پول به حساب من بزن یا من به حساب سردار بزنم شاید درست نباشد و باید از مسیر شرکت در جلسات لژیون سردار که بهترین نحوه است این‌کار را انجام دهم، در لژیون‌ها، راهنماهای عزیز به رهجوها آموزش می‌دهند و خود رهجو می‌آید و از طریق خودش و مسیر مستقیم خودش آن کمک‌های داوطلبانه را یا در قالب سرداری یا دِنوری یا پهلوانی یا نشان در بی نشانی را پرداخت می‌کند و در رسیدن کنگره به اهدافش یک نقش خیلی کوچکی ایفا می‌کند.
امیدوارم بتوانیم با رعایت حرمت‌ها و قوانین کنگره شصت از این بهشتی که خداوند توفیق داده و در آن قرار داریم بتوانیم از این حرمت‌ها دفاع کنیم‌ تا انشالله به مکانی که از آنجا انشعاب یافته ایم بازگردیم.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه‌ی شما عزیزان سپاس‌گزارم

نگارش: مسافر منصور، مسافر مهدی
ویراستار: مسافر عباس
ارسال مطلب مسافر رسول