English Version
English

اگر حرمت‌ها رعایت نشود، مسیر برای ما سخت و غیرقابل‌ عبور می‌شود

اگر حرمت‌ها رعایت نشود، مسیر برای ما سخت و غیرقابل‌ عبور می‌شود

جلسهٔ چهاردهم از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دنا؛ با استادی اسیستانت همسفر اعظم، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسهٔ «حرمت کنگره۶۰، چرا روابط کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» روز دوشنبه چهارم تیرماه ۱۴۰۳، رأس ساعت ۱۶ شروع به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که به من اجازه داد در کنگره‌۶۰ حضور داشته باشم و در خدمت شما باشم، از خانم فاطمه نگهبان جلسه سپاسگزارم که امروز به من اجازه دادند در این جایگاه از شما آموزش بگیرم، انشالله که بتوانیم امروز از دستور جلسه یاد بگیریم و توشه‌ای در کوله‌پشتی خود داشته باشیم تا بتوانیم بهتر به سفر خود ادامه دهیم. دستور جلسه امروز؛ یکی از دستور جلسات بسیار مهم کنگره‌۶۰ می‌باشد که می‌گوید؛ «چرا رابطه کاری و فامیلی در کنگره ۶۰، ممنوع است»؟


هر کسی که وارد کنگره ۶۰ می‌شود چه همسفر و چه مسافر، دردی لاعلاج، همراه با نگرانی و استرس بابت درمان آن دارد. زمانی‌که به این مکان وارد می‌شوند و سفر خود را آغاز می‌کنند، نگران و به هم‌ریخته هستند و  به خاطر اعتیاد، مشکلات و حال بدی برایشان به‌وجود آمده‌است؛ بنابراین به دنبال یک محیط کاملاً امن، با آرامش و آسایش هستند تا بتوانند آن چیزی را که برای ادامه زندگی و خوشبختی لازم دارند آموزش بگیرند. هر‌کدام از ما در بیرون از کنگره دوست، رفیق و روابط خانوادگی داریم. مسافرت، گردش و تفریح می‌رویم؛ ولی کنگره، تنها جایی است که ما در آن آموزش می‌گیریم. شاید بیشتر ما در بیرون از کنگره درس نخوانده، دانشگاه نرفته یا در کلاسی شرکت نکرده باشیم که بخواهیم چیزی را فرا بگیریم، همه آن روابط را داریم؛ ولی یک مکانی برای یادگیری نداریم. وقتی‌که وارد این‌جا می‌شویم بیشترین نیاز ما این است که حالمان خوب شود و برای اینکه حال من خوب شود، جایی را می‌خواهم که کاملاً در آن احساس امنیت و آرامش کنم، هیچ کس نتواند در زندگی من سرک بکشد و از زندگی من سر در بیاورد. اینکه خانه من کجاست؟ وضعیت مالی من چگونه است؟ مسافر من چه شغلی دارد؟ چند فرزند دارم؟ به چه صورت دارم زندگی می‌کنم؟ گاهی اوقات ما دوست داریم در جایی باشیم به دور از این غوغا‌ها، تجسس‌ها و سوال‌ها که بتوانیم راحت بنشینیم و حال درونیمان خوب شود و مشکلمان را حل کنیم و این دقیقاً همین مکان می‌باشد. اولین چیزی که در کنگره خوانده می‌شود، حرمت کنگره ۶۰ است. همه ما یاد گرفتیم کنگره؛ مکان مقدس و امنی می‌باشد. چرا مقدس است؟ آدم‌هایش مقدس هستند و یا در و دیوارش؟  فقط و فقط به خاطر کار مهمی است که این‌جا انجام می‌گیرد.


مسافری که در اثر مصرف مواد با حال خراب و تخریب‌های بسیار وارد می‌شود و اگر سه ماه دیرتر می‌آمد، قطعاً نمی‌توانست ادامه زندگی داشته باشد و از دنیا می‌رفت، در اینجا به رهایی و حال خوش می‌رسد. صرفاً به خاطر رهایی و کار بزرگی که در کنگره ۶۰ انجام می‌شود، مکان مقدسی است، نه آدم‌هایی که این‌جا هستد.  کنگره؛ مقدس و امن است. چرا امن است؟ به‌خاطر مرزها، حریم‌ها و حرمت‌هایی که به ما یاد می‌دهند، از زمان ورود آن‌ها را حفظ کنیم. حرمت؛ یعنی حریم، از مرز می‌آید. یک‌سری مرزها هستند که نباید از آن‌ها عبور کنیم و به آن‌ها نزدیک شویم. گاهی شاید بتوانیم قوانین را عوض کنیم؛ ولی حرمت‌ها هیچ‌گاه قابل تغییر و تعویض نیستند و تنها کسی که در کنگره ۶۰ می‌تواند در حرمت‌ها دست ببرد، آن‌ها را اضافه یا کم کند، فقط و فقط آقای مهندس هستند؛ حتی دیده‌بان‌ها، ایجنت‌ها و هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند دستی در حرمت‌ها ببرد. معلم راستین و قَدَر ما، آقای مهندس به وسیله این حرمت‌ها اجازه نداده‌اند که نیروهای منفی به این مکان بیایند و کارشان را در این‌جا ادامه دهند. نیروهای منفی در کنگره۶۰، به واسطه همین حرمت‌ها دست و بالشان بسته است. برای مثال؛ زمانی ما در جمع دوستانه یا خانوادگی‌ای حضور داشتیم، از دست بعضی‌ها دلگیر و ناراحت می‌شدیم یا بعضی از آن‌ها یک رفتارهایی انجام می‌دادند و سؤالاتی می‌پرسیدند، که ما ترجیح می‌دادیم کمتر در آن جمع باشیم.

من ۱۲سال است که در کنگره حضور دارم و با اینکه قبلاً آدم زود‌رنجی بودم؛ ولی در این مدت تا به حال اتفاق نیفتاده که از شخصی ناراحت شوم و این فقط به خاطر رعایت حرمت‌ها بوده‌است. هر‌جایی که حالتان خوب است و دلتان می‌خواهد به کنگره بیایید بدانید که حرمت‌ها را انجام داده‌اید؛ اما وقتی که من دلم نمی‌خواهد به کنگره بیایم، فلان شخص را ببینم و یا در لژیون باشم؛ یعنی من دارم حرمت‌ها را زیر پا می‌گذارم، آن‌ها را انجام نمی‌دهم به خاطر همین موضوع است که دلم نمی‌خواهد به کنگره بیایم. این مرزها و حریمی که آقای مهندس برای ما مشخص کردند، اگر منِ شاگرد بپذیرم و قبول کنم که نباید انجام دهم؛ قطعاً در این‌جا می‌توانم به حال خوب برسم. در بیرون از کنگره جمع فامیلی، مسافرت، رفت‌و‌آمد و دوستان زیادی داریم؛ اما جایی برای یادگیری نداریم تا به ما یاد بدهند که چگونه فکر کن، هیچ‌کس به اندازه خودت به تو فکر نمی‌کند و یا اینکه چگونه با مسافرم که یک مصرف‌کننده مواد مخدر است رفتار کنم.

کجا به من یاد می‌دهد چگونه مادری کنم و همسر خوبی باشم؟ در واقع فقط و فقط حریم‌ها را در کنگره یاد می‌گیریم؛ بنابراین باید خیلی مراقب باشیم تا اتفاقی نیفتد که من از این مکان، حال خوب نگیرم و نتوانم در اینجا حضور پیدا کنم. پیشنهاد می‌کنم اگر کسی کتاب ادموند و هلیا را مطالعه نکرده، حتماً مطالعه کند؛ چرا که یک نمایشنامه است. در این کتاب می‌خوانیم خداوند ادموند و هلیا را روی زمین آورد و فرمود: زندگی کنید، از همه چیز بهره ببرید، فقط نباید به آن‌طرف رودخانه‌ بروید. شیطان، برای اینکه بتواند ادموند و هلیا را فریب دهد، به آن‌ها گفت: خداوند فرموده که آن طرف رودخانه نروید؛ ولی می‌توانید که یک کمی در ساحل رودخانه قدم بزنید. ادموند و هلیا نیز قبول کردند و به ساحل رودخانه رفتند. حریم و مرزی که خداوند برایشان مشخص کرده بود را رعایت نکردند و رفتند تا قدم بزنند. بعد از آن شیطان گفت: اشکالی ندارد، می‌توانید کمی در رودخانه شنا کنید، ادموند و هلیا هم شنا کردند. در این‌جا دوباره کمی از مرزها عبور کردند و به جایی رسیدند که به آن‌طرف رودخانه رفتند و از گیاهی که نباید استفاده می‌کردند، استفاده کردند و همه آن بلاهایی که نباید به سرشان آمد.

حرمت‌های کنگره نیز؛ مانند همان رودخانه است. گاهی منِ همسفر ممکن است، بگویم چه عیبی دارد، شماره هم‌ لژیونی‌ام را می‌گیرم که اگر یک روز به کنگره نرفتم، تکلیف را از او بپرسم. این فقط در ساحل رودخانه قدم زدن است؛ ممکن است بگویم، عیبی ندارد، من دیگر سفر دوم شده‌ام، فقط یک‌بار به خانه فلانی می‌روم یا یک‌بار فقط با دوستم بیرون می‌رویم. این یک‌بارها، همانا و مرز را از بین بردن همانا. وقتی که صحبت از حرمت‌ها می‌شود،  یاد کتاب ادموند و هلیا می‌افتم که چقدر ذره‌ذره شیطان، ادموند و هلیا را فریب داد. دفعه اول، به ادموند و هلیا نگفت به آن طرف رودخانه بروید و از این گیاه مصرف کنید، قطعاً اگر این‌طور می‌گفت آن‌ها نمی‌رفتند. نیرو‌های منفی نیز به همین صورت هستند و دقیقا نمی‌گویند: خانم سفر اول و یا خانم سفر دوم حرمت‌ها را زیر پا بگذارید، شماره بگیرید و یا رابطه کاری برقرار کنید و رابطه مالی داشته باشید، بلکه ذره‌ذره کار خودشان را انجام می‌دهند.

اگر من آگاه باشم و کاملاً به استاد راستین، آقای مهندس ایمان و اعتقاد داشته باشم که ایشان از صفر تا صد بر همه چیز کاملاً نظارت دارند و آن چیزی را می‌بینند که من نمی‌بینم، آن‌وقت هیچ‌کدام از این حرمت‌ها از بین نمی‌رود و همهٔ قوانین و حرمت‌ها را رعایت می‌کنم. گاهی اوقات ممکن است بگوییم چه مشکلی دارد که فلان لباس را بپوشم؛ حتی اگر کمی کوتاه باشد، شاید آن لحظه به ذهن من نمی‌رسد؛ ولی واقعاً مشکلات از همین ذره‌ذره‌ها به وجود می‌آید و مسیری را که ما باید طی کنیم را خدشه‌دار می‌کند. استاد سردار برای همه ما در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر پیامی دارند که می‌گویند: «انسان‌ها فقط برای آموزش گرفتن و خدمت کردن به زمین آمده‌اند». در کنگره ۶۰ نیز ما حضور پیدا می‌کنیم تا آموزش بگیریم و در ادامه به دیگر انسان‌ها خدمت کنیم. اگر حرمت‌ها رعایت نشود، مسیر برای ما سخت و غیرقابل عبور می‌شود؛ اگر کسی واقعاً و از ته دل خواستار خدمت به دیگران، حال خوب و حس های ناب باشد، در اولین قدم باید حرمت‌ها و قوانین را رعایت کند، هرچند که از نظر او زیاد مهم نباشد.

مراسم تجلیل از ایجنت محترم همسفر سمیه و معرفی ایجنت جدید نمایندگی:

خانم سمیه عزیز؛ مظهر آرامش، دانش، عشق و محبت
شما میراث‌دار گنجینه‌های حکمت هستید. هر زمان سخن گفتید، کلمات به پرواز درآمدند و نوایی شدند بر تک‌تک سلول‌های جان و تنمان. هرگاه لحظاتی  مهمان حرف‌هایتان شدیم، چشمهایمان از خواب ندانستن برخواستند و قدم‌های خشکیده‌مان توانی تازه گرفتند. الفبای کلامتان دانه‌دانه بر زمین باران ندیده جانمان بارید و خوشه‌خوشه حدیث زندگی از وجودمان رویید. چگونه سپاس‌ گوییم تأثیر علم‌آموزی و خدمات شما را که چراغ روشن هدایت را بر کلبهٔ وجودمان فروزان ساختید. بدین‌وسیله از خدمات عاشقانه شما در جایگاه ایجنتی بی‌نهایت سپاسگزاریم و آمین‌گوی خواسته‌هایتان از پروردگار متعال هستیم. و خدمت خانم مریم عزیز؛ ایجنت جدید نمایندگی دنا تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم و از خداوند بزرگ بهترین‌ها را برایشان خواستاریم.

تایپ: همسفر مهناز (لژیون هشتم) و همسفر فرشته (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفران گروه ویراستاری
عکاس خبری: راهنما همسفر اعظم (ر)
تنظیم و ارسال: همسفر لیلا (ک) رهجوی راهنما همسفر لیلا
همسفران نمایندگی دنا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .