English Version
English

اجرای قوانین و حرمت؛ یعنی احترام به خود

اجرای قوانین و حرمت؛ یعنی احترام به خود

همسفر مریم در مورد دستور جلسه «حرمت کنگره ۶۰؛ چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» دلنوشته‌ای ارائه کرد که در ادامه می‌خوانید.

 زمانی‌که خداوند اذن ورود به کنگره را برای من صادر کرد و وارد این مکان مقدس شدم با جمعیتی از سفید جامگان روبرو شدم که گویی در مکان مقدسی مشغول عبادت خداوند هستند، چه زیبا و مرتب و منظم بودند. برای من گنگ و مبهم بود که آیا این افراد مصرف کننده هستند؟ زمانی‌که حرمت کنگره ۶۰ توسط نگهبان خوانده شد همه در جای خود نشسته و هیچ صحبت و یا حرکت صورت نمی‌گرفت. برای من سوال بود چرا نباید ارتباطی باشد؟ مگر نه این‌که می‌خواهند به هم کمک کنند؟ می‌دانستم که هر مجموعه و یا سازمانی دارای یک‌سری قوانین و حرمت مخصوص به خود است که با ورود به آن مجموعه باید رعایت کرد؛ ولی آن‌چه در این‌جا خوانده می‌شد دوری از ضدارزش‌ها بود. این مطالب بود که امنیت را در این مکان برقرار می‌کرد و اعضا آن از صلح و آرامش بیشتری برخوردار بودند و راحت‌تر می‌توانستند به هدف و یا خواسته خود برسند. نوشتارهایی که تحت عنوان حرمت کنگره ۶۰ خوانده می‌شود خط به خط آن حاصل سال‌ها تجربه آقای مهندس دژکام است، تمام نکاتی که به اعضا آسیب می‌رساند مد نظر گرفته شده تا پروسه درمان به خوبی انجام شود و در تمام جلسات کارگاه‌های آموزشی، حرمت در ابتدا و انتها جلسه خوانده می‌شود. تازه پس از یک‌سال از سفر خود متوجه شدم که این قوانین وحرمت‌ها بود که باعث شده در طول این سال‌ها هیچ مشکلی برای مجموعه کنگره ۶۰ پیش نیاید و مجموعه بتواند به کار خود ادامه دهد. تمام اشخاصی که در حال سفر هستند با بهترین و بالاترین راندمان حرکت کرده و به درمان می‌رسند. بنابراین هر شخص با رعایت کردن و احترام گذاشتن به قوانین در واقع به خود کمک کرده است تا از حال خوش و آرامش بالا‌تری برخوردار گردد و به بهترین شکل آموزش‌ها را فرا بگیرد. آن‌چه به من کمک کرده تا از تاریکی خارج شده و به سمت نور حرکت کنم، رعایت کردن حرمت و قوانین کنگره ۶۰ بود که توانستم ماندگار شده و از گرد‌باد کنگره به بیرون پرت نشوم. از خداوند بزرگ به خاطر زندگی امروز و آرامش و حال خوش سپاسگزارم و در ادامه از تمام اعضا محترم جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ مخصوصا بزرگ مرد و بنیان کنگره آقای مهندس دژکام تشکر و قدردانی می‌کنم و امید است روزی بتوانم زکات زندگی شیرین امروز را با خدمت به بقیه پرداخت کنم و آن‌چه آموختم در راه نجات انسان‌های دیگر خرج کنم.

تایپ و ویرایش: همسفر مریم، راهنما همسفر سمیرا (لژیون هشتم)

ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر فاطمه (لژیون یکم)

همسفران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .