هفتمین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی صالحی به استادی راهنمای محترم مسافر احسان و نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه " حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" در روز دوشنبه مورخ چهارم تیرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
![](/EditorFiles/Image/2(5396).jpg)
سخنان استاد :
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر ، پیشاپیش عید غدیر را به همه شما تبریک میگویم و امیدوارم روز عید در کنار خانواده روز خوبی را سپری کنید، و آنقدر بتوانیم درکنگره ۶۰ عمیق بشویم که بدون مصرف مواد مخدر حال خوبی داشته باشیم و حال خوش را تجربه کنیم، که تنها تفاوتش با نعشگی مصرف مواد این است که زمانی که مواد مخدر مصرف میکنیم آنقدر هوشیار نیستیم که از این نعشهگی لذت ببریم و لمسش کنیم ولی وقتی شبه افیونیهای بدنت ترشح میشود بدون مواد هم آنقدر نعشهای و هم آنقدر هوشیار که میتوانی قشنگ بفهمی که چقدر حالت خوب است.
و اما در مورد دستور جلسه و اینکه چرا نباید در کنگره ۶۰ رابطه مالی و خانوادگی وجود داشته باشد و اینکه چرا نوشتار حرمت کنگره ۶۰ دو بار در جلسات توسط نگهبان خوانده میشود و چرا باید این حرمتها را رعایت کنیم، شاید یکجایی فکر کنیم آنکسی که اینجا را اداره میکند و این حرمتها را نوشته است میخواهد اینگونه باشد و من هرجایی که گیر افتادم آن را رعایت میکنم چون نفعی برای من ندارد، ولی خیلی از دوستان از تجربیاتشان گفتند و از کسانی که این حرمتها را رعایت نکرده بودند والان دیگر اینجا نیستند.
اما من میخواهم اینجا به شما بگویم برای حفظ حرمتهای کنگره ۶۰ دنبال هیچ دلیلی نباشید و آنها را اجرا کنید، دنبال هیچ دلیلی نباشید به این دلایلی که من میخواهم بگویم. اول اینکه من میخواهم بگویم دلیل اینکه ما اینجا هستیم و مصرفکننده شدیم زدن اولین پوک سیگار یا تریاک و سیگاری نبوده است، ما در ابتدا یک سری قوانین و حرمتها و خط قرمزها را زیر پا گذاشتیم و مسیرمان کج شد و به سمت چیزی که الآن هستیم حرکت کرد. من فکر میکنم اولین باری که پایمان را کج گذاشتیم آنجایی بود که مثلاً پدرمان به ما گفت باید ساعت ۸ شب خانه باشی و من بهجای ساعت ۸ ساعت ۹ یا ۱۰ آمدم، پس مسیر ما ازاینجا شروع شد نه از یک نخ سیگار و آنقدر کج رفتیم و رفتیم تا بهجایی رسیدیم که احساس کردیم زندگی کردن برایمان سخت شده و کم آوردیم.
![](/EditorFiles/Image/3(4783).jpg)
میخواستیم کارکنیم اما انرژی نداشتیم، میخواستیم تفریح کنیم و لذت ببریم اما انگار بلد نبودیم و انگار شرایط جوری بر ایمان مهیا شده بود که مجبور شدیم مواد مخدر مصرف کنیم. من خودم اگر صدبار دیگر به آن حال و هوا و شرایطی که در آن زمان داشتم برگردم حتماً دوباره مصرف میکنم، آن حس و حال و نحوه زندگی میطلبد که حتماً پوک اول را بزنی و بعدش هم مصرف کنی.
بنابراین همین رعایت نکردن حرمتها از قبل از ورود ما به کنگره ۶۰ کار ما را به اینجا کشاند. ولی حالا هرچقدر خود من در کنگره ۶۰ جلوتر میروم و جهانبینی بیشتری یاد میگیرم، معنی آن چیزی که دارم میگویم برایم روشنتر میشود و همین الآن هم که در کنگره ۶۰ هستم دارم همین را تمرین میکنم. اینکه فرض کنیم حتی اگر هم ندانیم چرا باید حرمتها را رعایت کنیم، مهم است که یکسری قوانین را رعایت کنیم، بگذاریم پای اینکه ما یک سری کارها بلد نبودیم و اشتباه میکردیم و الآن در اینجا داریم تمرین میکنیم که حرمتها را رعایت کنیم، الآن داریم تمرین میکنیم و در هر مکانی هم که رفتیم چهارچوبهای آن را رعایت کنیم. موضوع دیگر خود چهارچوب رعایت کردن است، شما به آن مکانی که میروی اگر میخواهی برداشتی داشته باشی باید هم حس با آن مکان باشید، نمیتوانیم مثلاً در ایران زندگی کنیم اما قوانین ایران را قبول نداشته باشی و هرچقدر هم اگر قبول هم نداشته باشی برای اینکه راحتتر زندگی کنی بهتر است آنها را رعایت کنی.
![](/EditorFiles/Image/4(4111).jpg)
اشکالی که وجود دارد بعضی وقتها بچهها دلیلهایی میآورند که وقتی بهشان میگوییم مثلاً دارویتان را به همدیگر ندهید یا مسافرت نروید میگویند من مسافرت میروم و حواسم هست که دارویم کموزیاد نشود و سروقت میخورم، پس اگر دلیلتان این است که من مسافرت نروم خیالتان راحت باشد من حواسم هست، هرچقدر دلیل بیاوری بازهم نیروهای بازدارنده دارنده آنها را میدهد و میگوید من حواسم هست و اتفاقی هم برای من نمیافتد و ازآنجا ضربه نمیخوری و از جایی ضربه میخورید که اصلاً فکرش را هم نمیکردید.
بنابراین بهتر است برای رعایت حرمتهای کنگره ۶۰ اصلاً به دلیلش فکر نکنید حتی اگر با صحبتهایی که من کردم قانع نشدید اما چشم و گوش بسته آن کارها را انجام ندهید. حتی منی که راهنما هم هستم بارها در این مکان به من ثابتشده است که اشتباه میکنم، شاید خوشایندم نباشد که سی دی بنویسم اما قانون کنگره ۶۰ است و اگر انجام ندهم کار برایم سخت میشود، بعدها میروم جلوتر و سیدی را مینویسم و میبینم که چقدر برای خودم لازم و خوب بود.
در پایان از شما میخواهم به سایت کنگره ۶۰ بروید که تمام نوشتارها در آنجا است و نوشتار حرمت را بخوانید و همه باهم تلاش کنیم، چه قبول داریم و چه قبول نداریم و چه با دلیل بچه بیدلیل آنها را رعایت کنیم و انشالله انقدر با محیطی که در آن هستیم هم حس شویم حداکثر استفاده را از تمام چیزهایی که هست و حس و حال خوب و آموزشهایی که هست بتوانیم برداشت کنیم.
تایپ : مسافر هادی لژیون شانزدهم
تنظیم : مسافر رضا لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
103