English Version
English

لزوم حفظ حرمت‌ در تمام شئون زندگی

لزوم حفظ حرمت‌ در تمام شئون زندگی

نهمین جلسه از دور چهل و نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سمنان با استادی راهنما همسفر الهه و نگهبانی همسفر منیژه و دبیری همسفر اکرم با دستورجلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه مالی، کاری و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» در روز دوشنبه ۴ تیر در ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از خدای خودم سپاس‌گزارم که امروز می‌توانم در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. خیلی وقت بود به واسطه‌ رهجویانم در این جایگاه قرار نگرفته بودم. خیلی روی مسائل فکر و بررسی کردم و متوجه شدم خیلی سال طول کشید تا بفهمم هدف کنگره ۶۰ چیست و منِ الهه در کنگره دارم چه کار می‌کنم؟
وقتی یک شخص به کنگره می‌آید و سفر اولی هم است خیلی ذوق دارد که رهایی مسافرش را ببیند. خلاصه از آن تاریکی‌ها که بیرون می‌آید حسش عوض می‌شود و فکر می‌کند آن طرف پرده چیز عجیبی است. وقتی وارد سفر دوم می‌شود ذره‌ذره این قضیه درونی اتفاق می‌افتد؛ یعنی این‌طوری نیست که بگویم برای همه یکسان است یا برای یک شخص خیلی زیاد است.
من وقتی سفر اولم را تمام کردم دوست داشتم خودم را در قالبی ببینم که حداقل با یک احوال‌پرسی بتوانم انرژی خوب را به دوستان خودم بدهم. امروز این پیام زیبا را از کتاب ۶۰درجه زیر صفر تفأل زدم که می‌گوید: انسان، مقام انسانی خودش را جایی جا گذاشته است و اصلاً خودش آگاه نیست و باید این مقام را دوباره به دست بیاورد. نیروهای شیطانی و نیروهای اهریمنی همیشه در کمین ما هستند که آن گوهر جان‌مان و آن حال خوش‌مان را از ما بگیرند.

یکی از اهداف کنگره بعد از درمان، کسب حال خوش است؛ یعنی اگر قرار باشد همه به حال خوش برسیم و برویم، پس چطوری باید حال‌ خودمان را خوب نگه‌داریم. اصلاً حال خوش چه‌جوری به دست می‌آید؟ آیا حال خوش فقط برای ارتباط برقرار کردن با دوستان، مسافرت رفتن، پول خرج کردنِ زیاد است؟ چه چیز باعث می‌شود من در همه مسائل و مشکلاتی که دارم در کنگره و لژیون سردار حالم خوب باشد؟ همه کسانی که‌ در لژیون سردار هستند هر بار که پرداختی دارند یا هر بار که به ذهنشان می‌آید که پرداخت مالی داشته باشند، هم برکاتش و هم حال خوبش را دیده‌اند.
خوب من نمی‌توانم تا ابد در لژیون سردار قرار بگیرم؟ اصلاً چقدر خداوند اذن می‌دهد که من عضوی از  لژیون سردار باشم؟ پس واقعاً چه کار کنم که بعد از درمان حالم خوب شود؟ من خیلی در یک‌ سری مسائل سخت‌گیر هستم و دوست دارم هر چیزی روی اصول خودش برقرار باشد تا کسی آسیب نبیند. در اهداف کنگره، از دیدگاه خودم سه پارامتر درمان، حال‌خوش و خدمت به خلق مهم است. وقتی یک سفر اولی دستش را بالا می‌گیرد و خودش را معرفی می‌کند و اعلام سفر می‌کند فکر می‌کند گفتنش بیهوده‌ است و با خودش می‌گوید بگویم یا نگویم چه فایده‌ای دارد؟ ولی پشت پرده در صور پنهان حس را درگیر می‌کند. من نمی‌دانم از چه کسی شنیدم ولی اوایل ورودم به کنگره به ما می‌گفتند که پیوند ارتباط یک فرد در کنگره اعلام سفر است؛ حتی الان که نزدیک به هفت سال است که رها شده‌ام اعلام سفر حس خوبی به من می‌دهد.
درمورد خدمت به خلق باید حواسمان باشد که اهداف کنگره را پیش ببریم. در سی‌دی موسی استاد امین در یک قسمتی بیان می‌کنند که ما همه دوست داریم راهنما تحویل دهیم، رهجویی پرورش دهیم که خدمت کند، حالا این که حس آن فرد نسبت به این قضیه چیست این خیلی‌خیلی درونی است. آیا من شخصی را که دقیق است و به درد کنگره می‌خورد برای پیش‌برد اهداف کنگره به سمت راهنماشدن هول می‌دهم یا برای خودم این کار را انجام می‌دهم؟

مسئله‌ای که در کنگره داریم یکی عمل سالم و یکی عمل به ظاهر نیک است که خیلی راحت اتفاق می‌افتد؛ مثلاً بچه خودم درس نمی‌خواند و می‌خواهد یک رشته خیلی معمولی برود من به زور می‌خواهم از حد خودم خارج شوم. بحث حرمت را می‌خواهم بگویم. فکر نکنید چون مادر هستم حق این را دارم که تصمیم بگیرم یا در کنگره مثلاً چون راهنما هستم برای هر چیزی نظر دهم.
یک مسئله دیگری که در کنگره وجود دارد این است که کسی را سرزنش نکنم. اتفاقاً ما این‌جا هستیم که به مشکل بربخوریم، خطا کنیم، آزمون دهیم، موفق شویم، یاد بگیریم؛ پس اگر شخص کناردستی من که چیزی از او نمی‌دانم ولی از ظاهرش تشخیص می‌دهم که حالش خوب است، زندگی‌اش خوب است، می‌بینم که پنج تومانی در سبد می‌اندازد حواسم باشد قضاوت نکنم. این فرد شاید به آن آگاهی نرسیده است. ما آمده‌ایم این‌جا که حلقه محبت را محکم کنیم؛ پس یک‌مقدار از واکنش‌‌هایمان نسبت به یک‌سری از اتفاق‌ها کم کنیم.

آقای مهندس گفتند برای آزمون متن کتاب‌ها را بخوانید؛ گویا ایشان می‌خواهند بیشتر به درون متن برویم که ببینیم داستان کنگره چیست، نه این‌که دنبال سؤال باشیم. ایشان گفته بودند که کنگره قلم‌چی نیست که سؤال کار کنیم. کسی باید پای کار بیاید که بفهمد هدف کنگره چیست. عمل سالم خیلی سخت است. شاید به ما فشار بیاید، درد بیاید و سخت باشد. باید مقداری روی مسائل کار کنیم تا إن‌شاءالله به حال خوش که گفتم گوهر جان است برسیم.

آقای مهندس روزهای سه‌شنبه صحبت می‌کنند و سخنان ایشان در کل شعبه‌های ایران می‌چرخد. خیلی ظلم‌ِ است که من گوش بدهم و بگویم مهندس از مشکلات من خبر ندارد. من می‌روم با شخصی از کنگره رابطه‌ای برقرار کنم و یکی، دو میلیون از فلانی بگیرم، حالا کارم راه بیفتد یا این‌که من فلانی را خیلی دوست دارم، هفته‌ای یک‌بار دیدن او کم است. من باید به خانه‌اش بروم، ببیمنمش و انرژی بگیرم. وقتی استاد امین مهندس را آقای مهندس خطاب می‌کند و نمی‌گویند پدر، من باید متوجه علت این قضیه بشوم. إن‌شاءالله که همه ما حواسمان به تمام اهداف کنگره است.

تایپ و ویرایش: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر حلیمه از لژیون سوم
ارسال مطلب و عکاس خبری: همسفر و راهنمای نیکوتین عارفه
۱۴۰۳/۴/۴
مرزبان خبری: همسفر نرجس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .