چهارمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لویی پاستور با استادی راهنما مسافر حسن، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه « حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» در روز دوشنبه ۴ تیرماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG-20240624-WA0005.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم و از خدای خودم متشکرم که امروز در کنگره هستم و خدمت میکنم و آموزش میگیرم. از نگهبان محترم آقا مصطفی هم که از من دعوت کردند در این جایگاه قرار بگیرم تشکر میکنم. دستور جلسه حرمت کنگره ۶۰ هست و من هر وقت در مورد این دستور جلسه فکر میکنم باید ببینیم که هر شخصی باید ببیند در بدو ورود به کنگره چه هدفی دارد و برای چه منظوری به کنگره میآید.
هدف اگر درمان اعتیاد است یک سری وظایف به من واگذار میشود که من باید آنها را اجرا کنم. بههرحال اعتیاد یک بیماری است و من برای درمان این بیماری باید یک سری مراحل را طی کنم. اعتیاد یک بیماری است که هم صور آشکار و هم صور پنهان دارد و یک جمله معروف در کنگره است که آقای مهندس میفرمایند: درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان، منظور از این حرف چیست؟
من برای اینکه به تعادل برسم باید یک سری مراحل را طی کنم و برای رسیدن به درمان نیز باید مراحل را طی کنم. برای مثال باید ۱۰ ماه سفر کنم، دارو مصرف کنم CD بنویسم، بهموقع در جلسات حضور پیدا کنم در لژیون باشم و در خانه یک سری مطالب و کتابها را مطالعه کنم و بنویسم، این برای آن است که در من یک سری اتفاقات باید بیفتد. اعتیاد یک بیماری نیست که من فقط اینجا بیایم و شربت بخورم و بعد از ۱۰ ماه مشکل من حل شود. شربت تنها برای درمان جسم است چون بعضی از بچهها فکر میکنند شربت تمامکار را انجام میدهد درصورتیکه شربت فقط پنج درصد کار است و فقط جسم را درمان میکند.
اعتیاد دارای صور پنهان است و نفس من باید به یک سری آگاهیها دست پیدا کند که من بتوانم به وسوسههای بعد از درمان غلبه پیدا کنم و بتوانم خودم را کنترل کنم و اگر فقط به شربت خوردن بسنده کنم و CD ننویسم و در جلسات شرکت نکنم بعد از گذشت دوره درمان در بیرون از کنگره نمیتوانم به درمان برسم و تعادل خودم را حفظ کنم برای همین آقای مهندس گفتند که برای رسیدن به درمان هر شخصی باید تمام قوانین و حرمتهای کنگره را حفظ نماید و یک سری از این حرمتها جزو فرمانهای الهی است و خداوند این قوانین را برای تمام انسانها وضع کرده است.
در ابتدا میگوید که کنگره مکان مقدس و امنی است که هر شخصی با ورود به این مکان باید حرمت آن را حفظ نماید. مکان مقدس و امن به این دلیل است که انسانها در این مکان میآیند و از بند اعتیاد و سایر بندهای تاریکی جدا میشوند. مقدس بودن آن به خاطر مکان نیست بلکه به خاطر امری است که در این مکان اتفاق میافتد. اتفاقی که در اینجا میافتد مهم است که یک انسان میآید و از بندهای تاریکی که با خودش دارد جدا میشود و به رهایی میرسد.
رهایی فقط از اعتیاد نیست بلکه از همه بندهای دیگر تاریکیها است. موضوع بعدی در حرمت منع دروغ گفتن است، میدانیم که دروغ گفتن امالفساد است و تمام بدیها و ضد ارزشها با دروغ گفتن آغاز میشود دروغ گفتن مادر همه فسادهاست. وقتی یک شخص مصرفکننده وارد کنگره میشود در ابتدای ورود و بعضی از مسافران بارها دیدهایم که پنهانکاری میکند و دروغ میگوید و واقعیت امر را نمیگوید و چند ماه سفر میکند و مرتب میگوید چرا حال من خوب نمیشود؟ که بعداً متوجه میشویم که این شخص فلان قرص را هم مصرف میکرده است یا مواد دیگری در کنار آنتی ایکس اعلامشده مصرف میکرده که به ما نگفته است.
![](/EditorFiles/Image/IMG-20240624-WA0010(1).jpg)
وقتی موضوع روشن میشود گاهی آنتی ایکسی را که نگفته مشاهدهشده از آنتی ایکس اعلامشده مهمتر بوده و سفر شخص به خاطر دروغ گفتن در زمان ورود با مشکل جدی مواجه شده است یا در طول سفر اشتباهی از روی سهو کرده و با پنهانکاری تا انتهای سفر موضوع را نگفته و در زمان رهایی از رویه درمان کاملاً خارجشده است و کار بهجایی رسیده که راهنما هم نمیتواند کاری برای شخص انجام دهد. من رهجو داشتم که در دو هفته تعطیلات عید مواد مخدر مصرف کرده و شربت خود را نخورده است بعد از عید به کنگره آمده و فکر میکند راهنما میتواند مشکل را حل کند درصورتیکه در کنگره راهنما هم مطابق قانون و پروتکل درمان رفتار میکند و هر کاری را نمیتواند انجام دهد.
اجرای پروتکل کنگره است که ما را به درمان میرساند. موضوع بعدی پشت سر دیگران سرزنش کردن یا همانگونه که میدانید غیبت کردن است که در کنگره آقای مهندس بهشدت این عمل را منع فرمودهاند و ما اجازه نداریم پشت سر دیگران غیبتکنیم. مسئله بعدی نداشتن مراودات مالی در کنگره است در این مورد من خودم افراد زیادی را دیدم که بااینکه دو نفر در یک لژیون بودند به خاطر مراودات مالی هر دو نفر از کنگره جدا شدند و از چرخه خارجشدهاند.
من خیلی موارد را خودم دیدهام، دو نفر برادر لژیونی به خاطر اینکه یک نفر شربت نفر دوم را خریده بود هر دو نفر سفرشان خرابشده بود کسی که خریده بود بیشازحد مصرف کرده بود و فروشنده بهجای شربت هرویین مصرف کرده بود، ازایندست اتفاقات زیاد پیشآمده و برای همین است که هرگونه ارتباط مالی و خانوادگی برای دو نفر سفر اولی در خارج از کنگره بهشدت منع شده و در حرمت کنگره آورده شده است.
چون هر دو در تاریکی اعتیاد هستند و چیزی جز تاریکی به یکدیگر نمیتوانند بدهند و از درمان اعتیاد هم چیزی نمیدانند. یکی از اینجاها که سفر اولیها به هم مشاوره اشتباه میدهند همین اتاق سیگار است که حتی چند نفر از رهجوهای من با گرفتن همین مشاورههای اتاق سیگار از دوستانشان از کنگره سوت شده و از درمان خود دست کشیدند. بنابراین این حرمتها را آقای مهندس وضع کردهاند تا من وظایفم را بهدرستی انجام دهم و بتوانم بعد از ده ماه سفر به درمان و رهایی برسم و در ادامه به تعادل هم برسم.
درهرصورت برای رسیدن به تعادل من باید حرمتهای کنگره را همواره حفظ کنم تابندهای تاریکی از من کنده و جدا شود تا بتوانم به تعادل برسم که این تعادل هم در قسمت جسم است هم درروان و هم در جهانبینی و من با رعایت قوانین و حرمتهای کنگره و اجرای وظایفم باعث میشوم که در هنگام رهایی و در انتهای سفرم حال خوبی داشته باشم و پرونده من با مواد مخدر برای همیشه بسته میشود و امیدوارم همه شما به این جایگاه برسید.
تایپ: مسافر علی (لژیون دوم)
عکس: مسافر مسلم (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: مسافر میثم (لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
107